نگاه
سه برنامه موثر برای بخش مسکن - ۲۴ مرداد ۸۷
بخش پایانی
مرحله سوم
مرحلهای است که دیگر نمیتوان تولید کرد و در واقع فرصت تولید را از دست دادهایم. در این مرحله باید تمام توان خود را صرف خارج کردن متقاضی از میدان تقاضا کنیم. البته در اینجا منظور متقاضی بالقوه است. در واقع در تمام این ۳ مرحله هرجا که بحث از متقاضی میشود منظور تقاضای بالقوه است.
دکتر بیتا... ستاریان*
بخش پایانی
مرحله سوم
مرحلهای است که دیگر نمیتوان تولید کرد و در واقع فرصت تولید را از دست دادهایم. در این مرحله باید تمام توان خود را صرف خارج کردن متقاضی از میدان تقاضا کنیم. البته در اینجا منظور متقاضی بالقوه است. در واقع در تمام این ۳ مرحله هرجا که بحث از متقاضی میشود منظور تقاضای بالقوه است. زمانی که فرصت زمانی محدودی داشته باشیم، برای تقاضای بالقوه برنامهریزی مسکن را انجام میدهیم و برای جلوگیری از افزایش قیمت تا انتهای برنامهریزی نیاز به فرصت یک تا یکسال و نیم داریم در این صورت برنامهریزی را برای تقاضای بالقوه انجام میدهیم در غیر این صورت حتما در مسکن باید برنامهریزی برای تقاضای بالقوه باشد.برای خارج کردن متقاضی بالقوه از میدان تقاضا، راهکارهای مختلفی نظیر انتشار اوراق مشارکت و جمع کردن سرمایهها، کاهش قدرت خرید مردم، عدم تزریق وام و راهکارهایی از این دست وجود دارد. این روش برای زمانی کاربرد دارد که تنها برای تقاضای بالقوه برنامهریزی میکنیم و قدرت خرید متقاضی را پائین نگه میداریم تا قیمت مسکن افزایش پیدا نکند. زیرا افزایش قیمت مسکن برنامهریزی ما را در محاسبات قیمت برای تولید (در آینده) دچار اختلال میکند. برای ثابت نگه داشتن قیمت مسکن، این گونه فرض میکنیم که یک سال بعد میخواهیم تولیدی خاص را به بازار عرضه کنیم. بنابراین در این زمان برنامهریزی میکنیم، در ایران تا به حال تنها در چندین مرحله این کار انجام شده است. یعنی تقاضای بالقوه را به وسیله روشهای مختلفی مانند انتشار اوراق مشارکت و جلوگیری از دادن وام، پائین نگه داشتهاند و به طریقی قدرت خرید را از بخش مسکن کاهش دادهاند اما به دنبال آن هیچ برنامهای برای افزایش تولید ارائه نشده است. هر راهکار اقتصادی که در این بخش ارائه میشود به این منظور است که نقدینگی مردم یا به طور کلی نقدینگی را کاهش دهد. به طور مثال جلوگیری از انجام معاملات، انتشار اوراق مشارکت برای دیگر پروژهها و جلوگیری از واگذاری وام از جمله راهکارهایی است که به طور عمده به کار میروند. این روشها باعث میشود که نقدینگی در این بخش کاهش پیدا کند.
هنگامی که نقدینگی در بخش مسکن کاهش پیدا کند قیمت مسکن ثابت میماند و این یعنی قرار گرفتن در دوران رکود. بهرغم تقاضای بالقوه انبوه، قیمت مسکن در دوران رکود رشد خاصی نمیکند و به تعبیری میتوان گفت که ثابت میماند که دلیل این مساله نبود تقاضای موثر در بازار است.
* عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران
منبع: ایسنا
ارسال نظر