قادر سقائی

افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی و به تبع آن افزایش تعداد سفرها، نیاز به توسعه حمل و نقل ریلی را به ضرورتی اجتناب‌ناپذیر تبدیل کرده است. اگرچه میزان ضرورت این نیاز در تمام مناطق یکسان نبوده و این امر به عوامل مختلفی همچون زیرساخت های حمل‌و‌نقل و ساخت وسایل نقلیه بستگی دارد، اما پاسخگویی به نیازهای موجود در این زمینه در بسیاری از مکان‌ها با توسعه حمل‌ونقل ریلی معنا

پیدا می‌کند.

در واقع توسعه این بخش به نوعی ضرورتی اقتصادی است از این نظر که هم برای مصرف کننده با صرفه است و هم دربردارنده صرفه‌جویی‌های انرژی‌های فسیلی است، ضمن اینکه مهم‌ترین موضوع یعنی حفظ جان مسافر در حمل و‌نقل ریلی به درستی تامین می‌شود.

اما مساله این است که در این حوزه تاکنون تنها ۲۵ الی ۳۰ درصد از کل تقاضای موجود برآورده می‌شود. از جمله مسائل دیگری که در این زمینه می‌توان به آن اشاره کرد این است که در بخش حمل و نقل ریلی به‌رغم قول و قرارهای قبلی مبنی بر خصوصی‌سازی بهره‌برداری به جز در مواردی اندک توسط بخش دولتی انجام می‌شود. از طرف دیگر در بخش زیرساخت‌ها براساس سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ باید دارای ۲۵ هزار کیلومتر خط ریلی باشیم که برای تحقق این هدف لازم است سالانه هزار کیلومتر خط ریلی احداث شود، اما متوسط توان ساخت در کشور ما در حال حاضر به مراتب کمتر از این میزان است.

هر چند در سال‌های اخیر با واگذاری ۱۴ شرکت اقماری گام‌های موثری در راستای خصوصی‌سازی حمل‌ونقل ریلی برداشته شده است و به طور کلی، حرکت‌ها به سمت آزادسازی اقتصادی آغاز شده است، اما این امر به دلایل متعدد از تحرک لازم برخوردار نیست چرا که فقط در این بین واگذاری صرف انجام شده و مدیریت بهره‌برداری در اختیار بخش خصوصی قرار نگرفته است.

هر چند در حال حاضر بخش خصوصی وارد صنعت حمل‌ونقل شده است، اما نظارت بر عملکرد این صنعت باید ساختاری باشد و اگر قرار باشد هم مدیریت و هم نظارت از سوی دولت اعمال شود نمی‌توان در این شرایط برای بخش خصوصی چشم‌انداز روشنی را ترسیم کرد.