دیدگاهی نو در مفهوم کارآفرینی
«کارآفرینی آرام» لازمه تغییرات اجتماعی
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد : کارآفرینی سریع با بازدهها و شکستهای سریع همراه هستند؛ این نوع کارآفرینی با فکرهای بکر و ناگهانی تغذیه میشود. این در نوع خودش محرک است اما تنها برای فعالیتهای اقتصادی خاص مناسب است. کارآفرینی آرام روابط انسانی، سلامت جسمی و روحی و کوششهایی در جهت زندگی خوب را غنی میسازد. نگرش کارآفرینی آرام از طریق یک برنامه آموزشی با مشاوره و راهنمایی پیش میرود، تقریبا هر فردی با تخصیص وقت و انرژی، پروژهاش را به خوبی به پایان خواهد رساند.
در گوشه کوچکی از جهان IPOهای میلیاردی ( IPO به معنی عرضه عمومی اولیه سهام است) در دست اقدام هستند، ارزیابیها به سرعت بالا میروند و مقیاسپذیری باورنکردنی و بازده سرمایهگذاری هیجان زیادی ایجاد میکند.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد : کارآفرینی سریع با بازدهها و شکستهای سریع همراه هستند؛ این نوع کارآفرینی با فکرهای بکر و ناگهانی تغذیه میشود. این در نوع خودش محرک است اما تنها برای فعالیتهای اقتصادی خاص مناسب است. کارآفرینی آرام روابط انسانی، سلامت جسمی و روحی و کوششهایی در جهت زندگی خوب را غنی میسازد. نگرش کارآفرینی آرام از طریق یک برنامه آموزشی با مشاوره و راهنمایی پیش میرود، تقریبا هر فردی با تخصیص وقت و انرژی، پروژهاش را به خوبی به پایان خواهد رساند.
در گوشه کوچکی از جهان IPOهای میلیاردی ( IPO به معنی عرضه عمومی اولیه سهام است) در دست اقدام هستند، ارزیابیها به سرعت بالا میروند و مقیاسپذیری باورنکردنی و بازده سرمایهگذاری هیجان زیادی ایجاد میکند. کارآفرینان و برنامهنویسان جوان در سیلیکون ولی به امید پیدا کردن گنج در عصر مدرن دور هم جمع شدهاند. سرمایهگذاران در فعالیتهای اقتصادی از مهارتهایشان در تکنولوژی برای افزودن ارزش اضافی به شرکتهایی استفاده میکنند که در آن سرمایهگذاری کردهاند.
گرچه زمانی که سرمایهگذاری خطرپذیر مدلی برای همه انواع دیگر کارآفرینی و استراتژیهای سرمایهگذاری محسوب میشود، شرکتها را از تکاپو بازمیدارد. یکی از اینها نرخ شکست بالای استارتآپهای تکنولوژیک است.
تنها یکی از ۳۰۰ شرکت در سیلیکون ولی موفق میشود؛ بقیه با امید زندگی میکنند و پول قرض میگیرند. از ۱۰ سرمایهگذاری خطرپذیر که در نهایت صورت میگیرد، هفت سرمایهگذاری هرگز پولی بهدست نخواهند آورد، دو سرمایهگذاری سر به سر میشود و تنها یکی از آنها به یک سود کلان خواهد رسید. زمانی که سرمایهگذاری میکنید، به دنبال انواع شرکتهایی هستید که میتوانند حداقل یک بازده ۱۰ برابر در سرمایهگذاری بهدست آورند. این امر معمولا به میزان کلانی مقیاسسازی نیاز دارد.
سرمایه همیشه یک نسبت ریسک/ بازده دارد: اگر ریسک بالا است پس بازده هم باید بالا باشد. اگر ریسک پایین است، بازده میتواند پایینتر باشد.
سرمایهگذاری خطرپذیر یک سرمایهگذاری با ریسک بالا است. سرمایهگذاری خطرپذیر به دنبال بازدههای بالا است، که بر فردی که سرمایهگذاری را دریافت میکند فشار وارد میکند. فشار ثابتی برای نشان دادن نتایج تا جای ممکن اغلب به شکل یک IPO سریع وجود دارد.
ترس استارتآپها از این است که اگر یک هفته یا ماه اضافی را روی پروژه سپری کنند شکست خواهند خورد. آنها میخواهند قبل از آنکه یک نظریه کاملا آزمون شده و توسعه یابد، از آن سود بهدست آورند. نوآوری تکنیکی و آنلاین در زمان بسیار مهم هستند. مدل سرمایهگذاری با ریسک بالا مانند بچه لاکپشتهایی هستند که سر از تخم بیرون آورده و به سمت اقیانوس حرکت میکنند؛فقط یکی از هزار تا موفق میشود به اقیانوس برسد، شکارچیان بقیه را خواهند خورد. این یک فرآیند بیهوده و باورنکردنی است، چرا که شمار زیادی از بچه لاکپشتها از بین میروند. برای جبران این فقدان، لاکپشتها تعداد زیادی تخم میگذارند. از سوی دیگر والها، شکارچیان کمی دارند و چون هر سال فقط یک وال به دنیا میآورند، به شدت از آنها محافظت میکنند.
تفاوت بین استارتآپهای تکنولوژی و اجتماعی
مدل «لاکپشتهای به سمت دریا» وحشیانه اما عادلانه است: هر فردی میتواند کاری را شروع کند اما تعداد اندکی موفق خواهند شد. در مقابل، استارتآپهای سرمایهگذاری اجتماعی نیاز به سرمایه شریک دارند که اجازه اشتباهات و یادگیری را بدهند.
موسسان استارتآپهای اجتماعی معمولا نیاز به بازتعریف شکستها دارند تا بیشتر بیاموزند. سرمایهگذاریهای بسیار خطرپذیر تنها علاقهمند به مخاطراتی هستند که بتوانند بازدههای بسیار بزرگ را بهدست آورند.
برای سرمایهگذاریهای دیگر، مخصوصا برای کارآفرینانی که میخواهند اثر اجتماعی داشته باشند، این نوع سرمایهگذاری مناسب نیست. استارتآپهای اجتماعی معمولا بهجای دنیای دیجیتال در دنیای حقیقی سرمایهگذاری میشوند. علاوه بر این، استارتآپهای اجتماعی اغلب از شبکههای مردمی تشکیل میشود؛ شبکههایی که زمان بروز یک فرصت جذابتر پیروز شدن در آنها به سادگی ممکن نیست. حمایت یک استارتآپ اجتماعی نسبت به یک استارتآپ تکنولوژیک یک بازی متفاوت خواهد بود. تفاوتهای بین استارتآپهای تکنولوژیمحور و استارتآپهای اجتماعی را میتوان در نیازهای سرمایهگذاری یافت. فرآیند استارتآپهای اجتماعی اغلب زمان میبرد چرا که محقق شدن یک ایده به زمان نیاز دارد.
استارتآپهای اجتماعی بهطور محض بر مرحله بعدی تکامل یک تکنولوژی معین تمرکز نکردهاند آنها به دنبال حل مشکلات پیچیده زیربنایی سیاسی اجتماعی هستند.
برای درک، مفهومسازی، آزمایش و رشد زمان بیشتری نیاز است. اما کارفرمایان اجتماعی علاقهمند به بهکار انداختن آن هستند. کارفرمایان تکنولوژیک به همکاری نیاز دارند اما کارآفرینان اجتماعی نیاز به همیاری دارند که دشوارتر است. این یک مشارکت درست است: شما نیاز دارید تا در ایجاد ارتباطات و یافتن اهرمهای میانه توانا باشید؛ اهرمهایی که میتوانند بر موانع غیرقابل عبور فائق آیند.
در استارتآپهای اجتماعی، باید راهحلهای متفاوتی گردآوری شوند تا یک نکته خاص را ایجاد کنند. یک تفاوت مهم بین استارتآپهای اجتماعی و تکنولوژیک این است که برای استارتآپهای اجتماعی، کاربر و مشتری که پول را میپردازد همیشه یکسان نیستند. مشتری فرد یا سازمانی است که میخواهد مشکل اجتماعی حل شده باشد اما کاربر فردی است که مشکل را برای او حل میکنند. کارآفرینان اجتماعی اغلب بسیار به یک علت خاص وابستهاند و به دنبال راهحل هستند و این علت طولانی شدن پیدا کردن راهحل توسط آنها است. افراد در استارتآپهای تکنولوژیک میتوانند در مورد دستیابی به اهدافشان هیجان داشته باشند اما پیوستگی آنها معمولا یک پیوستگی مادامالعمر به یک علت خاص نیست.
اغلب تفاوت بزرگی در «ریسک زمانبندی» (ریسکی که یک سرمایهگذار زمانی که در تلاش برای خرید یا فروش یک سهام بر پایه پیشبینیهای آینده است، متحمل میشود) وجود دارد. با طراحی کسب و کار خاص، نوآوری برای مسائل بزرگ اجتماعی نسبت به نوآوری تکنولوژیک محور، کمتر ریسکپذیر است. در عرصه تکنولوژیک، شما باید به سرعت وارد عمل شوید تا محصولتان را به موقع در بازار عرضه کنید. متاسفانه مشکلات اجتماعی بزرگ، استراتژیهایی مانند استراتژی اقیانوس آبی را برای دورههای زمانی معین باقی میگذارند؛ آنها به افزایش آگاهی و ایجاد اعتماد، سرمایهگذاری، تغییرات سیاست و رهبری نوآورانه نیاز دارند. این ابزارها نسبت به تکنولوژی برای گسترش یافتن و رشد دشوارتر هستند. خبر خوب در اینجا این است که اگر شما یک ریسک زمانبندی را متحمل نشوید، میتوانید به محصولتان از طریق ایجاد نمونه اولیه فکر کنید و قبل از مقیاسپذیری کاملا آن را آزمایش کنید.
کارآفرینی آرام
پس مناسبترین ساختارها برای حمایت از سرمایهگذاری، مشاوره و نوآوریها برای استارتآپهای اجتماعی چه هستند؟ ما مفهوم کارآفرینی آرام را پیشنهاد میدهیم. در شرایط سرمایهگذاری، این یک بازی است که نیاز به استراتژی طولانی مدت و «سرمایه صبور» (سرمایه صبور نام دیگر سرمایه بلندمدت است. در سرمایه صبور سرمایهگذار متمایل به نوعی از سرمایهگذاری است که انتظار بازگشت سود در کوتاه مدت در آن جایی ندارد. در عوض سرمایهگذار خواهان به تعویق انداختن هرگونه بازگشت سرمایه برای یک دوره زمانی معین است) دارد که با یک بازده خوب در سرمایهگذاری همراه خواهد بود. این بازی، سرمایهگذاری در ۱۰ شرکت به امید دستیابی به بازده بینهایت نیست. شما برای دستیابی به موفقیت قابل دوام و سودمند نیاز به اکثریت دارید.
امروزه فرصتهای بسیاری برای استارتآپها وجود دارد. شروع یک کسبوکار نیاز به حداقل یک ایده، یک تیم کوچک و یک مکان دارد. شما میتوانید با منابع اندکی سرمایهگذاری کنید و نیاز اندکی به سرمایه خارجی داشته باشید. در حقیقت، شما میخواهید که مستقل بمانید و بر شرکت خود کنترل داشته باشید. استارتآپهای اجتماعی میخواهند تا در مسائل بزرگ اجتماعی شرکت کنند، چرا که نوآوری تکنیکی و اتصال آنلاین شرایط را برای بهتر شدن آسانتر میکنند.
کلید کارآفرینی آرام، حمایت درست برای گسترش ایده، انتخاب تیم و مشاوره برای اجرا است. یک عنصر اصلی در این نگرش انطباق کارآفرینان قدیمی با افرادی با ایدههای بزرگ، انرژی و تعهد است. بیشتر استارتآپهای اجتماعی که طبق این برنامه سخت پیش میروند موفق خواهند شد.
سرمایهگذاری باید با بلند پروازیها و نقاط قوت کارآفرینی آرام متناسب باشد. اکنون، اما تنها یک مدل با دامنه ریسک بالا برای تکنولوژی سرمایهگذاری وجود دارد: مشارکت در سرمایه، جایی که وجه التزام شما سودهای آینده شرکت است، البته اگر این امر اتفاق بیفتد. استارتآپهای اجتماعی نیاز به منابع سرمایهگذاری خلاق و مسوولیتپذیر دارند که ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند.
بیشتر منابع مالی برای سرمایهگذاری اجتمـــاعی از ســرمایهگذاریهای دولتی، سرمایهگذاری بر مبنای پروژه، سرمایهگذاریهای زیرساختی و اوراق بهادار اجتماعی بهدست میآید؛ همه منابع سرمایهگذاری که داراییهای واقعی، خدمات یا مالکیت ایدهها(مثل حق اختراع) را بهعنوان وجه التزام قرار میدهند، بنابراین ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند و اصطکاک بین «داشتهها» (سرمایهگذاران به دنبال حداکثر کردن سود هستند) و «نداشتهها» (کارآفرینان به دنبال حل یک مشکل هستند) را بپوشانند.
استارتآپهای سرمایهگذاری اجتماعی بیشتر تمایل دارند تا بر منبع بینهایت درآمدهای مشتریان بنا شوند. این امر ارزش بیشتری نسبت به سرمایهگذاری ایجاد میکند، چرا که شاخص درستی از ارزش شرکت برای متقاضیان و جامعه است. شاخصی که نمیتواند توسط هیچ نوعی از سرمایهگذاری یا امتیاز بهدست آید. جدول ۱ تفاوتهای بین کارآفرینی سریع و آرام را خلاصه کرده است. مفهوم کارآفرینی آرام در درک مدرن ما از مفهوم «آرام» است. «غذای آرام» غذای با کیفیتی است که با دقت و لذت آماده شده باشد؛ این مفهوم در تضاد کامل با «غذای سریع» است. گرچه جنبش غذای آرام در تقابل با غذای سریع بود، اما جایگزینی برای دراز مدت نیست، اما کیفیت، تنوع، سلامتی و تندرستی اهداف آن بودند.
این همان نکتهای است که ما برای کارآفرینان و سرمایهگذاران در کارآفرینی آرام پیشنهاد میدهیم. کارآفرینی سریع بر بازدهها و شکستهای سریع بنا شده است، با فکرهای بکر و ناگهانی تغذیه میشوند. این نوع کارآفرینی در نوع خودش جذاب است اما فقط برای سرمایهگذاری خاص مناسب است.
کارآفرینی آرام، روابط انسانی، سلامتی جسمی و روانی و تلاشهایی برای زندگی خوب را غنی میسازد. یکی برای سرعت بهینه میشود و دیگری برای کیفیت و سلامتی. در استارتآپهای اجتماعی تنها یک ریسک اجرا وجود دارد. این ریسکی است که سرمایهگذاران خارجی نیاز به ارزیابی آن دارند.
دیدگاه ما در کارآفرینی آرام با مشاوره و راهنمایی درست همراه است که اغلب افراد با تخصیص پروژهشان را به نتیجه خواهند رساند. در این مسیر توسط مشاوران به علاوه حمایتهای جامعه جهانی کمک خواهند شد. وقتی افراد از شکستهایشان درس میگیرند و آنها را در جهت تحقق دیدگاههایشان استفاده میکنند، میزان شکستها پایین خواهد آمد. در حمایت از کارآفرینی آرام، سرمایهگذاران خارجی خواهند توانست از ریسک داراییشان بکاهند و نرخ بازده خوب و اثر اجتماعی سودمند را بهدست آورند.
منبع: innovationmanagement
ارسال نظر