مترجم: مریم مرادخانی

منبع: HBR

یک روز کاری عادی را در نظر بگیرید. طی روز ممکن است ده‌ها اتفاق خوب یا بد را تجربه کنید و این کاملا اجتناب‌ناپذیر است. اما بیشتر مردم دوست دارند بیشتر روی اتفاقات بد تمرکز کنند. بعضی هم «فقط» روی نکات منفی تمرکز می‌کنند. یک اتفاق بد در یک لحظه روی می‌دهد، اما در همان لحظه به پایان نمی‌رسد. شما در مسیر بازگشت به خانه، با همکارتان درباره آن اتفاق صحبت می‌کنید و وقتی به خانه بازگشتید، آن را با همسرتان نیز در میان می‌گذارید. گاهی اوقات صحبت درباره یک رویداد بد، تاثیرات مثبتی دارد و باعث می‌شود احساس کنید سبک شده‌‌اید.

مثبت‌اندیشی از نظر بسیاری تنها یک شعار است. اگر کسی بیاید و به شما بگوید که طی روز کاری، تنها بر نکات مثبت تمرکز کنید، احتمالا خوشتان نمی‌آید. مردم تصور می‌کنند که تشویق کارمندان به مثبت‌اندیشی، روش مدیران کم‌تجربه برای کار کشیدن از آنها است. مثبت‌اندیشی به سبک «پولیانا» بسیاری از مردم را به یاد پوسترهای بی‌مزه‌ای می‌اندازد که روی آنها نوشته شده: لبخند بزنید! (پولیانا همان رمان مشهوری است که النور پورت آن را در سال ۱۹۱۳ نوشت. موضوع اصلی این رمان مثبت‌اندیشی است).

آنچه بیشتر مردم نمی‌دانند این است که تجربه‌ها و اتفاقات مثبت، هر چقدر کوچک هم که باشند در کاهش استرس و مشکلاتی چون سردرد یا گرفتگی عضلانی تاثیر بسزایی دارند. تمرکز بر تجربیات مثبت باعث می‌شود تا در پایان روز کاری، کاملا از کار و فشارهای ناشی از آن فاصله بگیرید.

من پس از انجام تحقیقاتی دریافتم که فکر کردن به خاطرات خوش و رویدادهای مثبت زندگی، به سلامت روح و روان شما کمک می‌کند. بنابراین بهتر است به جای مرور دائمی اتفاقات بد یا در اصطلاح «نشخوار فکری»، بنشینید و اتفاقات خوبی را که طی روز برایتان افتاده است مرور کنید، از فکر کردن به آنها لذت ببرید و این حس خوب را به دیگران هم منتقل کنید.

اما مشکل اینجا است که فکر کردن به نکات مثبت و لذت بردن از آنها در طبیعت انسان‌ها نیست. طی قرن‌ها، انسان‌ها ناچار بوده‌اند برای بقا، به رویدادهای منفی پیرامون خود توجه کنند. از سوی دیگر، طبیعت انسان به‌گونه‌ای است که رویدادهای مثبت به سرعت برایش عادی می‌شود تا حدی که حتی متوجه این پدیده‌ها نیست. اما این به این معنا نیست که هرگز نمی‌توانید از پدیده‌های مثبت لذت ببرید. یکی از روش‌های موثر برای ایجاد نشاط درونی، روش «سه چیز خوب» است که از روش‌های روانشناسی مداخله‌ای است و در درمان افسردگی‌های خفیف به‌کار گرفته می‌شود. تحقیقات نشان داده است که این روش برای درمان بیماران مبتلا به افسردگی موثر بوده است اما من و همکارانم به نتایج این تحقیقات بسنده نکردیم و تصمیم گرفتیم ببینیم که آیا به‌کارگیری این روش در کاهش استرس کارمندان نیز موثر است یا خیر.

من و اعضای تیم تحقیقاتم، «وینی شن» از دانشگاه فلوریدای جنوبی، «یوجین کیم» از جورجیا تک و «آماندا کوچ» از مرکز تحقیقات منابع انسانی از پرستاران، خدمه و سایر کارکنان چند درمانگاه که از چند و چون تحقیقات ما خبر نداشتند خواستیم تا پس از پایان هر روز کاری به وب‌سایتی بروند و به سوالات یک نظرسنجی پاسخ دهند. در این نظرسنجی از آنها خواسته شده بود تا طی ۵ تا ۱۰ دقیقه درباره هر اتفاق مثبتی که طی روز افتاده بود (چه کاری و چه غیرکاری) یا هر چیزی که باعث شده بود همه چیز خوب پیش برود، بنویسند.

پاسخ‌ها هم جالب بودند و هم متنوع: «غذایی که همکارم آورده بود واقعا خوشمزه بود»، «امروز با همکاران و بیماران برخورد خوبی داشتم»، «امروز یکی از دکترها از من تعریف کرد چون در یک وضعیت اورژانسی به موقع اقدام کردم و توانستم به بیماری که تشنج کرده بود، کمک کنم».

پس از گذشت سه هفته، استرس این کارکنان و مشکلات جسمی آنها به میزان قابل توجهی کاهش یافت. به‌علاوه، زمانی که این افراد در محل کار بر رویدادهای مثبت تمرکز می‌کردند، در پایان ساعت کاری با آرامش بیشتری محل کار را ترک می‌کردند و در خانه نیز به مشکلات کاری خود کمتر فکر می‌کردند.

این تمرین ساده، یا همان یادآوری سه اتفاق خوب، نگرش و درک شما درباره زندگی حرفه‌ای‌تان را تغییر می‌دهد و از بازخوردهای افراد، حلقه بازخوردی ایجاد می‌شود که تاثیر آن را دوچندان می‌کند: کسانی که طی طول روز بر اتفاقات خوب تمرکز می‌کنند احتمال آنکه انرژی‌های مثبت خود را به اعضای خانواده یا دوستان نیز منتقل کنند بیشتر است. اگر با انرژی مثبت وارد خانه شوید و شادی‌هایتان را با افراد تقسیم کنید، میان شما و آنها ارتباط محکم‌تر و صمیمانه‌تری ایجاد می‌شود و در خانه استرس کمتری خواهید داشت. ما در ادامه تحقیقات خود دریافتیم که تمرکز بر رویدادهای مثبت باعث می‌شود آرام‌تر بخوابید و فردای آن روز با انرژی بیشتر و روحیه بهتری در محل کار حاضر شوید که همین تاثیرات مثبت، اتفاقات مثبت بیشتری را به دنبال خواهد داشت و این چرخه مثبت دائما تکرار خواهد شد.

یکی دیگر از تاثیرات این تمرین ساده و ارزان، افزایش خلاقیت است. احساسات مثبت، به‌ویژه احساساتی چون رضایت و لذت، تفکر خلاق و نوآوری شما را تقویت می‌کنند. رشد، توسعه سازمانی و آینده‌نگری، همه و همه از احساسات مثبت نشات می‌گیرند.

غر زدن و شکایت کردن از رئیس و همکاران در محیط کار یک امر کاملا عادی است و اگر احساس کنید کسی به حرف‌های شما توجه کرده و شما را درک کرده، درد دل کردن حتی می‌تواند مفید باشد. اما بیان احساسات منفی عواقب منفی بی‌شماری دارد. شواهدی مبنی بر اینکه بیان احساسات منفی استرس فرد را کاهش می‌دهد وجود ندارد. از طرفی، فراموش نکنید که در محیط کار، گله و شکایت‌های شما ممکن است به گوش مدیران برسد و برایتان دردسر ایجاد کند.

نمی‌توان انتظار داشت کسی در محل کار منفی‌گویی و منفی‌بافی نکند. این کاملا طبیعی است. اما تمرکز آگاهانه و عمدی بر نکات مثبت می‌تواند در زندگی شما توازن ایجاد کند. شاید شما از دیدن پوسترهای «لبخند بزنید» خوشحال نشوید اما سازمان‌ها می‌توانند محیطی فراهم کنند تا کارکنان، نکات مثبت زندگی حرفه‌ای خود را پیدا کنند و آن را با سایرین نیز در میان بگذارند. می‌توانید همین فردا جلسه‌ای تشکیل دهید و از کارمندان خود بخواهید اتفاقات خوب و تجربیات مثبتی را که طی هفته برایشان پیش آمده با شما در میان بگذارند. بهتر است گاهی به «خوب‌ها» توجه کنید نه به چیزهایی که باید بهتر شوند. بر اتفاقات خوب تمرکز کنید تا احساس قدرت کنید و شک نکنید که موجی از اتفاقات خوب به سمت شما روانه خواهد شد.