در کسبوکار آمریکایی زمان به معنای پول است
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: Tcworld
آمریکا سومین کشور بزرگ جهان هم از نظر اندازه و هم از نظر جمعیت، یک موزائیک چندفرهنگی از ۳۰۰ میلیون انسان از نژادهای متفاوت است. مردم آمریکا تنوع گستردهای از مشاغل، فرهنگ کاری و محیط اداری دارند که ممکن است در صنایع و بخشهای مختلف کشور متفاوت باشد. حتی شرکتهای مختلف در یک صنعت ممکن است فرهنگ متفاوتی داشته باشند. این مساله در صنایع با تکنولوژی بالا منجر به مشاغل تخصصی شده است.
اما هنوز با وجود این تفاوت نژادی و فرهنگی، آمریکا یک فرهنگ کسبوکار مجزا را به نمایش گذاشته است.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: Tcworld
آمریکا سومین کشور بزرگ جهان هم از نظر اندازه و هم از نظر جمعیت، یک موزائیک چندفرهنگی از ۳۰۰ میلیون انسان از نژادهای متفاوت است. مردم آمریکا تنوع گستردهای از مشاغل، فرهنگ کاری و محیط اداری دارند که ممکن است در صنایع و بخشهای مختلف کشور متفاوت باشد. حتی شرکتهای مختلف در یک صنعت ممکن است فرهنگ متفاوتی داشته باشند. این مساله در صنایع با تکنولوژی بالا منجر به مشاغل تخصصی شده است.
اما هنوز با وجود این تفاوت نژادی و فرهنگی، آمریکا یک فرهنگ کسبوکار مجزا را به نمایش گذاشته است. اگر در حال برنامهریزی یک فعالیت اقتصادی در آمریکا هستید، درک این فرهنگ کسبوکار در موفقیت شما بسیار ضروری است. در اینجا چند دیدگاه که به شما کمک میکند تا از اشتباهات معمول و سوءتعبیرهای معمول اجتناب کنیم آورده شده است.
مفاهیم اساسی
یک جنبه مهم از فرهنگ آمریکاییها «رویای آمریکایی» است: باوری که میگوید هر فرد میتواند با کار سخت موفق شود و از لحاظ مالی پیشرفت کند. این عقیده منجر به اصول اخلاق کاری قوی و سیستمی براساس شایستهسالاری شده است. انعکاس این باور در زندگی کاری آمریکاییان، ساعات کاری طولانی و اضافه کاریهای فراوان به علاوه یک تمایز واضح بین مافوق و افراد زیردست است.
آمریکاییها بر حال و آینده تمرکز میکنند. علاوه بر اصول اخلاق کاری قوی، فرهنگ کسبوکار آمریکایی بر موفقیتها و ابتکارات فردی اهمیت زیادی قائل است. شایستگی فردی، حرفهای بودن و جوابگویی عملکرد فردی بسیار ارزشمند است. این امر منجر به نوعی از فرهنگ کسبوکار شده است که در آن افراد مافوق تنها در صورت ضرورت و جایی که کسبوکار بهصورت خودکار نمیتواند انجام شود، همفکری میکنند.
یک ویژگی قابلتوجه دیگر در فرهنگ کسبوکار آمریکا که بسیار شناخته شده است «غیررسمی بودن» است. آمریکاییها رئیس، مدیر یا حتی مدیرعامل شرکت را با نام کوچک خطاب میکنند. هرگز به آنها «رئیس» یا «قربان» نمیگویند.
بنابراین عناوین و القاب به ندرت در محیط کسبوکار استفاده میشوند و بیشتر شرکای تجاری آمریکایی در اولین برخورد همدیگر را با نام کوچک خطاب میکنند، گرچه این شیوه میتواند برای مردم در فرهنگهای دیگر گمراهکننده باشد، اما قطعا قصد بیاحترامی به یکدیگر را ندارند این مساله نسبتا حالتی از مفهوم تساویطلبانه مرسوم در فرهنگ آمریکایی است.
رضایت شغلی
در بسیاری از کشورها رضایت شغلی مهمترین محرک برای افراد حرفهای است. در ایالاتمتحده، چک حقوقی در پایان ماه، بزرگترین دلیل کارمندان برای انجام درست کار است.
شیوه ارتباط
آمریکاییها در فرهنگ ارتباطیشان خیلی مستقیم صحبت میکنند. هدف اولیه ارتباط مبادله اطلاعات، حقایق و عقاید است. عباراتی مانند «بریم سر اصل مطلب» و «آخرش چه خواهد شد؟». آنچه گفته میشود نسبت به اینکه چگونه گفته میشود مهمتر است. مطابق با سبک ارتباطی واضح آمریکاییها، آنها در «نه» گفتن و انتقاد در ملأعام تردید نمیکنند. ارتباط چشمی خوب طی مکالمات تجاری و اجتماعی نشاندهنده علاقه، صمیمیت و اعتماد است.
آمریکاییها میدانند که ساعات کاریشان متعلق به شرکت است. بنابراین از این زمان بهطور کامل برای کاری که برای آن حقوق میگیرند استفاده میکنند. یک حرفهای هرگز از تلفن شرکت، فکس یا اینترنت برای امور شخصی استفاده نمیکنند. تلفن همراه خود را خاموش میکنند یا در حالت ویبره میگذارند. اگر بخواهند راجع به مسائل شخصی در سر کار صحبت کنند، سعی میکنند کوتاه و مختصر و با صدای آرام باشد. چندان از اینترنت برای امور غیرکاری استفاده نمیکنند. بسیاری از شرکتها، نرمافزاری برای ردگیری صفحات اینترنتی که کارمندان چک میکنند، دارند یا حتی هر ضربه کلیدی که تایپ میکنند را پیگیری میکنند. روابط شخصی ممکن است بین همکاران گسترش یابد، گرچه روابط شخصی بین افراد در سطوح مختلف چندان معمول نیست. افراد در سر کار آدرس خانهشان یا شماره منزلشان را نمیگویند. آخر هفتهها به رئیسشان زنگ نمیزنند؛ مگر اینکه ضرورتی وجود داشته باشد.
آمریکاییها اگر از چیزی در محیط کار مطمئن نیستند، بلوف نمیزنند. صادقانه آن را میپذیرند و بهفرد درست ارجاع میدهند. بر نقاط کلیدی تخصصشان تمرکز میکنند و به این ترتیب مهارتهای خود را توسعه میدهند. تظاهر به دانستن همه چیز نمیکنند؛ چراکه میدانند دیر یا زود مردم این قضیه را خواهند فهمید و بر عملکرد آنها تاثیر منفی خواهد داشت.
زمان بسیار باارزش است
درست مانند بسیاری از فرهنگهای دیگر که با «ساختار روابط» گرفتار هستند؛ آمریکاییها با زمان درگیرند. برای آنها زمان یک دارایی محسوس است که میتواند ذخیره شود، خرج شود، از دست برود، سرمایهگذاری شود یا هدر رود. اصل کلی آنها این است: «زمان همان پول است» و هدر رفتن زمان به اندازه هدر رفتن پول بد خواهد بود. جلسات سر وقت شروع میشوند و انتظار میرود که بیوقفه ادامه داشته باشد. جداول کاری مهم هستند و ضربالاجلها به شدت بههم پیوستهاند. در جلسات و مذاکرات اهمیت ویژه در گرفتن بهترین نتایج در سریعترین زمان ممکن است. گرچه ممکن است برای دیگران شتابزده به نظر بیاید، اما با شناختی که آمریکاییها از زمان دارند در تناسب است.
امکانات رفاهی
شرکتهای مختلف ممکن است امکانات رفاهی مختلفی در اداره داشته باشند. بیشتر شرکتها یک دستگاه قهوهساز، سیستم فروش اتوماتیک نوشیدنی سرد، یخچالی برای نگهداری نهار و یک مایکروویو برای گرم کردن نهار وجود دارد. آمریکاییها میتوانند نهارشان را سر کار بیاورند، بیرون بروند یا حتی اگر منزلشان نزدیک محل کارشان است برای خوردن نهار به خانه بروند.
ارسال نظر