غرب بهخاطر رکود مالی این تحولات را با حسادت نظاره میکند
جدال آسمانخراشها در آسیا
نیمی از جرثقیلهای ساختمانی دنیا اکنون در دبی قرار دارد
معمار هلندی: آسمان خراشها نشاندهنده ثروتمندی شهرهاست
نیمی از جرثقیلهای ساختمانی دنیا اکنون در دبی قرار دارد
معمار هلندی: آسمان خراشها نشاندهنده ثروتمندی شهرهاست
جنون خلق ساختمانهای بلند آسیا، روسیه و خلیج فارس را فراگرفتهاست. شهرهایی مانند لندن و نیویورک که زمانی به خاطر آسمانخراشها و ساختمانهای زیبا و بلندش مشهور بودند، اکنون پول کافی برای رقابت با این مناطق را ندارند. آیا ساختمانهای شهرهای غربی در آیندهای نزدیک از مد میافتد و در مقابل آسیا تسلیم میشود؟
نیویورک طی یک قرن کامل شهر آسمانخراش نام داشت. این شهر را به خاطر تعداد ساختمانهای سر به فلک کشیدهاش که هر روز سریعتر و سریعتر به سمت آسمان میرفت، شهر عمودی مینامیدند. سنگ و فولاد و شیشه هر روز ترکیبی تازه و نوآوری خلاقانه از خود به نمایش میگذاشتند و عجایبی حیرتانگیز خلق میکردند.
رم کولهاس، معمار مشهور هلندی در سال 1978 در کتاب افسانهای خود با نام هیجان نیویورک که درباره آسمانخراشهای عظیم این شهر و جادوی آن نوشتهبود، این شرایط را نوعی انحصار آسمان توصیف کردهبود. حتی حملات سال 2001 به مرکز تجارت جهانی نتوانست از علاقه دنیا به این آسمانخراشها و استفاده از آن به عنوان الگویی در شهرسازی بکاهد. به گفته کولهاس، آسمانخراشها تنها نوعی از ساختمان هستند که از هجوم تحولات قرن 21 در امان مانده و جان به در بردهاند.
کولهاس در این نظر حق دارد. آسمانخراشها نوعی نماد هستند. تاثیرگذاری آسمانخراشها در شهرها زیاد است و در اولین نگاه میتواند ثروتمندی شهر را نشان دهد. آنها نماد فیزیکی و غیرقابل انکار شکوفایی اقتصادی هستند.
اما اکنون این نماد تغییر مسیر دادهاست. ابرشهرهای پررونق نیم کره شرقی دنیا مانند پکن، شانگهای و دبی که آسمانخراشهای سربه فلک کشیده آنها گویی به همه جهت تیراندازی میکنند، این حقیقت را به رخ میکشند که دوران پیری و از ردهخارج شدگی شهرهایی مانند نیویورک آغاز شده و با وجود تلاشهایی که این شهرها برای نوسازی خود میکنند این دوران مسیر خود را طی میکند. در اروپا، بخش شرقی این قاره مدرنتر از بخش غربی به نظر میرسد. شهرهایی مانند استانبول و مسکو پویاتر از لندن و پاریس و میلان هستند.
تا کنون دنیا هیچگاه این تعداد آسمانخراش را در حال ساخت یا ساختهشده به خود ندیده بودهاست. اکثر این آسمانخراشها در شهرهایی در حال ساخت هستند که تازه دوران رونق را آغاز کردهاند. غرب این تحولات را با حسادت نظاره میکند؛ چون توان رقابت با آن را ندارد. رکود گسترده در بازار مالی و اعتباری آمریکا باعث لغو یا تعویق بسیاری از پروژههای ساختمانی و توسعه شهری شدهاست.
جدال برای ساخت بهترین آسمانخراش که اکنون بیش از 100 سال است جریان دارد، تازه وارد مرحله جدیدی شدهاست. از همین حال روشن است که برندگان این رقابت سخت چه کسانی هستند. خاورمیانه و خاوردور برندگان بلامنازع این رقابت هستند. قزاقستان و قطر به زودی از این نظر غلبه اروپا و آمریکا را میشکنند. این نوعی جنگ معماری تمدنهاست. یکی از کنایهآمیزترین جنبه این تحول آن است که بسیاری از این ساختمانهای عظیم در آسیا توسط معماران معروف غربی ساخته میشود. این معماران اکنون برای دولتهای ثروتمند شرق دنیا و شرکتهای میلیاردر املاک و مستغلات کار میکنند و در این کار دستشان باز است تا در مسیری پیش بروند که در داخل کشور خودشان اکنون امکان پیشرفت در آن را ندارند. یکی از همین معماران کولهاس است که مشغول ساختن ساختمانی زاویهدار به شکل طاق نصرت در پکن است. این ساختمان تقریبا کامل شده و قرار است مرکز تلویزیون دولتی چین باشد.
استیون هال، معمار آمریکایی از دیگر معماران غربی است که در شهر چنگ دوی چین مشغول ساخت برج بلند نامتقارنی است که شکل آیس برگ را به ذهن میآورد. لرد نورمن فاستر، معمار معروف انگلیسی مقیم لندن همزمان دو پروژه جالب توجه ساختمانی را برای روسیه طراحی کردهاست. یکی از آنها هرمی در مسکو به ارتفاع ۴۵۰ متر است و دیگری یک مجموعه ساختمانی شیشهای است. خود فاستر میگوید که این جالبترین پروژه ساختمانی است که تا کنون در دنیا انجام شدهاست.
این جنون ساخت و ساز تنها شامل ساختمانهای بلند نمیشود. امروزه تقاضا بیشتر حول ساختن ساختمانهای عجیب با ویژگیهای کاملا مشخص و قابل تشخیصی است که شهرها را از کیلومترها دورتر قابل تشخیص کند. این میتواند شامل هر نشانهای بشود از گلکاری تا ساختن به نشان پیروزی و چادر زدن و هر شکل غیرمتعارف دیگر. ولکوین مارگ، معمار آلمانی مقیم هامبورگ که یک تجارت ساختمانی را در چین به همراه گرکان شریک خود اداره میکند، موافق این متفاوت بودن به هر قیمتی نیست. او میگوید که این ساختمانهای متفاوت و نمادین، ویژگی اجتماعی ندارند و از این نظر دچار نقص هستند. پیتر شوگر، دیگر معمار آلمانی مقیم هامبورگ این ساختمانها را نوعی مجسمهسازی میخواند نه پروژه ساختمانی. او میگوید که این روند بر شیوه ساختمانسازی در غرب هم تاثیر خود را گذاشتهاست.
اکثر کارگران ساختمانی که در این پروژهها مشغول به کار میشوند، چینی هستند. یکی از این پروژهها یک پارک تجاری در مسکو در زمینی است به مساحت۴۰۰ هزار متر مربع.
معماری که برای ساخت این پارک قرارداد امضا کردهاست، میگوید: استاندارد ساختمانسازی در جایی مانند روسیه حداقل 10 سال از تکنولوژی و استاندارد غرب عقب است. سازندگان و سرمایهگذاران این ساختمانها و پروژهها هیچ علاقهای به رعایت موضوعاتی مانند صرفهجویی در مصرف انرژی ندارند.
یکی از اصلیترین محورهای این دنیای جدید ساخت و ساز اکنون دبی است. دبی را بنگاههای معاملات ملکی به عنوان بهشت موعود معرفی میکنند که البته این با اغراق زیادی همراه است. اما ساخت و ساز در این شهر کوچک اکنون با بالاترین ظرفیت در حال انجام است. گفته میشود که نیمی از جرثقیلهای ساختمانی دنیا اکنون در دبی هستند و مشغول به کارند؛ اما آیا واقعا تاریخچه معماری نوین دنیا قرار است در این شهر عربی کوچک نوشته شود؟
دبی در قسمت غربی از دو شبه جزیره تشکیل شده و در بخش قدیمی آن هم در قسمت شرق واقع شدهاست. بین این دو بخش شرق و غرب خطی یک کیلومتری از آسمانخراشهای سر به فلک کشیده دیده میشود. بسیاری از این آسمانخراشها آشنا به نظر میرسد و تعجبی هم ندارد؛ زیرا بسیاری از آنها شکل و ظاهرشان کپیبرداری از ساختمانهای معروف دنیاست. حتی اسامی شرکتها و جادهها و ساختمانها هم قرضی است و حتی به انگلیسی هم نوشتهشدهاست. همهچیز در اینجا با پول نفت درست شدهاست؛ اما دیگر از پول نفت تغذیه نمیشود. تنها 4 درصد از تولید اقتصادی کنونی دبی از تجارت نفت است. صنعت ساخت و ساز در این شهر میلیاردها سرمایهگذاری جذب کرده که در سالهای گذشته این پولها به شهرهایی مانند نیویورک سرازیر میشد. وضعیت در غرب بسیار متفاوت است. در آمریکا اکنون همه این اصل را میدانند که هر چه پروژه ساختمانی عظیمتر و پرخرجتر طراحی شدهباشد، سرمایهگذاران بیشتری را فراری میدهد. تا همین اواخر وام گرفتن حتی در اندازه فراوان کار آسانی بود. فقط باید یک تلفن به بانک میزدید و بعد پول حاضر بود؛ اما این وضعیت به محض وقوع بحران مالی متوقف شد. بحران مالی در سال 2007
در آمریکا و در پی بحران وامهای مسکن پدید آمد. از آن زمان به بعد بانکها دیگر حاضر به دادن وام نیستند. بنابراین باید گفت که تقصیر خود بخش املاک و مستغلات بوده که اکنون این بخش در آمریکا با رکود مواجه شدهاست. دوران رونق این بخش دیگر به پایان رسیدهاست. یکی از قربانیان این رکود و ورشکستگی مجموعه ساختمانی عظیمی در لاس وگاس است. کار ساخت دو آسمانخراش 180 متری در این منطقه اکنون مدتی است متوقف شدهاست. این پروژه قرار است به حراج گذاشتهشود. یکی از سرمایهگذاران این پروژه؛ یعنی دویچه بانک آلمان در آستانه از دست دادن یک میلیارددلار سرمایه خود در این پروژه است. نمونه دیگر از این پروژههای ساختمانی معوق مانده در لس آنجلس است جایی که کار ساخت پروژه گرند اونیو بارها متوقف شدهاست. این پروژه مجموعهای از هتل آپارتمان و برجهای ساختمانی را شامل میشود که قرار بود برای احیای مرکز شهر لسآنجلس با هزینهای بالغ بر 3 میلیارد دلار ساختهشود. شهردار نیویورک تصمیم داشت منهتن را بازسازی کند و اولین گام او تمرکز بر روی قسمت غربی بود. برنامه او این بود که یک ایستگاه راهآهن مدرن در این منطقه بسازد؛ اما این کار به 14 میلیارد
دلار پول لازم دارد.
اروپا هم همین شرایط را دارد. البته در این میان اروپای جدید؛ یعنی منطقه شرق، از اروپای قدیم وضعیت بهتری دارد. در این میان اقتصاد نقش مهمی دارد. در اسپانیا مثلا، انجمنی که نماینده شرکتهای ساختمانی اسپانیاست تخمین زده است که شمار پروژههای جدید ساختمانی در سال ۲۰۰۸ به نسبت سال گذشته ۷۰ درصد کاهش خواهد یافت. بسیاری از شهرهای اروپا علاقهای به این پروژهها نشان نمیدهند. این در حالی است که به عقیده ناظران این شهرها اکنون دیگر ظاهری قدیمی یافته اند و نیاز به بازسازی و نوسازی دارند. در شهر لندن قرار است به همین منظور دست کم ۲۰ برج در سالهای آینده ساخته شود.
در آلمان بیش از 121 هزار معمار معروف وجود دارد. اگر چه اقتصاد این کشور در میان کشورهای اروپایی اکنون وضعیت باثباتتری را میگذراند، اما پروژههای اصلی شهری آلمان هم اکنون با تعویق و توقف روبهروست. به همین دلیل این معماران ترجیح میدهند به مناطقی بروند که رقابت کاری در آنها بسیار بهتر و بیشتر است.
طرابلس
آستانه قزاقستان
دبی
برج دوقلوی پکن مرکز تلویزیونی دولت چین میشود
ارسال نظر