امیرحسین مفید
عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان

با نزدیک شدن انتخابات شوراها دغدغه و نگرانی فعالان و متخصصان شهری در مورد نگرش و دیدگاه مردم به مسائل کلان و اجرایی شهرها و تاثیرپذیری این دیدگاه در انتخاب اعضای شورا افزون‌تر و بیشتر می‌شود. در جامعه ایران معیار سنجش اکثریت جامعه در انتخاب اعضای شورا به خصوص در کلان‌شهرها، گرایش سیاسی کاندیدای مورد نظر است. عملکرد شوراها در طول سالیان گذشته، گواهی است بر نادرست بودن این معیار انتخابی مردم کشورمان.

با افزایش وسعت و به تبع آن افزایش بارگذاری جمعیتی در کلان‌شهرها، دیدگاه مهندسی و تخصصی در مدیریت و تصمیم‌گیری برای آینده شهرها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. بنابراین دیدگاه و معیار انتخابی مردم کشورمان در انتخاب اعضای شورا باید از دیدگاهی سیاسی به دیدگاهی کاملا تخصصی و مهندسی تغییر کند. چراکه ادامه این نگرش و معیار انتخابی باعث سلب امکان زندگی و کار از کلان‌شهرها در آینده‌ای نه‌چندان دور می‌شود.

اشخاص و گروه‌های کاندیدا شده باید اهداف و برنامه‌های خود را براساس نگرش تخصصی و مهندسی برای عموم مردم شرح داده و در طول دوره مسوولیت باید پیگیر طرح‌ها و برنامه‌های ارائه شده در زمان کاندیداتوری خود باشند و نیز از بده‌بستان‌های سیاسی دوری کنند و به طور کلی اولویت و دغدغه اصلی خود را حفظ حقوق شهر و شهروندان بدانند و در مقابل مردم و رسانه‌ها نیز باید مطالبه جدی در مورد قول‌های انتخاباتی منتخبان داشته باشند.

از نظر نگارنده، اولین قدم در جهت مدیریت صحیح کلان‌شهرها لغو انتخاب شهردار از سوی شوراها و اعطای این حق به مردم است، همان‌طور که انتخاب رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس هر دو با انتخاب مستقیم خود مردم انجام می‌گیرد.

چراکه در صورت انتخاب رئیس جمهوری از سوی نمایندگان مجلس، رسیدگی به تخلفات و کم‌کاری‌های وزرا و رئیس جمهوری به دلیل زیرسوال رفتن نوع انتخاب نمایندگان با اغماض و دشواری انجام خواهد گرفت. آسیب‌هایی که در اثر انتخاب شهردار از سوی شورای شهر به کلان‌شهرها تحمیل شده است را می‌توان در عدم پاسخگویی شهرداری‌ها و عدم پیگیری شوراها در مواردی حیاتی، از جمله طرح جامع شهری ذکر کرد. تنها و فقط عدم نظارت و پیگیری مذکور می‌تواند شهرها را از حالت قابل سکونت به غیر قابل سکونت تبدیل کند.

اجرای ناقص طرح جامع شهری و تراکم‌فروشی اضافه بر طرح مصوب، سبب افزایش بارگذاری جمعیتی می‌شود. در پی افزایش جمعیت عوارضی از قبیل کاهش سرانه فضای سبز، کاهش کیفیت خدمات رفاهی، آموزشی، فرهنگی و مهم‌تر از موارد یادشده ترافیک شدید شهری حاصل می‌شود. عواقب ناگوار ترافیک شهری را در اتلاف میلیون‌ها ساعت از وقت شهروندان در طول سالیان متمادی، آلودگی (هوا و محیط‌زیست) و افزایش بیماری‌های ریوی و سرطانی می‌توان یادآوری کرد.

رعایت نکردن طرح جامع شهری همچنین باعث برهم زدن توازن جمعیتی در مناطق مختلف شهر می‌شود که سبب به وجود آمدن بافت‌های فرسوده، اختلاف طبقاتی و ایجاد معضلات اجتماعی در مناطق شهری محروم می‌شود.

به طور کلی توسعه ناپایدار شهر نتیجه نهایی عدم رعایت طرح جامع شهری است، لذا مطالبه قاطع مردم از اعضای شورا جهت بهبود کیفیت زندگی در کلان‌شهرها، در قدم اول باید معطوف به کنترل و صیانت از رعایت طرح جامع شهری شود و قدم بعدی اعطای حق انتخاب شهردار به مردم است تا اعضا بتوانند با آزادی عمل بیشتر، بدون سیاسی‌کاری و اغماض در مورد طرح‌ها و لوایح مهندسی و بودجه‌ای شهر تصمیم‌گیری و نظارت دقیق‌تری داشته باشند.