آناهیتا گودرزی/ کارشناس شهری 

پس از فراز و نشیب‌های فراوان و گذشت حدود دو دهه از شروع شوراهای اسلامی شهر و سپری شدن چهار دوره شورا، تجارب فراوانی (در بسیاری موارد نامطلوب) پیش روی شورای پنجم شهر تهران قرار دارد. اکنون که نمایندگان جدید شهروندان تهرانی انتخاب شده‌اند جادارد که تاملی در تاریخ نزدیک به دو دهه شورا داشته باشند. باتوجه به تغییر ترکیب کامل بدنه شورا در این دوره و پیروزی اصلاح طلبان ضرورت دارد در ابتدای شروع فعالیت طی مدت زمانی معین گزارشی از وضعیت کنونی شهر تهران در همه وجوه از سوی شورا ارائه شود. در این گزارش باید تصویری شفاف از شهرپیش روی شهروندان قرار گیرد:

۱- اهدافی که تهران در چارچوب سند چشم‌انداز ۲۰ ساله باید به آن دست یابد و فاصله کنونی تا آن اهداف.

۲- معرفی مسائل و چالش‌های عمده پیش رو، اولویت‌های در دستور کار.

۳- پیش‌نیازها، شیوه‌ها، راهکارها و طریق دستیابی به اهداف.

به نظر می‌رسد همزمان گا م اول شورا تعیین شهردار مطلوب برای شهر پر مساله تهران باشد. اما به واقع با توجه به موقعیت و جایگاه تهران به‌عنوان مرکزیت جمهوری اسلامی و میزان برخورداری از منابع و اهمیت آن در اقتصاد کلان کشور، شهردار مطلوب این شهر چه خصوصیاتی باید دارا باشد؟

اول -سابقه حضور قوی و کارآمد در بدنه مدیریت شهری و آشنایی کامل با سیر توسعه شهر تهران و شرایط کنونی آن و داشتن تصویری روشن و شفاف از مسیری که این کلان شهر زخمی و خم شده در زیر بارگذاری‌های بیش از ظرفیت زیست‌پذیری باید طی کند.

دوم -عدم میل ارتقا به مناصب بالای حکومت،با توجه به تجارب سال‌های اخیر و تاملی در نحوه عمل شهردار فعلی و قبلی نشان داده که عملا این چشم‌انداز برای آنان؛غالبا موجب غفلت از پرداختن به مباحث ریشه‌ای شهر و تمایل به راه‌اندازی و افتتاح پروژه‌های نسبتا غیر ضرور و بعضا نمایشی و تقابل و میل به مقایسه با اقدامات دولت مستقر شده است.

خوب است شورای اسلامی پنجم شهر تهران در این خصوص از شهردار منتخب تعهدنامه‌ای اخذ کنند.

سوم -التزام به حرکت در چارچوب سیاست‌های کلان کشور

با توجه به سهم و وزن اقتصاد شهر تهران در اقتصاد کلان و اثر سیاست‌های مختلف متخذه در آن (به‌عنوان الگو)در دیگرکلان شهر‌های کشور، تدوین برنامه‌های شهرداری تهران باید با توجه به این مهم صورت پذیرد.استان تهران با ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی کشور، بزرگ‌ترین قطب اقتصادی کشور است. البته متاسفانه این تولید مبتنی بر اقتصاد مولد(تولید کالایی قابل صادر شدن)و کسب ارزش افزوده مولد نبوده و غالبا متکی بر اقتصاد رانتی مبتنی برتولید ساختمان و مستحدثات (از سوی سرمایه داران عرصه مستغلات) است.

در این راستا به مثال‌هایی می‌توان اشاره کرد:

منطقه ۲۲ شهر تهران قرار بود به الگوی نوین زیست محیطی شهر تهران تبدیل شود. آیا اکنون این چنین است ؟

متاسفانه طبق آمار‌های وزارت راه و شهرسازی حدود یک چهارم از واحدهای مسکونی خالی در کشور در این منطقه قرار دارد. دو تبدیل به برجستانی بدون هویت خاص و با کمترین امکانات خدماتی برای ساکنان (تمامی زمین‌هایی که در توافق‌های ۳۰-۷۰ قرار بوده به تامین خدمات مرتبط اختصاص یابد، مجددا به برج‌های مسکونی مبدل شده است) آیا این واحدهای مسکونی معطوف به نیازهای مردم فاقد مسکن در تهران است؟ یا مخاطب آن صرفا اشخاص با تمکن مالی خاص است؟ پس مدفون شدن سرمایه‌هایی که می‌توانست در اختیار تولید قرار گیرد صرفا به کالایی استهلاک پذیر (ساختمان) تبدیل شده که هیچ گره گشایی نیز از نیاز نیازمندان مسکن نمی‌کند (قیمت بالا) افزایش سرسام‌آور قیمت زمین‌های اطراف دریاچه چیتگر را نیز در همین راستا ملاحظه کنید و...

بنابراین شهردار آینده تهران باید کلیه سیاست‌گذاری‌هایش بر بستر و محمل سیاست‌های کلان کشور بوده و از این رهگذر می‌توان به نحوه برخورد با معضل بافت فرسوده شهری، ایجاد واحدهای مسکونی ارزان قیمت و... اشاره کرد که پیگیری آن در امتداد برنامه ریزی کلان کشور بسیار حیاتی است.

۴- التزام جدی و محکم به اسناد بالادست و طرح‌های مصوب توسعه تهران (طرح جامع و تفصیلی)و برنامه‌های مصوب پنج‌ساله شهرداری تهران و اجرایی کردن آنها: با کمال تاسف، با وجود صرف هزینه‌های فراوان و به‌کارگیری ۲۲ مشاور برجسته معمار و شهرساز در تهیه طرح‌های تفصیلی مناطق ۲۲ گانه و سیر پیچیده کارشناسی در سطوح بالا و تصویب و ابلاغ طرح تفصیلی(سال ۹۱)، با توجه به گذشت بیش از ۵ سال از ابلاغ طرح تفصیلی جدید شهر تهران، غالب تکالیف اساسی این طرح عملیاتی نشده است. شهردار جدید باید در ابتدای حضور خود نسبت به ارائه گزارش از میزان تحقق منویات طرح‌های جامع و تفصیلی جدیدشهر تهران به شهروندان تهرانی اقدام کند و التزام خودرا در اجرای تکالیف برشمرده در طرح‌های بالادست فوق با ارائه برنامه مشخص و زمان‌بندی دقیق با در نظر گرفتن اقدامات اولویت‌دار و فرو نهاده در معرض آگاهی شهروندان قرار دهد.

۵-ظرفیت وجودی غنی و توانمندی بالا برای تعامل با قوای سه گانه

در طرح جامع جدید شهر تهران ( مصوب آذرماه ۸۶) که اهداف والایی برای افق شهر تهران ترسیم کرده است، شروط تحقق پذیری این طرح به صراحت در قالب سرفصل‌های مهمی برشمرده شده از جمله: شروط تحقق پذیری مرتبط با قوای سه گانه که مواردی را که باید مدیریت شهری در تعامل با قوای سه گانه برای پیشبرد و تحقق اهداف ترسیمی کلان شهر تهران طی کند مشخص شده است. در این راستا عزم جدی و ورود پیگیرانه در این عرصه را پس از ابلاغ طرح تفصیلی شهر تهران (سال ۹۱) شاهد نبودیم و شهرداری تهران صرفا به صدور مجوز ساخت و ساز براساس جداول سطح و سطوح و تراکم تعیین شده پرداخته است که البته باید گفت حتی در این خصوص نیز شاهد عدول و فرا رفتن مسوولان مرتبط از چارچوب‌های مجاز و تصمیم‌گیری‌های سلیقه‌ای در صدور مجوزو اعطای تراکم بوده‌ایم.

۶- شجاعت و تعهد کافی در قبول مسوولیت‌ها و معتقد به شفافیت در عملکرد

شهردار منتخب باید واجد ویژگی قبول مسوولیت درخصوص عملکردهای مختلف باشد و پیش نیاز آن آمادگی برای دریافت نظرات و مشارکت‌های گروه‌های مختلف مردم و صاحب‌نظران عرصه‌های شهری در تهیه واجرای پروژه‌های بزرگ مقیاس شهری و ارزیابی‌های واقعی لازم (پیوست‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ترافیکی و...) است. نکته مهم دیگر بازنگری اساسی در برخی سیاست‌های قبلی که کارآمدی و اثرگذاری مناسب نداشته‌اند از جمله تاسیس دفاتر الکترونیک است که با هدف زیبای «برون‌سپاری فعالیت‌ها» و ورود بخش خصوصی به عرصه فعالیت صورت پذیرفته است.

با توجه به عدم پیش‌بینی نحوه رصد جدی و سیستماتیک عملکرد دفاتر فوق شاهد تبعات بسیار ناگواری در فعالیت‌های آنان بوده‌ایم و آسیب‌شناسی از نتیجه دوران فعالیت آنان از ضرورت‌ها ی مهم برای اعمال تغییرات است. نکته مهم اینکه در واگذاری مقوله‌هایی از زمره حقوق عمومی به بخش خصوصی پیش‌بینی ساز و کار نظارت جدی و دائمی بر عملکرد این بخش است. در نهایت شهردار آینده تهران به‌عنوان برآیند آمال شهروندان تهرانی در حل حتی الامکان مسائل بی‌شمار شهر باید با همکاری شایسته‌ای که با نمایندگان شورای پنجم می‌کند سازوکار ارتباطی مناسبی مابین معاونت‌ها و مسوولان حوزه‌های مختلف شهرداری با کمیسیون‌های تخصصی شورا را اعمال و الزام کند.