چرا مدیران کسبوکارهای خانوادگی افقهای بلندمدت را میبینند؟
ریسک کردن به خاطر خانواده
مریم رضایی
مترجم: مریم رضایی
منبع: IESE Insight
جوزف کاسمن، تاجر و میلیونر بزرگ جمله معروفی دارد که میگوید «میانسالی زمانی است که ذهن وسیع و کمر باریک شما به تدریج جای خود را با هم عوض میکنند» و این نکته جدیدی نیست که همه افراد با بالا رفتن سنشان محافظهکارتر میشوند، اما درحالیکه برای بیشتر ما این محافظهکاری بیش از حد ممکن است تنها تغییری ناگهانی در این مرحله از زندگی باشد، برای مدیرانعاملی که به سن بازنشستگی خود نزدیک میشوند و شرکتهایی که آنها اداره میکنند، چه اثراتی میتواند داشته باشد؟
تحقیقات گذشته تایید میکنند که بسیاری از مدیران عامل شرکتها با نزدیک شدن به سن بازنشستگی خود ریسکگریزتر میشوند.
منبع: IESE Insight
جوزف کاسمن، تاجر و میلیونر بزرگ جمله معروفی دارد که میگوید «میانسالی زمانی است که ذهن وسیع و کمر باریک شما به تدریج جای خود را با هم عوض میکنند» و این نکته جدیدی نیست که همه افراد با بالا رفتن سنشان محافظهکارتر میشوند، اما درحالیکه برای بیشتر ما این محافظهکاری بیش از حد ممکن است تنها تغییری ناگهانی در این مرحله از زندگی باشد، برای مدیرانعاملی که به سن بازنشستگی خود نزدیک میشوند و شرکتهایی که آنها اداره میکنند، چه اثراتی میتواند داشته باشد؟
تحقیقات گذشته تایید میکنند که بسیاری از مدیران عامل شرکتها با نزدیک شدن به سن بازنشستگی خود ریسکگریزتر میشوند.
مترجم: مریم رضایی
منبع: IESE Insight
جوزف کاسمن، تاجر و میلیونر بزرگ جمله معروفی دارد که میگوید «میانسالی زمانی است که ذهن وسیع و کمر باریک شما به تدریج جای خود را با هم عوض میکنند» و این نکته جدیدی نیست که همه افراد با بالا رفتن سنشان محافظهکارتر میشوند، اما درحالیکه برای بیشتر ما این محافظهکاری بیش از حد ممکن است تنها تغییری ناگهانی در این مرحله از زندگی باشد، برای مدیرانعاملی که به سن بازنشستگی خود نزدیک میشوند و شرکتهایی که آنها اداره میکنند، چه اثراتی میتواند داشته باشد؟
تحقیقات گذشته تایید میکنند که بسیاری از مدیران عامل شرکتها با نزدیک شدن به سن بازنشستگی خود ریسکگریزتر میشوند. در این شرایط، از نظر آنها چون افقهای شغلی کوتاهتری برای خود میبینند، پیروزیهای آنی نسبت به فرصتهای استراتژیک در بلندمدت، مطلوبتر است.
اما این موضوع در مورد گروهی از مدیران عامل صدق نمیکند؛ مدیرانی که کسبوکارهای خانوادگی را اداره میکنند. کارشناسان IESE موضوع مدیران نزدیک به سن بازنشستگی در کسبوکارهای خانوادگی را بررسی کردهاند. این بررسی نشان داده در این کسبوکارها فاکتورهایی مانند حفظ میراث و اعتبار خانوادگی نسبت به شرکتهای سودمحور اهمیت بیشتری دارد.
هدایت کشتی خانواده
کارشناسان IESE برای دریافتن این نکته که مدیران کسبوکارهای خانوادگی از نظر محافظهکاری در سنین بالاتر استثنا هستند یا نه، به دادههای سخت (اطلاعات کمی مثل اعداد یا واقعیتهایی که قابل اثبات شدن هستند) روی آوردند. آنها بهطور خاص ادغامهای بینالمللی (یکی از نشانههای ریسک کردن) را در ۲۶۴ شرکت بزرگ که جزو لیست S&P ۵۰۰ در آمریکا هستند، در مدت ۱۲ سال (۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹) بررسی کردند. در این بررسیها آنها تحلیل کردند مدیران عامل مستعد چگونه در مراحل مختلف شغلی خود به ادغامهای بینالمللی دست زدهاند.
کارشناسان ادغامهای بینالمللی را نشانه ریسک در نظر گرفتند، چون این کار هزینه کوتاهمدت قابل توجهی دارد و چند سال طول میکشد تا به سودآوری ملموس برسد. همچنین آنها اندازه این ادغام و نزدیکی فرهنگی را در نظر گرفتند تا تصویر کاملتری از ریسک داشته باشند.
شرکتهای خانوادگی شرکتهایی تعریف شدند که در آنها اعضای یک خانواده حداقل دو پست مهم مدیریتی داشته باشند و بیش از ۵ درصد سهام شرکت را در اختیار داشته باشند. طبق این تعریف، نزدیک به ۲۰ درصد شرکتهایS&P ۵۰۰ شرکتهای خانوادگی بودند. افقهای شغلی مدیران عامل به واسطه سن مشخص و سن بازنشستگی آنها بین ۶۵ تا ۷۰ سال تعیین شده است. در نتیجه، افق شغلی یک مدیرعامل ۵۵ ساله ۱۵ سال در نظر گرفته شده است.
کنترل کردن یکسری فاکتورهای مشخص و سپس تحلیل داده در مورد ادغامها، افق شغلی و وضعیت شرکت خانوادگی، بهطور کلی تایید میکند مدیران عامل وقتی با نزدیکتر شدن به سن بازنشستگی ریسکگریزتر میشوند، اما خانوادگی بودن کسبوکار این روند متداول را نقض میکند (همانطور که نمودار زیر نشان میدهد). مدیران عامل شرکتهای خانوادگی حتی در آستانه بازنشستگی تمایل دارند اقداماتی همچون ادغام با شرکتهای دیگر انجام دهند، صرفنظر از آنکه چقدر ریسک شخصی کوتاهمدت برای آنها به همراه داشته باشد.
جزئیات این شرایط حتی حرف بیشتری برای گفتن داشت: یافتهها نشان میداد مالکیت خانوادگی صرفا برای تصمیمگیریهای جسورانه کافی نیست، بلکه یک شرکت باید مدیریت خانوادگی نیز داشته باشد تا این رفتارهای بلندمدت را به نمایش بگذارد.
در این تحقیق نقل قولی از باب دیکویپر، مدیرعامل یک شرکت هلندی اشاره شده که میگوید: «وقتی من به سن بازنشستگی نزدیک شدم، توسعه کسبوکار شرکت در چین آغاز شده بود. یکی از همقطارانم پرسید این کار چشماندازی ۲۰ ساله دارد و چرا آن را انجام میدهم، درحالیکه قرار است بهزودی بازنشسته شوم و بازدهی آن را نخواهم دید. به او گفتم ما یک شرکت خانوادگی با قدمت ۳۱۵ سال هستیم و ۲۰ سال چشمانداز کوتاهمدتی برای ما است.»
توسعه افقها
ماهیت ادغامها، یعنی اندازه و قرابت فرهنگی، دیدگاههای بیشتری ارائه میکند. مدیران عامل کسبوکارهای خانوادگی که در سن بازنشستگی هستند بیشتر تمایل دارند در کشورهایی که از نظر فرهنگی به هم شبیه هستند، با شرکتهای بزرگ ادغام شوند. این استراتژی باعث میشود شرکتهایی که با هم ادغام میشوند، به مقیاس بزرگتری دست یابند و در عین حال میتوانند ریسکهای موجود را کنترل کنند.
چرا مدیران عامل شرکتهای خانوادگی نسبت به همتایان خود که کسبوکارهای غیرخانوادگی را اداره میکنند، دیدگاه بلندمدتتری دارند؟ شرکتهای خانوادگی در شروع کار دستشان پرتر است. آنها میتوانند با تعداد اعضای بیشتری در هر نسل توسعه یابند. همچنین آنها منافع مقرر بیشتری در موفقیت آینده کسبوکار دارند. مدیران عامل شرکتهای غیرخانوادگی که به سن بازنشستگی خود نزدیک شدهاند، از نگرشهای محدود و کوتاهمدت آینده رنج میبرند.
مدیران عامل کسبوکارهای خانوادگی این افقهای محدود را ندارند؛ بهخصوص نسل اول آنها. تحقیقات نشان داده نسل اول و سوم کسبوکارهای خانوادگی حتی در پایان دوران کاری خود دیدگاه بلندمدت دارند؛ درحالیکه نسل دوم دقیقا مثل مدیران عامل دیگر کسبوکارها عمل میکنند.
شاید دلیل آن را بتوان نوعی طغیان دوران نوجوانی کسبوکارهای خانوادگی دانست.
منبع: IESE Insight
جوزف کاسمن، تاجر و میلیونر بزرگ جمله معروفی دارد که میگوید «میانسالی زمانی است که ذهن وسیع و کمر باریک شما به تدریج جای خود را با هم عوض میکنند» و این نکته جدیدی نیست که همه افراد با بالا رفتن سنشان محافظهکارتر میشوند، اما درحالیکه برای بیشتر ما این محافظهکاری بیش از حد ممکن است تنها تغییری ناگهانی در این مرحله از زندگی باشد، برای مدیرانعاملی که به سن بازنشستگی خود نزدیک میشوند و شرکتهایی که آنها اداره میکنند، چه اثراتی میتواند داشته باشد؟
تحقیقات گذشته تایید میکنند که بسیاری از مدیران عامل شرکتها با نزدیک شدن به سن بازنشستگی خود ریسکگریزتر میشوند. در این شرایط، از نظر آنها چون افقهای شغلی کوتاهتری برای خود میبینند، پیروزیهای آنی نسبت به فرصتهای استراتژیک در بلندمدت، مطلوبتر است.
اما این موضوع در مورد گروهی از مدیران عامل صدق نمیکند؛ مدیرانی که کسبوکارهای خانوادگی را اداره میکنند. کارشناسان IESE موضوع مدیران نزدیک به سن بازنشستگی در کسبوکارهای خانوادگی را بررسی کردهاند. این بررسی نشان داده در این کسبوکارها فاکتورهایی مانند حفظ میراث و اعتبار خانوادگی نسبت به شرکتهای سودمحور اهمیت بیشتری دارد.
هدایت کشتی خانواده
کارشناسان IESE برای دریافتن این نکته که مدیران کسبوکارهای خانوادگی از نظر محافظهکاری در سنین بالاتر استثنا هستند یا نه، به دادههای سخت (اطلاعات کمی مثل اعداد یا واقعیتهایی که قابل اثبات شدن هستند) روی آوردند. آنها بهطور خاص ادغامهای بینالمللی (یکی از نشانههای ریسک کردن) را در ۲۶۴ شرکت بزرگ که جزو لیست S&P ۵۰۰ در آمریکا هستند، در مدت ۱۲ سال (۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹) بررسی کردند. در این بررسیها آنها تحلیل کردند مدیران عامل مستعد چگونه در مراحل مختلف شغلی خود به ادغامهای بینالمللی دست زدهاند.
کارشناسان ادغامهای بینالمللی را نشانه ریسک در نظر گرفتند، چون این کار هزینه کوتاهمدت قابل توجهی دارد و چند سال طول میکشد تا به سودآوری ملموس برسد. همچنین آنها اندازه این ادغام و نزدیکی فرهنگی را در نظر گرفتند تا تصویر کاملتری از ریسک داشته باشند.
شرکتهای خانوادگی شرکتهایی تعریف شدند که در آنها اعضای یک خانواده حداقل دو پست مهم مدیریتی داشته باشند و بیش از ۵ درصد سهام شرکت را در اختیار داشته باشند. طبق این تعریف، نزدیک به ۲۰ درصد شرکتهایS&P ۵۰۰ شرکتهای خانوادگی بودند. افقهای شغلی مدیران عامل به واسطه سن مشخص و سن بازنشستگی آنها بین ۶۵ تا ۷۰ سال تعیین شده است. در نتیجه، افق شغلی یک مدیرعامل ۵۵ ساله ۱۵ سال در نظر گرفته شده است.
کنترل کردن یکسری فاکتورهای مشخص و سپس تحلیل داده در مورد ادغامها، افق شغلی و وضعیت شرکت خانوادگی، بهطور کلی تایید میکند مدیران عامل وقتی با نزدیکتر شدن به سن بازنشستگی ریسکگریزتر میشوند، اما خانوادگی بودن کسبوکار این روند متداول را نقض میکند (همانطور که نمودار زیر نشان میدهد). مدیران عامل شرکتهای خانوادگی حتی در آستانه بازنشستگی تمایل دارند اقداماتی همچون ادغام با شرکتهای دیگر انجام دهند، صرفنظر از آنکه چقدر ریسک شخصی کوتاهمدت برای آنها به همراه داشته باشد.
جزئیات این شرایط حتی حرف بیشتری برای گفتن داشت: یافتهها نشان میداد مالکیت خانوادگی صرفا برای تصمیمگیریهای جسورانه کافی نیست، بلکه یک شرکت باید مدیریت خانوادگی نیز داشته باشد تا این رفتارهای بلندمدت را به نمایش بگذارد.
در این تحقیق نقل قولی از باب دیکویپر، مدیرعامل یک شرکت هلندی اشاره شده که میگوید: «وقتی من به سن بازنشستگی نزدیک شدم، توسعه کسبوکار شرکت در چین آغاز شده بود. یکی از همقطارانم پرسید این کار چشماندازی ۲۰ ساله دارد و چرا آن را انجام میدهم، درحالیکه قرار است بهزودی بازنشسته شوم و بازدهی آن را نخواهم دید. به او گفتم ما یک شرکت خانوادگی با قدمت ۳۱۵ سال هستیم و ۲۰ سال چشمانداز کوتاهمدتی برای ما است.»
توسعه افقها
ماهیت ادغامها، یعنی اندازه و قرابت فرهنگی، دیدگاههای بیشتری ارائه میکند. مدیران عامل کسبوکارهای خانوادگی که در سن بازنشستگی هستند بیشتر تمایل دارند در کشورهایی که از نظر فرهنگی به هم شبیه هستند، با شرکتهای بزرگ ادغام شوند. این استراتژی باعث میشود شرکتهایی که با هم ادغام میشوند، به مقیاس بزرگتری دست یابند و در عین حال میتوانند ریسکهای موجود را کنترل کنند.
چرا مدیران عامل شرکتهای خانوادگی نسبت به همتایان خود که کسبوکارهای غیرخانوادگی را اداره میکنند، دیدگاه بلندمدتتری دارند؟ شرکتهای خانوادگی در شروع کار دستشان پرتر است. آنها میتوانند با تعداد اعضای بیشتری در هر نسل توسعه یابند. همچنین آنها منافع مقرر بیشتری در موفقیت آینده کسبوکار دارند. مدیران عامل شرکتهای غیرخانوادگی که به سن بازنشستگی خود نزدیک شدهاند، از نگرشهای محدود و کوتاهمدت آینده رنج میبرند.
مدیران عامل کسبوکارهای خانوادگی این افقهای محدود را ندارند؛ بهخصوص نسل اول آنها. تحقیقات نشان داده نسل اول و سوم کسبوکارهای خانوادگی حتی در پایان دوران کاری خود دیدگاه بلندمدت دارند؛ درحالیکه نسل دوم دقیقا مثل مدیران عامل دیگر کسبوکارها عمل میکنند.
شاید دلیل آن را بتوان نوعی طغیان دوران نوجوانی کسبوکارهای خانوادگی دانست.
ارسال نظر