شماره روزنامه ۶۴۵۴
|

رهبری سازمان‌ با الگوبرداری از عضو شماره ۸ هیات‌منصفه؛

در فیلم کلاسیک «۱۲ مرد خشمگین» محصول سال ۱۹۵۷، «هنری فوندا» که نقش عضو شماره ۸ هیات‌منصفه را بازی می‌کند، با روش قاعده‌مندی بقیه اعضای هیات را متقاعد می‌کند که پرونده پسر ۱۸ساله‌ای که به قتل پدرش متهم شده، آن‌قدرها هم ساده و مشخص نیست. به عبارت دیگر، تا زمانی که گناهش ثابت نشده باشد، احتمال…

روش‌های مدیریت پدیده «سرریز» در کسب‌وکار؛

اعتبار یک شرکت می‌تواند حتی زمانی که هیچ اشتباهی نکرده است، آسیب ببیند. وقتی یکی از شرکت‌های همتای شما یک بحران را تجربه می‌کند (مثلا ایمنی یک محصول شکست می‌خورد، قوانین را نقض می‌کند یا یک رسوایی بزرگ به بار می‌آورد)، مشتریان، سرمایه‌گذاران و قانون‌گذاران اغلب تصور می‌کنند که سایر شرکت‌های فعال…

اخبار مدیران روزنامه شماره ۶۳۳۶

    سه‌شنبه، ۲۴ تیر ۱۴۰۴
  • با نیروی کار خود مثل «شهروند درجه ۲» سازمان برخورد نکنید!

    روزنامه شماره ۶۳۳۶

    همیشه حق با مشتری است یا کارکنان؟

    در گذشته با سازمانی همکاری می‌کردم که شرکت ما را برای حل مشکلی که به گفته خودشان تبدیل به بزرگ‌ترین چالش برندشان شده بود، استخدام کرده بودند.
  • حواس کارکنان هر ۲ دقیقه یک‌بار پرت می‌شود

    ساعات کاری روزانه پر از عوامل حواس‌پرتی است. در حقیقت از ساعت ۹ صبح تا ۵بعدازظهر (که ساعت کاری رایج بیشتر شرکت‌هاست)، حواس کارکنان هر ۲ دقیقه یک‌بار با عواملی مانند جلسات، ایمیل‌ها یا سایر محرک‌های محیطی پرت می‌شود. این موضوع را شرکت مایکروسافت در پژوهش اخیر خود روی کارکنان دریافته است.
  • چگونه «خودتردیدی» را به قدرت برتر تبدیل کنیم؟

    در دنیای کار، کسانی که «سندروم ایمپاستر» (Imposter Syndrome) را تجربه می‌کنند کم نیستند. این سندروم که گاه به آن «نشانگان دغلکاری» می‌گویند حس عدم اعتمادبه‌نفس و در واقع شک به خود در رابطه با موفقیت‌هایی است که فرد در محیط کار به دست آورده است. فرد ممکن است احساس حقه‌باز بودن داشته و خود را لایق موقعیت شغلی‌اش نداند. او تصور ‌می‌کند در حال فریب دادن همکارانش است تا نشان دهد که در کار خود فردی خوب و لایق است.
  • چطور در دام «اخراج خاموش» نیفتیم؟

    تجربه: حدود دو سال و نیم پیش به عنوان مدیر یک پروژه بزرگ در یک شرکت بین‌المللی استخدام شدم. پروژه را عالی تحویل دادم. به‌موقع و کاملا متناسب با بودجه. حدود یک هفته بعد، جلسه ارزیابی عملکردم با رئیسم برگزار شد که عالی پیش رفت. کلی از من تعریف کرد و گفت: «واقعا کارمند سختکوشی هستی، با بقیه خوب کار می‌کنی، باهوش هستی و نتایج دلخواه را می‌گیری.» حقوقم را کمی افزایش دادند و البته یک پاداش درست و درمان هم گرفتم.
۱