«وزیر مسکن و شهرسازی گفته است: دولت بعد از خواباندن التهابات مسکن، نوسازی بافت‌های فرسوده سراسر کشور را در دستور کار قرار خواهد داد.» غیرمنطقی است اگر تصور کنیم التهابات کنونی در بازار مسکن ارتباطی با موضوع نوسازی بافت‌های فرسوده ندارد. اصلا التهابات کنونی بازار مسکن که همه آن در یک واژه «گرانی» خلاصه می‌شود چگونه ایجاد شده است؟ اگر پاسخ این پرسش را بلد باشیم مطمئنا رسیدگی به مهم‌ترین موضوع را در اولویت‌های بعدی قرار نمی‌دهیم. همه کارشناسان اقتصادی و غیراقتصادی معتقدند: مادامی که عرضه مسکن فاصله زیادی تا تقاضای موثر موجود در بازار داشته باشد قیمت‌ها بالا و پایین خواهد رفت. یعنی چند سال گران می‌شود بعد که به بالاترین حد خود رسید ثابت می‌ماند و مجددا بعد از دو سال افزایش می‌یابد. در این میان اهالی فن و اهل مطالعه در حوزه مسکن می‌گویند: با توجه به بافت فرسوده موجود در کلان‌شهرها دولت باید از طریق نوسازی آنها حجم زیادی از واحدهای نوساز و قابل سکونت در این کلان شهرها ایجاد کند.

این روش (سیاست‌ بار تولید زمین) می‌تواند مردم شهرها را در همان شهرستان (به جای حاشیه شهر) صاحب مسکن کند.

در حقیقت اگر این اتفاق بیفتد التهاب مسکن فروکش می‌کند. نه این که اول التهاب را با کلی ابزار تنبیهی و بگیر و ببند و هزینه‌های زاید بخوابانیم بعدا سراغ بافت فرسوده و نوسازی آن برویم.

از همه مهم‌تر با توجه به این که بافت فرسوده به بخش‌هایی از شهر عنوان می‌شود که دارای سه ویژگی خاص است (۵۰درصد از آن بنا از مقاومت لازم برخوردار نباشد یا ۵۰درصد آن عرض کمتر از ۲۰۰متر داشته و بیش از ۵۰درصد معابر و شبکه‌های دسترسی شهری عرض کمتر از ۶ متر داشته باشند) که بنابر اعلام مسوولان تاکنون حدود ۵۶هزار هکتار در کشور شناسایی شده؛ دولت چگونه می‌تواند این میزان جمعیت شهری که در حال حاضر دچار معضل فرسودگی، ناپایداری و در معرض خطر قرار دارند را از آسیب‌هایی همچون زلزله برهاند؟