آیا با افزایش سن بهرهوری کاهش مییابد؟
Johannes Koettl
مریم رضایی
نویسنده: Johannes Koettl
مترجم: مریم رضایی
منبع: World Economic Forum
در دنیایی با بازار کار بهشدت سیال، بسیاری از کارمندان مسنتر میترسند با وجود کارمندان جوانتر و دینامیکتر، از سوی کارفرما کنار گذاشته شوند. اما آیا این نگرانی واقعا توجیه دارد؟ آیا با افزایش سن، بهرهوری ما کاهش مییابد؟
پاسخ به این سوال کاملا بستگی به این دارد که چگونه افراد مسنتر را در محیط کار حفظ و مدیریت کنیم. در گفتوگو با دیگر کارشناسان به این نتیجه رسیدهام که اگر حتی در سن بالا مهارتها و تواناییهای مناسب شغلی داشته باشیم، نهتنها زندگی طولانیتر و سالمتری داریم، بلکه میتوانیم در سنین بالاتر هم کار کنیم، البته مسلما هرچه سن بالاتر میرود، بدن کندتر و ضعیفتر میشود، اما مغز ما چطور؟ و حتی اگر بدن و مغز ما ضعیفتر شود، آیا این موضوع برای کارفرمایان اهمیت دارد؟
نه لزوما.
مترجم: مریم رضایی
منبع: World Economic Forum
در دنیایی با بازار کار بهشدت سیال، بسیاری از کارمندان مسنتر میترسند با وجود کارمندان جوانتر و دینامیکتر، از سوی کارفرما کنار گذاشته شوند. اما آیا این نگرانی واقعا توجیه دارد؟ آیا با افزایش سن، بهرهوری ما کاهش مییابد؟
پاسخ به این سوال کاملا بستگی به این دارد که چگونه افراد مسنتر را در محیط کار حفظ و مدیریت کنیم. در گفتوگو با دیگر کارشناسان به این نتیجه رسیدهام که اگر حتی در سن بالا مهارتها و تواناییهای مناسب شغلی داشته باشیم، نهتنها زندگی طولانیتر و سالمتری داریم، بلکه میتوانیم در سنین بالاتر هم کار کنیم، البته مسلما هرچه سن بالاتر میرود، بدن کندتر و ضعیفتر میشود، اما مغز ما چطور؟ و حتی اگر بدن و مغز ما ضعیفتر شود، آیا این موضوع برای کارفرمایان اهمیت دارد؟
نه لزوما.
نویسنده: Johannes Koettl
مترجم: مریم رضایی
منبع: World Economic Forum
در دنیایی با بازار کار بهشدت سیال، بسیاری از کارمندان مسنتر میترسند با وجود کارمندان جوانتر و دینامیکتر، از سوی کارفرما کنار گذاشته شوند. اما آیا این نگرانی واقعا توجیه دارد؟ آیا با افزایش سن، بهرهوری ما کاهش مییابد؟
پاسخ به این سوال کاملا بستگی به این دارد که چگونه افراد مسنتر را در محیط کار حفظ و مدیریت کنیم. در گفتوگو با دیگر کارشناسان به این نتیجه رسیدهام که اگر حتی در سن بالا مهارتها و تواناییهای مناسب شغلی داشته باشیم، نهتنها زندگی طولانیتر و سالمتری داریم، بلکه میتوانیم در سنین بالاتر هم کار کنیم، البته مسلما هرچه سن بالاتر میرود، بدن کندتر و ضعیفتر میشود، اما مغز ما چطور؟ و حتی اگر بدن و مغز ما ضعیفتر شود، آیا این موضوع برای کارفرمایان اهمیت دارد؟
نه لزوما. مهارتها و تواناییهای کارمندان مسنتر همزمان با کاهش قدرت فیزیکی آنها تحلیل نمیرود و کارفرمایان باهوش میدانند چگونه از چنین نیروی کاری، استفاده کنند. اولا، با اینکه بهطور حتم افزایش سن قدرت فیزیکی را کاهش میدهد، اما برخی تواناییها وجود دارند که تا زمانی که بهطور منظم از آنها استفاده میکنیم، بدن ما قابلیت قابل توجهی برای حفظ آنها دارد. قدرت فشار دست یک نمونه خوب در این زمینه است. بهطور کلی برای عامه مردم، قدرت فشار دست تا سن ۳۵ سالگی به اوج میرسد و پس از آن به سرعت کاهش مییابد. اما تحقیقات نشان داده برای کارگران خط مونتاژ این قدرت بدن تا سن ۶۵ سالگی همچنان ثابت است.
موضوع دوم و شاید مهمتر، قابلیت مغز ما برای جبران کاهش برخی قابلیتها از طریق تقویت برخی قابلیتهای دیگر است. این درست است که برخی کارآییهای شناختی اولیه انسان - بهویژه سرعت پردازش اطلاعات و حافظه رویدادی - با افزایش سن تحلیل میروند، اما کارآییهای دیگری وجود دارند - مانند حافظه معنایی، زبان و مکالمه - که بالا رفتن سن آنها را تقویت میکند. مهمتر از آن، برای برخی از کارآییهای تحلیلرونده مانند قوه ادراک - یعنی توانایی شنیدن، حس کردن و دیدن - راهحلهای ساده و ارزانقیمتی وجود دارد.
اما مهمترین مزیت کارمندان مسنتر تجربه آنها است و حتی میتوان آن را در الگوی سازمانی خود مغز نیز مشاهده کرد. در شکل زیر میتوان تصاویر فعالیت مغز را در قشر جلوی پیشانی مغز سه گروه مختلف که از آنها تست حافظه گرفته شده، مشاهده کرد: جوانان، افراد مسن با عملکرد کاری ضعیف و افراد مسن با عملکرد کاری قوی. جوانان عمدتا از نیمکره راست مغز خود استفاده میکنند که مسوولیت پردازش اطلاعات جدید را بر عهده دارد. جالب است افراد مسنی که عملکرد ضعیف دارند، سعی میکنند از جوانترها تقلید کنند، اما شکست میخورند چراکه کاهش سرعت پردازش مغز افراد مسن نمیتواند با مغز جوانان رقابت کند. از طرف دیگر، افراد مسنی که عملکرد قوی دارند، از هر دو نیمکره راست و چپ مغزشان استفاده میکنند.
افراد مسنی که در کارشان موفق هستند، از مغزشان به شیوه متفاوتی استفاده میکنند و با این کار میتوانند به اندازه جوانان عملکرد خوبی داشته باشند. تفسیری که وجود دارد این است که افراد مسن با مجموعه دانش گستردهای که در اختیار دارند، هنگام پردازش اطلاعات بیشتر بر تجربه خود تکیه میکنند. آنها هنگام تصمیمگیری به جای اینکه کلا اطلاعات جدید را مدنظر قرار دهند، به تجربیات گذشته استناد کرده و برخی اطلاعات جدید را کنار میگذارند اما در نهایت با آنچه در اختیار دارند به اندازه جوانانی که عملکرد مغزی قویتر دارند، تصمیم درست اتخاذ میکنند. بنابراین، جوانان در واقع توانایی سریعتر دویدن را دارند، اما افراد مسن میدانند چگونه از راههای میانبر به مقصد برسند. در نهایت ممکن است حتی مسنترها در این رقابت زودتر از همتایان جوان خود به خط پایان برسند.
بنابراین کلید کار این است که اذعان کنیم افراد مسن در کار لزوما عملکرد بدتری نسبت به جوانان ندارند، بلکه عملکردشان صرفا متفاوت است. افراد مسن نیز از نظر مهارتهای اجتماعی-احساسی ویژگیهای متفاوتی دارند. بهطور کلی، آنها در وظیفهشناسی، سازگاری و ثبات احساسی بهتر از جوانان عمل میکنند، درحالیکه جوانان در برابر تجربیات جدید و برونگرایی پذیراتر هستند.
نکته مهم آن است که کارفرماهای باهوش میدانند چگونه از نیروی کار مسن خود استفاده کنند. در آلمان برخی کارفرماها به اقداماتی مانند تشکیل تیمهایی با ترکیب سنین مختلف، تعیین وظایف مختص هر سن و برنامهریزیهای محیط کار برای کارمندان مسنتر و سطوح بالاتر بهرهوری آنها روی آوردهاند.
در یک سطح گستردهتر، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کشورهایی که نیروی کار مسنتر دارند، میتوانند در تولید کالاها و خدمات به تخصص برسند. همچنین زندگی کاری هرچه بیشتر به سوی مشاغل دفتری پیش میرود، این موضوع فرصت بیشتری برای کار افراد مسن ایجاد میکند. به عبارت دیگر، بالا رفتن سن میتواند به یک مزیت رقابتی برای کشورها تبدیل شود، البته اگر کارفرماهای هوشمند بتوانند با این تحولات کنار بیایند و از ویژگیهای مهارتهای جدید و میانبرهایی که کارمندان مسنتر ایجاد میکنند، بهره ببرند.
مترجم: مریم رضایی
منبع: World Economic Forum
در دنیایی با بازار کار بهشدت سیال، بسیاری از کارمندان مسنتر میترسند با وجود کارمندان جوانتر و دینامیکتر، از سوی کارفرما کنار گذاشته شوند. اما آیا این نگرانی واقعا توجیه دارد؟ آیا با افزایش سن، بهرهوری ما کاهش مییابد؟
پاسخ به این سوال کاملا بستگی به این دارد که چگونه افراد مسنتر را در محیط کار حفظ و مدیریت کنیم. در گفتوگو با دیگر کارشناسان به این نتیجه رسیدهام که اگر حتی در سن بالا مهارتها و تواناییهای مناسب شغلی داشته باشیم، نهتنها زندگی طولانیتر و سالمتری داریم، بلکه میتوانیم در سنین بالاتر هم کار کنیم، البته مسلما هرچه سن بالاتر میرود، بدن کندتر و ضعیفتر میشود، اما مغز ما چطور؟ و حتی اگر بدن و مغز ما ضعیفتر شود، آیا این موضوع برای کارفرمایان اهمیت دارد؟
نه لزوما. مهارتها و تواناییهای کارمندان مسنتر همزمان با کاهش قدرت فیزیکی آنها تحلیل نمیرود و کارفرمایان باهوش میدانند چگونه از چنین نیروی کاری، استفاده کنند. اولا، با اینکه بهطور حتم افزایش سن قدرت فیزیکی را کاهش میدهد، اما برخی تواناییها وجود دارند که تا زمانی که بهطور منظم از آنها استفاده میکنیم، بدن ما قابلیت قابل توجهی برای حفظ آنها دارد. قدرت فشار دست یک نمونه خوب در این زمینه است. بهطور کلی برای عامه مردم، قدرت فشار دست تا سن ۳۵ سالگی به اوج میرسد و پس از آن به سرعت کاهش مییابد. اما تحقیقات نشان داده برای کارگران خط مونتاژ این قدرت بدن تا سن ۶۵ سالگی همچنان ثابت است.
موضوع دوم و شاید مهمتر، قابلیت مغز ما برای جبران کاهش برخی قابلیتها از طریق تقویت برخی قابلیتهای دیگر است. این درست است که برخی کارآییهای شناختی اولیه انسان - بهویژه سرعت پردازش اطلاعات و حافظه رویدادی - با افزایش سن تحلیل میروند، اما کارآییهای دیگری وجود دارند - مانند حافظه معنایی، زبان و مکالمه - که بالا رفتن سن آنها را تقویت میکند. مهمتر از آن، برای برخی از کارآییهای تحلیلرونده مانند قوه ادراک - یعنی توانایی شنیدن، حس کردن و دیدن - راهحلهای ساده و ارزانقیمتی وجود دارد.
اما مهمترین مزیت کارمندان مسنتر تجربه آنها است و حتی میتوان آن را در الگوی سازمانی خود مغز نیز مشاهده کرد. در شکل زیر میتوان تصاویر فعالیت مغز را در قشر جلوی پیشانی مغز سه گروه مختلف که از آنها تست حافظه گرفته شده، مشاهده کرد: جوانان، افراد مسن با عملکرد کاری ضعیف و افراد مسن با عملکرد کاری قوی. جوانان عمدتا از نیمکره راست مغز خود استفاده میکنند که مسوولیت پردازش اطلاعات جدید را بر عهده دارد. جالب است افراد مسنی که عملکرد ضعیف دارند، سعی میکنند از جوانترها تقلید کنند، اما شکست میخورند چراکه کاهش سرعت پردازش مغز افراد مسن نمیتواند با مغز جوانان رقابت کند. از طرف دیگر، افراد مسنی که عملکرد قوی دارند، از هر دو نیمکره راست و چپ مغزشان استفاده میکنند.
افراد مسنی که عملکرد کاری خوبی دارند
از هر دو نیمکره مغز خود استفاده میکنند
افراد مسنی که در کارشان موفق هستند، از مغزشان به شیوه متفاوتی استفاده میکنند و با این کار میتوانند به اندازه جوانان عملکرد خوبی داشته باشند. تفسیری که وجود دارد این است که افراد مسن با مجموعه دانش گستردهای که در اختیار دارند، هنگام پردازش اطلاعات بیشتر بر تجربه خود تکیه میکنند. آنها هنگام تصمیمگیری به جای اینکه کلا اطلاعات جدید را مدنظر قرار دهند، به تجربیات گذشته استناد کرده و برخی اطلاعات جدید را کنار میگذارند اما در نهایت با آنچه در اختیار دارند به اندازه جوانانی که عملکرد مغزی قویتر دارند، تصمیم درست اتخاذ میکنند. بنابراین، جوانان در واقع توانایی سریعتر دویدن را دارند، اما افراد مسن میدانند چگونه از راههای میانبر به مقصد برسند. در نهایت ممکن است حتی مسنترها در این رقابت زودتر از همتایان جوان خود به خط پایان برسند.
بنابراین کلید کار این است که اذعان کنیم افراد مسن در کار لزوما عملکرد بدتری نسبت به جوانان ندارند، بلکه عملکردشان صرفا متفاوت است. افراد مسن نیز از نظر مهارتهای اجتماعی-احساسی ویژگیهای متفاوتی دارند. بهطور کلی، آنها در وظیفهشناسی، سازگاری و ثبات احساسی بهتر از جوانان عمل میکنند، درحالیکه جوانان در برابر تجربیات جدید و برونگرایی پذیراتر هستند.
نکته مهم آن است که کارفرماهای باهوش میدانند چگونه از نیروی کار مسن خود استفاده کنند. در آلمان برخی کارفرماها به اقداماتی مانند تشکیل تیمهایی با ترکیب سنین مختلف، تعیین وظایف مختص هر سن و برنامهریزیهای محیط کار برای کارمندان مسنتر و سطوح بالاتر بهرهوری آنها روی آوردهاند.
در یک سطح گستردهتر، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کشورهایی که نیروی کار مسنتر دارند، میتوانند در تولید کالاها و خدمات به تخصص برسند. همچنین زندگی کاری هرچه بیشتر به سوی مشاغل دفتری پیش میرود، این موضوع فرصت بیشتری برای کار افراد مسن ایجاد میکند. به عبارت دیگر، بالا رفتن سن میتواند به یک مزیت رقابتی برای کشورها تبدیل شود، البته اگر کارفرماهای هوشمند بتوانند با این تحولات کنار بیایند و از ویژگیهای مهارتهای جدید و میانبرهایی که کارمندان مسنتر ایجاد میکنند، بهره ببرند.
ارسال نظر