فرید قدیری

جاذبه سرمایه‌گذاری در بخش ساختمان آن قدر افزایش پیدا کرده است که تقریبا هر صاحب سرمایه‌ای هر چند اندک و ناچیز، وسوسه ورود به ساخت‌وساز را در سر می‌پروراند. ورود سرمایه‌های مردم به بخش ساخت‌وساز می‌تواند به این بخش کمک چشمگیر کند، اما در کشور ما متاسفانه بحران جدیدی را به نام «ریزش ساختمان» رقم زده که دامنه آن هم روز به روز در حال افزایش است.

حوادث گودبرداری‌های غیراصولی و ریزش ساختمان‌های مجاور محل ساخت که تعداد آنها مرتب در حال افزایش است نتیجه اقتصاد بیمار کشور است.

چرا؟ چون مردم غیرمتخصص با انگیزه ثروتمند شدن به راحتی جرات ورود به مقوله تخصصی ساختمان‌سازی را پیدا کرده‌اند و نتیجه چنین رخدادی احداث بنا بدون محاسبات فنی و مهندسی می‌شود که در بسیاری از موارد ساخت‌وساز به خاطر نواقص فنی یا ریزش متوقف می‌شود.مردم متوجه شده‌اند که فعلا و با این وضعیت اقتصاد، سرمایه‌گذاری در ساختمان امن‌ترین راه برای کسب سود و حفظ ارزش پول است. مردم زمانی که وضع زندگی برخی بسازوبفروش‌ها را نگاه می‌کنند خیلی راحت مثل آب خوردن تصمیم می‌گیرند خانه‌ای که در آن نشسته‌اند را فروخته و با ۷۵درصد از ارزش آن به حرفه ساختمان‌سازی وارد شده و ۲۵درصد مابقی را برای مدت ۲سال به رهن خانه‌ای موقت اختصاص دهند. بعد از ۲سال نیز که ساختمان جدیدشان آماده شد معادل چند برابر سرمایه اولیه‌شان سود کرده‌اند و می‌توانند خانه‌ای بزرگ‌تر و بهتر از قبل خریداری کنند.متاسفانه این شیوه غلط پول‌آفرینی شغل جدید برخی صاحبان سرمایه اندک شده است.گزارش‌ها از حوادث ریزش ساختمان‌های مجاور محل ساخت که اغلب به دلیل بی‌توجهی ساختمان‌سازها به مسائل فنی و ایمنی رخ می‌دهد نشان می‌دهد بعضا صاحب ملک در حال ساخت حتی سواد خواندن و نوشتن هم ندارد! اما دیده است با ساختمان‌سازی چه سود هنگفتی را به جیب می‌توان زد.

به نظر می‌رسد در شرایطی که به دلیل رکود سایر بازارهای اقتصادی و بخش تولید، مسکن و ساختمان بخش شاخص برای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود، لااقل باید مقررات محدوده‌کننده‌ای برای ورود به عرصه ساخت‌و‌ساز تعریف و به اجرا گذاشته شود تا هر غیرکارشناس و غیرمتخصصی به راحتی نتواند ساختمان برای خود بنا کند.