یادداشت
استمرار باغ کشی
آناهیتا گودرزی
کارشناس شهری
ماه بهمن همواره در روزهای مختلف خود حال و هوای انقلاب و همچنین نسلی که با هدف بهبود شرایط زندگی مردم گام در این راه گذاشت را زنده میکند.
در این روزها همه نسل اول و دومیهای انقلاب خاطرههایشان را ورق میزنند و جوانترها نیز روایتهای ثبت شده را مرور میکنند. تهران به تازگی فاجعه اسفبار پلاسکو را تجربه کرده و همچنان تشریح ابعاد گوناگون این حادثه داغ دل مردم را زنده میکند. مسوولان مختلف دائما درخصوص امکان تکرار فاجعههای مشابه در دیگر بلندمرتبههای موجود در شهر که فاقد اصول ایمنی ضروری برای اینگونه ساختمانها هستند، هشدار میدهند.
آناهیتا گودرزی
کارشناس شهری
ماه بهمن همواره در روزهای مختلف خود حال و هوای انقلاب و همچنین نسلی که با هدف بهبود شرایط زندگی مردم گام در این راه گذاشت را زنده میکند.
در این روزها همه نسل اول و دومیهای انقلاب خاطرههایشان را ورق میزنند و جوانترها نیز روایتهای ثبت شده را مرور میکنند. تهران به تازگی فاجعه اسفبار پلاسکو را تجربه کرده و همچنان تشریح ابعاد گوناگون این حادثه داغ دل مردم را زنده میکند. مسوولان مختلف دائما درخصوص امکان تکرار فاجعههای مشابه در دیگر بلندمرتبههای موجود در شهر که فاقد اصول ایمنی ضروری برای اینگونه ساختمانها هستند، هشدار میدهند.
امروزه دیگر سایه بحرانهای گوناگون بر سر شهر تهران بر کسی پوشیده نیست. از عدم ایمنی سازههای فاقد تدابیر ایمنی تا فرونشست زمین یا خطرات مجاور گودبرداریهای عظیم گرفته تا آلودگی مستمر و پایدار هوا در نیمه دوم سال، ترافیک نفسگیر و...و در این راستا سرمایههای طبیعی، از جمله باغهای باقیمانده شهر نیز حال خوشی ندارد. بیش از یک دهه سیطره مصوبه ویرانگر برج باغ همه باغهای شهر را از دم تیغ خود گذرانده و میگذراند و حکایت تکراری قطع و سوزاندن درختان دلهای شهروندان را آزرده میسازد.
علاوه بر باغهای خصوصی متاسفانه در سالهای اخیر باغهای وسیعی که در اختیار نهادهای مختلف بوده است نیز دستخوش ساخت وساز و نابودی درختان شده است. اخیرا نیز خبر صدور مجوز ساخت وساز در باغیبا بیش از 20هزارمترمربع در منطقه 2 و سوزاندن و قطع درختان باغ بزرگ دیگری در منطقه یک(خیابان فرشته)که ظاهرا مالک آن نهادی عمومی است کام شهروندان را بیش از پیش تلخ کرده است.
همه این سالها دائما تلاشهایی از سوی فعالان محیط زیست و دوستداران فضاهای سبز و باغها به شیوههای مختلف انجام پذیرفته و با تبیین تبعات مصوبه برج باغ برای مسوولان، بهویژه در شورای اسلامی شهر به نحوی توفیق در اقناع مسوولان در شورا و شهرداری برای ابطال یا حداقل تعدیل این مصوبه حاصل شده تا در نهایت بتوان طیفی از تشویقهای غیرکالبدی را برای صاحبان باغهایی که مبادرت به حفظ و صیانت از باغهای خود میکنند برقرار کرد.
اما هنگامی که نهادها یا سازمانهای عمومی چنین مواجهه و برخوردی با باغهای تحت مالکیت خود دارند دیگر چگونه میتوان از مالکان خصوصی و اشخاص حقیقی انتظار صیانت از باغها را داشت؟ به نظر میرسد با توجه به اینکه سازمانها و نهادهای عمومی نسبت به سایر شهروندان عادی اطلاعات بیشتری درخصوص ضوابط و قواعد ساخت و ساز دارند باید قدرتمندانهتر نسبت به رعایت این ضوابط و جلوگیری از نادیده گرفتن منافع عموم شهروندان عمل کنند. به هرحال قطع شبانه درختان با لودر و اره برقی، علاوه بر آشفتگی و شکایت مجاوران باغهای مذکور، اذهان عمومی شهروندان را در این روزها که به نام انقلاب مزین است به شدت آزرده ساخته است. امیدواریم متولیان محترم در این خصوص پاسخ مناسبی ارائه کنند.
اگر زباغ رعیت ملک کند سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ
ارسال نظر