هشت ویژگی که مدیران بزرگ را فراموش نشدنی میکند
نویسنده: Jeff Haden
مترجم: محمدعلی محمدی
مدیران فراموش نشدنی ویژگیهایی دارند که شاید نشود آن را روی کاغذ نشان داد یا نوشت، اما همیشه آن را روی آنچه از همه مهمتر است نشان میدهند: در ذهنها و قلبهای کسانی که آنها را رهبری میکنند. در این نوشتار چند ویژگی مدیران فراموش نشدنی را ذکر میکنیم.
۱- آنها به باور نکردنیها باور دارند
بیشترافراد میخواهند به آنچه دست یافتنی است برسند به همین دلیل است که بیشتر هدفها گام به گام و تدریجی اند تا باورنکردنی.
نویسنده: Jeff Haden
مترجم: محمدعلی محمدی
مدیران فراموش نشدنی ویژگیهایی دارند که شاید نشود آن را روی کاغذ نشان داد یا نوشت، اما همیشه آن را روی آنچه از همه مهمتر است نشان میدهند: در ذهنها و قلبهای کسانی که آنها را رهبری میکنند. در این نوشتار چند ویژگی مدیران فراموش نشدنی را ذکر میکنیم.
1- آنها به باور نکردنیها باور دارند
بیشترافراد میخواهند به آنچه دست یافتنی است برسند به همین دلیل است که بیشتر هدفها گام به گام و تدریجی اند تا باورنکردنی. مدیران فراموش نشدنی انتظار بیشتری دارند از خود و دیگران. بعد از آن به شما نشان میدهند که چطور به آن هدف برسید شما را هدایت میکنند به سمت راهی که باورنکردنی به نظر میرسد.
2- آنها در دلِ نا اطمینانی و بی ثباتی فرصت کشف میکنند.
مشکلات غیرمنتظره، موانع پیشبینی نشده، بحرانهای بزرگ و...
بسیاری از مدیران در این شرایط به اصطلاح بادبانها را پایین میکشند و قایقهای نجات را آماده میکنند و منتظر آمدن توفان میشوند. عده اندکی از افراد بحران را به چشم فرصت نگاه میکنند. این افراد میدانند که انجام تغییرات اساسی -حتی تغییرات بسیار ضروری- هنگامی که همهچیز بهخوبی و نسبتا آرام پیش میرود بسیار سخت است.
آنها میدانند سازماندهی مجدد واحد فروش زمانی که یک مشتری بزرگ از شرکت میرود مورد قبول واقع میشود. آنها میدانند ایجاد یک کانال فروش جدید زمانی که یک رقیب سرسخت وارد بازار میشود چقدر آسانتر است. آنها میدانند سازماندهی مجدد فرآیند ساخت، زمانی که جریان قطعات و لوازم مورد نیاز تولید قطع میشود بسیار آسانتر است. مدیران فراموش نشدنی نا اطمینانی و بیثباتی را نه مانع که محرک میپندارند. آنها بازسازماندهی، بازطراحی و بازمهندسی میکنند تا اطمینان مجدد و انگیزه و الهامبخشی را حفظ کنند و در فرآیند کارها، سازمان را بسیار قدرتمندتر سازند.
3- احساساتشان در مشتشان است
مدیران خوب حرفهای هستند. مدیران فراموش نشدنی، فوقالعاده حرفهای و البته بسیار رفتاری انسانی دارند. آنها وقتی کارها بهخوبی پیش میرود خوشحالی شان را صمیمانه بروز میدهند؛ سختکوشند و تلاشهای بیشتر را صادقانه ستایش میکنند. آنها اظهار نا امیدی میکنند از خود و نه از دیگران، جشن میگیرند، همدردی میکنند، نگران میشوند، بعضی اوقات هم کلافه و عصبانی میشوند. در یک کلمه آنها انسان اند و کاری که میکنند را بلدند. حرفهای بودن ستودنی است، اما حرفهای بودن با رایحه خوش انسانیت معرکه است.
4- آنها دیگران را از خطر میرهانند و محفوظ میدارند
مدیران بد به اصطلاح کارمندان خود را زیر اتوبوس میاندازند، اما مدیران خوب هیچگاه کارمندانشان را زیر اتوبوس نمیاندازند. مدیران فراموش نشدنی آمدن اتوبوس را میبینند و کارمندانشان را از سر راه کنار میکشند بدون آنکه آنها متوجه کار مدیر خود شوند که آنها را نجات داده تا پس از مدتها شاید این موضوع را بفهمند و به آن پی ببرند، چرا که مدیران فراموش نشدنی هیچ وقت دغدغه کسب اعتبار ندارند. اگر نتوانند او را از سر راه اتوبوس کنار بکشند ضربه را میگیرند و بعد با کارمندشان در این رابطه خصوصی صحبت میکنند.
5- آنها آنجا بوده اند، انجام دادهاند... و هنوز هم انجام میدهند
اصطلاحی است که میگوید هیچ قبضی قبلا پرداخت نشده. قبضها هر روز و همه روزه پرداخت میشوند. معیار صحیح ارزش، تلاش واقعی کمک و همکاری ملموس ما به صورت روزانه میباشد. به همین دلیل است که برایشان مهم نیست که در گذشته چه افتخارات و دستاوردهایی را داشته اند، مدیران فراموش نشدنی هیچ وقت در انجام کارهای به اصطلاح یَدی عالی نیستند، چرا که هیچ کاری نیست که کاملا یدی باشد و هیچ کاری هم پیش پا افتاده و کسل کننده نیست.
مدیران فراموش نشدنی هیچ گاه حس حق به جانب ندارند. این به آن معنی است که هیچکس حس حق به جانب ندارد مگر در مورد ثمره سعی و تلاش خود.
6- آنها براساس مقبولیت مدیریت میکنند نه تحکم
هر مدیری عنوانی دارد که این عنوان برای آنان ایجاد حق میکند که به دیگران فرمان دهند، تصمیم بگیرند، سازماندهی کنند و راهنمایی و نظم ایجاد کنند. مدیران فراموش نشدنی رهبری میکنند چون کارمندانشان از آنها میخواهند که رهبریشان کنند. کارمندان به واسطه خود شخص تهییج میشوند و انگیزه پیدا میکنند و نه به واسطه عنوان او. از لابه لای صحبتهای این مدیران میشود فهمید که آنها از کارمندانشان میخواهند که احساس کنند «با» او کار میکنند نه «برای» او. بسیاری از مدیران حتی هیچ وقت تفاوت این دو را هم متوجه نمیشوند، اما مدیران فراموش نشدنی چرا.
7- آنها هدفهای بزرگتر را با آغوش باز میپذیرند
یک مدیر خوب همواره تلاش میکند که اهداف شرکت را محقق کند. یک مدیر فراموش نشدنی هم تلاش میکند به اهداف شرکت برسد و البته فراتر از مدیران دیگر هم به این اهداف میرسد اما تلاش میکند که هدفهای بزرگتر دیگری را نیز محقق کند. ارتقای مهارتهای کارکنان، حل و فصل اختلافات بین کارکنان، تزریق حس غرور و عزت نفس در دیگران. آنها نه به خاطر رسیدن به هدفهای در دسترس و معمولی بلکه به خاطر کمک کردن به دیگران در رشد و پیشرفت در زمینه کاری و زندگی شخصی شان یاد میشوند. مدیران فراموش نشدنی هدفهای بزرگ تری را با جان و دل قبول میکنند چرا که میدانند کسبوکار همیشه شخصی است.
8- آنها ریسکهای واقعی و نه ساختگی را میپذیرند
بسیاری از مدیران مثل بسیاری از افراد تلاش میکنند که به نوعی خاص به نظر برسند. شاید به وسیله نوع لباس پوشیدن، علاقههایشان، یا ابراز حمایت از یک کار عمومی عوام پسند (پوپولیستی) این خاص بودن را نشان میدهند. آنها مطرح هستند اما نه به خاطر به اصطلاح بوی کباب بلکه به خاطر خود کباب. مدیران فراموش نشدنی مطرح هستند به خاطر اینکه از یک موضوع نهچندان عوامپسند دفاع میکنند. یک گام ضدعوامپسندانه (پوپولیستی) برمیدارند، سختیها و نادیده گرفتن وضع موجود را به جان میخرند و به اصطلاح ریسک دریانوردی در دریاهای ناشناخته را میپذیرند.
آنها ریسک میکنند اما نه به خاطر اینکه ریسک کرده باشند بلکه به خاطر بازده و پاداشی که فکر میکنند ارزش این ریسک را دارد و با خطاب قرار دادن دیگران و تشریح موضوع برایشان، آنها را نیز تهییج به قبول ریسک برای رسیدن آنچه که شدنی میپندارند میکنند. کوتاه سخن اینکه مدیران فراموش نشدنی دیگران را تشویق میکنندکه به آرزوهایشان برسند؛ با رفتار خود، گفتار خود و از همه مهمتر با تمثیل.
ارسال نظر