اشتباهاتی که تقریبا همه موسسان کسبوکار مرتکب میشوند
مترجم: سعید بقایی
منبع: hbr
بسیاری از مردم به دنبال این هستند که خودشان فعالیت اقتصادیشان را شروع کنند، چون در این صورت میتوانند رئیس باشند.
در این صورت شما باید تمام تصمیمهای تجاری را خودتان بگیرید، از استراتژیهای شرکت تا مدیریت منابع انسانی. این موقعیت روی کاغذ به نظر جذاب است ولی در عمل، مدیریت افراد بسیار چالشبرانگیزتر از آن است که موسسان تصور میکنند. تمام قوانین، بخشها و بازارها میتوانند تقسیمبندی، کمی و پیشبینی شوند، ولی تحلیل رفتارهای انسانی بسیار متفاوت است.
مترجم: سعید بقایی
منبع: hbr
بسیاری از مردم به دنبال این هستند که خودشان فعالیت اقتصادیشان را شروع کنند، چون در این صورت میتوانند رئیس باشند.
در این صورت شما باید تمام تصمیمهای تجاری را خودتان بگیرید، از استراتژیهای شرکت تا مدیریت منابع انسانی. این موقعیت روی کاغذ به نظر جذاب است ولی در عمل، مدیریت افراد بسیار چالشبرانگیزتر از آن است که موسسان تصور میکنند. تمام قوانین، بخشها و بازارها میتوانند تقسیمبندی، کمی و پیشبینی شوند، ولی تحلیل رفتارهای انسانی بسیار متفاوت است. به همین دلیل نمیتوان استراتژی مشخصی برای مدیریت گروهها به وجود آورد.
درحالیکه بسیاری از موسسان خود را با اینکه افرادشان هیجان بسیاری برای کار خواهند داشت و کارشان متفاوت خواهد بود، قانع میکنند، حقیقت این است که بسیاری از مالکان کسبوکار برای موفقیت در راه دشوار مدیریت آماده نیستند و در نهایت اشتباههای بزرگی مرتکب میشوند. برخی از اشتباهات متداول که موسسان جدید مرتکب میشوند، به شرح زیر است:
عدم تعادل در فرهنگ کاری
زمانی که برای انجام کاری اقدام میکنید، ممکن است در ابتدا وسوسه شوید بدون استرسترین فضای کار را فراهم کنید. ممکن است دفتری ایجاد کنید که هیچ قیدی در ساعت ورود و خروج افراد وجود نداشته باشد یا تعداد روزهای مرخصی نامحدود باشند یا اینکه در محیط کار بگردید و سعی کنید با همه افراد رابطه دوستانه برقرار کنید.این رفتارهای روشنفکرانه و روشهای مدرن کار میتواند در رضایت افراد از کار و ایجاد انگیزه در آنها مفید باشد، ولی در صورتی که تعادل در قوانین ساختاری و انتظارات حرفهای نیز برقرار باشد. به یاد داشته باشید، محیط کار باید متعادل باشد.
استخدام زودهنگام
یک تجارت چند ملیتی بزرگ با ۱۰۰ هزار نفر استخدامی میتواند موجب اتخاذ تصمیمهای نادرست در استخدام افراد شود، ولی شروع بهکار با گروهی ۵ نفره از افراد دیگر چنین مسالههایی به همراه ندارد. شما بهعنوان یک موسس و بهصورت آگاهانه و مناسب، دوست دارید کارها با حداکثر سرعت ممکن انجام شوند، اما نباید استخدام اولیه افراد را با عجله انجام دهید. اعضای اولیه گروه شما، کسانی هستند که شما را در پیشرفتهای اولیه همراهی میکنند و مهارتها، انگیزهها و شخصیت آنها، نهایتا موفقیت و عدم موفقیت شما را تعیین میکند. در زمان کافی فکر کنید و افراد مورد نظرتان را بسنجید و فقط یکبار براساس یک تفکر درست، تصمیم مناسب اتخاذ کنید.
عدم ارائه بازخورد مناسب
من موسسان زیادی دیدهام که بهکارکنان خود بازخورد مناسب ارائه نمیکنند، دلیل این موضوع میتواند متفاوت باشد. برخی از آنها در دادن نظرات انتقادیشان، راحت نیستند. بعضی نمیدانند چطور این کار را بهطور موثر انجام دهند. دیگر افراد نیز انتظار دارند که کارکنانشان همه چیز را کنترل کنند که هیچیک از این دلایل قانعکننده نیستند. بازخورد، چیزی است که به کارکنان شما تحرک داده و آنها را درمسیر درست قرار میدهد. با این کار، عادتهای مثبت کار تقویت میشوند و عادتهای منفی کم کم از بین میروند و نیز افراد همواره دارای انگیزه خواهند بود. بدون در نظر گرفتن این مساله، مشکلات رشد خواهند کرد، کارکنان شما را ترک میکنند و بهناچار روحیه افراد پایین میآید.
غفلت از اشخاص
طبیعی است که افراد را به عنوان «گروه خودتان» تصور کنید چون شما آنها را استخدام کردهاید و انتظار دارید که به صورت متحد و با عنوان برند شما فعالیت کنند، اما هر یک از افراد شما برای خود دارای شخصیت است و در مقایسه با سایر افراد منحصربهفرد است. هر یک دارای نقاط ضعف و قوت و سبک کاری مختص خود هستند که نیازمند روشهای مدیریت رفتار سازمانی است. تلاش برای استفاده از روش مدیریتی یکسان برای تمام افراد مانند روش مشابه در ایجاد انگیزه یا ارائه بازخورد یکسان، یک اشتباه مهلک است و در عین حال در دنیای موسسان بسیار رایج است. به افرادتان بهطور فردی و شخصی رسیدگی کنید و استراتژیهایتان را در شرایط مختلف، تغییر دهید.
عدم اجازه به افراد برای انجام آنچه در آن مهارت دارند
خوشبختانه، شما گروهتان را برای رسیدن به هدفی جمعآوری کردهاید. شما به آنها اعتماد دارید که خودشان کار را به بهترین نحو پیش خواهند برد، چه این کار انجام مسائل مالی و چه نوشتن کد باشد. اگر میخواهید موفق باشید، باید یاد بگیرید که به افراد اجازه دهید تا کارها را به روش خودشان انجام دهند و آنها را از وظیفهشان منحرف نکنید. یعنی شما نباید وارد شوید و کار آنها را برایشان انجام دهید (حتی اگر نیت خاصی نداشته باشید)، نباید آنها را در کاری غیر مرتبط غرق کنید، کاری که به زمینه تخصص آنها ربط ندارد، شما نباید زمانی که آنها خودشان نقشهای دارند، به آنها دستورالعمل دیگری بدهید.
کار شما تعیین جهت و وظایف افراد است ولی در اکثر اوقات باید به گروهتان اعتماد داشته باشید و اجازه دهید خودشان مسوولیتها و کارهایشان را مدیریت کنند.
این اشتباهات بهطور دردناکی معمولند اما این به آن معنا نیست که آنها غیر قابل جلوگیری هستند. پیشبینی اینکه هرکس در شرایط خاص چگونه رفتار میکند غیرممکن است ولی شما میتوانید خود و کسبوکارتان را برای چالشهای ناگزیر منابع انسانی آماده کنید. از اشتباهات دیگران یاد بگیرید و مسولیتتان را بهعنوان مدیرعاملی افرادتان در کسبوکار جدید که ایجاد کردهاید، دست کم نگیرید.
ارسال نظر