زمانی که شما برای اولین بار تصمیم می‌گیرید که یک کارآفرین باشید، معمولا تصویر واضحی از آنچه قرار است انجام دهید، در ذهن دارید. ممکن است تصور کنید که شما پشت میز نشسته‌اید، گاهی تصمیماتی می‌گیرید اما گاهی به تعطیلات می‌روید چون گروه شما اطمینان می‌دهند که ثبات کسب‌وکار حفظ می‌شود. از طرف دیگر ممکن است تصور کنید که به‌سختی در حال کار کردن هستید و به‌ندرت وقت استراحت دارید تا زمانی که پروژه یا محصول شما کامل شوند.
در هر صورت، محدودیت‌هایی برای عوامل وجود دارد که شما آنها را به‌حساب نیاورده‌اید و من شخصا تضمین می‌کنم که دیدگاه شما در مورد کارآفرینی محقق نمی‌شود، حداقل به‌طور کامل. یکی از شدیدترین و معمول‌ترین محاسبات غلط در ارتباط با کارآفرینی، تمایل به کمتر تخمین زدن زمان موردنیاز برای اجرای یک کسب‌وکار واقعی است. مهم نیست که شما نقش‌ها و مسوولیت‌های خودتان را چقدر دقیق محاسبه می‌کنید، همانند هر کارآفرینی همیشه زمان موردنیاز برای انجام کارها را کمتر تخمین می‌زنید. اما واقعا چرا این‌گونه است؟

قانون هافستادر
قانون هافستادر قانون روان‌شناختی پروفسور هافستادر است که بیان می‌کند «کارآفرینی حتی با در نظر گرفتن قانون هافستادر همیشه بیشتر از آنچه انتظار دارید زمان‌بر است» ضرب‌المثل احمقانه‌ای است اما کمی حقیقت در این پیام وجود دارد. انسان‌ها- کارآفرینان، دیگر افراد حرفه‌ای یا کارگران- معمولا در تخمین زمان بی‌مهارت هستند. قانون هافستادر در ابتدا در ارتباط با رایانه‌هایی که برای بازی شطرنج بودند معرفی شد تا محاسبه کند که چه مدت زمان لازم است تا برنامه‌ای که قادر باشد در بازی شطرنج از انسان قوی‌تر باشد توسعه داده شود. برخلاف دانستن سختی کار، حتی اگر جدیدترین تخمین زدن‌ها اتفاق بیفتد، این زمان به درستی برآورد نشده است. هافستادر می‌نویسد: «در روزهای اول برنامه‌ریزان برنامه‌های رایانه‌های شطرنج، برآورد می‌کردند که ۱۰ سال طول می‌کشد که یک رایانه یا یک برنامه، بر انسان پیروز شود و قهرمان جهان شود، اما پس از گذشت ۱۰ سال این‌طور به نظر می‌رسید که زمان لازم تا اینکه رایانه قهرمان جهان شود، بیشتر از ۱۰ سال بوده است. از آنجا که شناخت و پیش‌بینی مجموعه عوامل تاثیرگذار به تنهایی برای برآورد زمان کافی نیستند، این اصل کلی می‌تواند برای کارآفرینان هم صدق کند. همانند روبات‌ها، کارآفرینی همیشه پیچیده‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنید.

تعصب خوش‌بینی
تعصب خوش‌بینی یک اصل روان‌شناختی و یک تعصب شناختی ذاتی است که تقریبا هر فردی تا حدی آن را دارد. اساسا این زمانی اتفاق می‌افتد که افراد خاصی فکر می‌کنند که نسبت به افراد مشابه در موقعیت‌های مشابه نتایج مثبت بیشتری به دست می‌آورند. برای مثال بسیاری از افراد معتقد هستند که نسبت به متوسط عمومی آنها کمتر دچار سرطان یا قربانی جنایت می‌شوند و بازهم این مختص کارآفرینان نیست. اما این مثال برای این بود تا زمان لازم برای انجام برخی کارها تفهیم شود. مخصوصا کارآفرینان خاص معمولا معتقدند که نسبت به سایر کارآفرینان در موقعیت‌های مشابه کمتر تحت‌فشار هستند (چه متوجه این مساله باشند چه نباشند).

نقش‌های زیاد
«کارآفرینی» به‌خودی‌خود یک نقش نیست. اگر این برچسبی است که شما برای خود استفاده می‌کنید مطمئن شوید که نسبت به دیگران می‌توانید ایده‌های بیشتری ایجاد کنید یا تصمیمات بیشتری بگیرید، اما کارآفرینی در واقع ترکیب نقش‌های مختلف زیاد در یک نقش است. شما ممکن است که یک روز به‌عنوان کارشناس مالی در حال کار کردن روی پروژه درآمدهای سالانه عمل کنید و روز دیگر به‌عنوان مدیر نیروهای انسانی باشید زمانی که افراد جدید برای استخدام را ملاقات می‌کنید. از آنجا که شما در زمینه‌های متفاوتی فعالیت می‌کنید و اغلب مرتبا نقش‌ها را عوض می‌کنید، تخمین مدت‌زمانی که طول می‌کشد تا کار خاصی را انجام دهید تقریبا غیرممکن است.شما نمی‌توانید یک‌دفعه در همه‌چیز متخصص شوید، پس عدم تخصص شما در حوزه‌های خاص باعث ضعف در برآورد زمان موردنیاز برای تکمیل کار آن حوزه‌ها می‌شود.

کشش اجتناب‌ناپذیر چندوظیفه‌ای
در حال حاضر ما باید بدانیم که چندوظیفه‌ای، در حقیقت یک استراتژی بی‌فایده است. درواقع ضررش بیشتر از منفعتش است. بااین‌حال برخی کارآفرینان خاص بازهم در معرض ابتلا به این چندوظیفه‌ای هستند و همیشه یک انتخاب ندارند. کارآفرینان، تصمیم‌گیرندگانی هستند که با هر بخشی از کسب‌وکار خود در ارتباط هستند بنابراین کاملا طبیعی است که هر کارگر، فروشنده، شریک، سرمایه‌گذار یا هر کس دیگر برای کسب اطلاعات به کارآفرین مراجعه کند. این به آن معنی است که کارآفرینان به هر سو کشیده شده و به‌طورکلی غیرقابل‌پیش‌بینی هستند. نتیجه آن ساعت‌هایی است که احتمالا نمی‌توانند برای پیشرفت اختصاص داده شوند.

وسوسه در کارهای اداری
درنهایت کارآفرینان تمایل دارند وجود کارهای اداری مانند ورود داده‌ها، پیگیری مکالمات و امضای اسناد را فراموش کنند. برخی از این کارها می‌تواند توسط دستیاران یا سایر افراد سازمان انجام شود، اما همه کارآفرینان به این منابع دسترسی ندارند. درنتیجه، بسیاری از کارآفرینان فقط زمان موردنیازی که کاری انجام خواهد شد را تخمین می‌زنند و فراموش می‌کنند که زمانی که برای مسوولیت‌های مدیریتی جانبی لازم است را تخمین بزنند که درنهایت باعث نقص برآورد می‌شود. شما هرگز خودتان را معطل تخمین زمان نخواهید کرد، چون به‌عنوان یک کارآفرین هرگز شغل خود را خسته‌کننده، راکد، یا قابل پیش‌بینی نمی‌دانید و همین‌ خودش جای شکر دارد. پس به خاطر عدم توانایی خود در تخمین صحیح زمان کارتان، شکرگزار باشید.وقتی می‌خواهید برای جلسات و تعطیلات برنامه‌ریزی کنید یا فقط روز خود را سازمان‌دهی کنید، مطمئن شوید که بیشتر از آنچه فکر می‌کنید به خودتان زمان بدهید. در این صورت می‌توانید از دقیقه‌ها یا ساعت‌های اضافه خود برای چک کردن ایمیل یا معاشرت با اقلیت کارآفرینانی که مانند شما زمان بیشتری نسبت به آنچه تخمین زده‌اند دارند، استفاده کنید.

مترجم: سیده محبوبه حسینی
منبع: Entrepreneur