شرکت خود را به سبک ۲۱۲ درجه رهبری کنید
ساسان قاسمی، میلاد کوچکیان
منبع: ala. ir
یک قانون ساده علمی میگوید در ۲۱۱ درجه فارنهایت آب داغ است اما در ۲۱۲ درجه در حال جوش است، تولید بخار میکند و این بخار است که میتواند یک لکوموتیو را به حرکت درآورد. این همه تمایز را فقط یک درجه ایجاد کرد.
شما سازمانتان را چگونه رهبری میکنید؟ لکوموتیو را چگونه حرکت میدهید؟ آیا اصلا لکوموتیو شما حرکت میکند؟ اگر شما یک رهبر سازمانی خوب هستید، با ایجاد تمایز به اندازه یک درجه در سبک رهبری خود، میتوانید یک رهبر عالی شوید.
ساسان قاسمی، میلاد کوچکیان
منبع: ala.ir
یک قانون ساده علمی میگوید در ۲۱۱ درجه فارنهایت آب داغ است اما در ۲۱۲ درجه در حال جوش است، تولید بخار میکند و این بخار است که میتواند یک لکوموتیو را به حرکت درآورد. این همه تمایز را فقط یک درجه ایجاد کرد.
شما سازمانتان را چگونه رهبری میکنید؟ لکوموتیو را چگونه حرکت میدهید؟ آیا اصلا لکوموتیو شما حرکت میکند؟ اگر شما یک رهبر سازمانی خوب هستید، با ایجاد تمایز به اندازه یک درجه در سبک رهبری خود، میتوانید یک رهبر عالی شوید. همین یک درجه تمایز در رهبری است که سازمان شما را متعالی میکند و در دریای پر تلاطم محیط کسب وکار امروز، به کسبوکار شما قدرت انعطاف میدهد و کسبوکار شما را در مسیر تحقق اهداف پیش میبرد.
سبک رهبری ۲۱۲ درجه به شما کمک میکند به عنوان یک رهبر سازمانی، رشد کنید و مهارتهای رهبری خود را از موثر بودن به متمایز بودن تبدیل کنید، محیطی در کسبوکار خود خلق کنید که کیفیت و خلاقیت جزو روتینهای کسبوکار شما شوند نه یک آرزو برای کسبوکارتان. رهبران در طول تاریخ سبکهای متفاوتی را برای راندن کسب وکارهایشان به سمت مقصد داشته اند، سبکهای اقتضایی، سبک آرمانی، دموکراتیک، پیشتازی، آمرانه و.....دهها سبک دیگر؛ اما بدون تردید در تمامی کسبوکارها و شرکتهای موفق جهانی، استیو جابزها، جک ولشها و بیل گیتسهایی در صف مقدم جبهه موفقیت و بهعنوان استراتژیستهای اصلی حضور داشتند که یک درجه تمایز داشتند. تمایزی که لکوموتیو کسبوکارشان را حرکت داده و عامل ایجاد مزیت در میان رقبای ۲۱۱ درجهای شده است. این تمایز از چه جنسی است؟
10 قانون برای تبدیل شدن از یک رهبر خوب به یک رهبر عالی متمایز 212 درجهای:
۱. طوری شرکت و کارکنان خود را رهبری کنید که هم کارکنان و هم مشتریان شما بفهمند که قصد شما رهبری نیست، بلکه قصد شما ارائه خدمت به کارکنان و به مشتریان است و بس. پس تفکر شما بهعنوان یک رهبر باید تفکر خدمت رسان باشد نه یک تفکر رهبریکننده و این تفکر ابتدا از مشتریان داخلی شما یعنی کارکنانتان باید شروع شود تا به بهترین شکل به مشتریان خارجی منتقل شود و مشتری شما را بهعنوان یک حرفهای قضاوت کند.
۲. برنامه موفقیت و رضایت کارکنان را در اولویت موفقیت شرکت قرار دهید. اگر حسی غیر از این در کارکنان شما ایجاد شود متاسفانه مسیر حرکت شما درست نیست و در آخر با داشتن کارکنان ناراضی، شما مشتری راضی نخواهید داشت.
۳. چشمانداز، ماموریت، اهداف کلان و استراتژیهای تدوین شده را به صورت کاملا ساده برای کارکنان خود تشریح کنید. اشاعه الفاظ و جملات پیچیده، بزرگ و زیبا در میان کارکنان و در بدنه شرکت به هیچ عنوان اثربخش نیست پس سعی کنید آنها را به سادگی و به زبان خودشان در دسترس کارکنان قرار دهید تا مسیر حرکت شرکت به سادگی برای آنها مشخص شود.
۴. شما بهعنوان یک رهبر، الگوی رفتاری کارکنان هستید پس سعی کنید رفتار شما ارزشها و فرهنگ سازمانی را حفظ و هم ارتقا دهد. دیگران شما را میبینند.
۵. با کارکنان و مشتریان ارتباط موثر داشته باشید.
۶. فضای کسبوکار خود را برای نوآوری چنان پرورش دهید که انگار نوآوری بخشی از سبک زندگی شرکت و کارکنان شما است نه یک فانتزی برای شرکت شما که جدای از فعالیتهای اصلی شرکت به آن نگاه میشود، کارکنان شما باید نوآوری را فعالیت اصلی شرکت بدانند پس از نوآوری خیلی زیاد حمایت کنید.
۷. خود را در قبال تعالی کارکنان و شرکت مسوول و متعهد بدانید. کارراهه شغلی و ایجاد تعادل بین کار و زندگی کارکنان شما تا حد زیادی بر عهده شماست آن را به خوبی برنامهریزی و اجرا کنید، کارکنان این را درک میکنند و بهتر برای شرکت شما خلق ارزش خواهند کرد.
۸. خود را در مورد نتایج تصمیمهایی که میگیرید مسوول بدانید. نتایج تصمیمی که شما به عنوان یک رهبر اتخاذ میکنید را نباید به فرد دیگر یا به کل سیستم نسبت دهید، مسوولیت تصمیم را قبول کنید تا کارکنان و مشتریان راضی داشته باشید.
۹. فعالیتها را براساس استراتژیهای شرکت و اهداف کلان اولویتبندی کنید و مدام نتایج عملکردی را اندازهگیری کنید، دوباره برنامهریزی و ا جرا کنید تا مسیر رسیدن به هدف گم نشود. نگذارید منابع شما صرف فعالیتهای بیهوده بدون هدف و غیراستراتژیک شود.
۱۰. احساسات و عواطف خود، کارکنان و مشتریانتان را به درستی مدیریت کنید. محصول یا خدمت شما به مشتری هر چقدر هم با کیفیت باشد تنها بخشی از برند شما را تشکیل میدهد، قسمت مهم برند شما را ارتباطات یکپارچه شما با مشتری و همچنین مشتریان داخلی یا همان کارکنان شما تشکیل میدهد، اگر بهترین محصول را هم ارائه کنید و برخورد کارکنان شما با مشتری در لحظه مواجهه یا شکایت مشتری از شما نامناسب باشد همه چیز از دست خواهد رفت. اگر احساسات کارکنان خود را درک کردید، آنها هم در لحظه مواجهه با مشتری، حساسیت مشتری شما، شرکت شما و برند شما را درک خواهند کرد و بهترین خدمت را ارائه خواهند داد.
بر گرفته از کتاب «سبک رهبری 212 درجه» نوشته مک اندرسون
ارسال نظر