چرا «متروی تهران» پول ندارد؟
این ابرپروژه- به لحاظ هزینه بالای عمرانی و هزینه تملک املاک در مسیر- در شرایطی تدارک دیده شده که «متروی تهران» با کسری بزرگ «ناوگان» روبهروست و حتی برای «سرویس و نگهداری دورهای» تجهیزات مختلف این شبکه با «کمبود و نارسایی مالی و اعتباری» دست و پنجه نرم میکند.
متروی تهران برای تامین مالی کاملا به بودجه شهرداری وابسته است در حالی که ظرفیتهایی وجود دارد که اگر درست بهکار گرفته شود «اعتبار چند ده هزار میلیارد تومانی لازم برای متروی کارآمد و شهروندپسند» تامین خواهد شد.
رقمی که در بودجه سال آینده برای مترو تدارک دیده شده کمتر از نصف اعتبار مورد نیاز برای تنها یکی از چهار خط جدید است، چه برسد «کسری واگن» را تامین کند.
نکته قابل تامل دیگر آنکه درست به موازات این بزرگراه آماده طراحی، خط ۱۰ مترو قرار است ساخته شود.
بدیهی است، «بزرگراهسازی» نباید در اولویت باشد وقتی «متروسازی» با کمبود منابع روبهرو است.
با این حال، پاسخی که به این نقد ساده داده شده این است که «شهرداری این پروژه را با مشارکت بخش خصوصی قرار است اجرایی کند».این پاسخ قانعکننده نیست چون «اگر بخش خصوصی حاضر باشد برای توسعه تهران و تامین خدمات شهری سرمایهگذاری کند، باید نیازهای فوری و اورژانسی شهر با ابتکار عمل شهرداری برای سرمایهگذاری بخش خصوصی پیشنهاد شود».
شاید سرمایهگذاری در مترو برای بخش خصوصی جذاب نباشد که در این صورت بعید است بزرگراهسازی هم جذابیت داشته باشد اما حتی با همین فرضیه، در این صورت لازم است مدیریت شهری از ظرفیتها و ابزارهای در اختیار خود مثل «پروژههای ایستگاهی» یا «تسهیلات شناور» برای ترغیب سرمایهها برای توسعه حمل و نقل عمومی، همت کند.
نقد دوستداران تهران به برنامهها و سیاستهای شهری نادرست با هدف «اصلاح مسیر» صورت میگیرد. چه بهتر آنکه مدیران شهر به جای «موضعگیری غیرکارشناسی» برابر نقدها، نسبت به «تشخیص کار درست از کار غلط» تامل کنند.
شهرداران موفق در ابرشهرهای مدرن در جهان، منابع مالی مورد نیاز برای اداره شهر را از منبع سالم و پایدار که همان شارژ شهری است تامین میکنند و در ازای آن، «نیاز واقعی شهروندان» را که هوای سالم، ترافیک روان و خدمات مطلوب و در دسترس است بدون کم و کسری در اختیارشان قرار میدهند. اینکه، نیمی از بودجه پایتخت با درآمد حاصل از فروش مجوز ساختمانی تامین شود و بخشی از هزینهکردها در خدمت «تولید ترافیک بیشتر» باشد، اهداف نهایی مدیریت شهری را محقق نمیکند.