آلین دیهیز مدیرعامل گروه آدکو
رشد رسانههای اجتماعی در سالهای اخیر باعث شده نظرات و عقاید، سریعتر و گستردهتر از هر زمانی دیگری منتشر شوند. مرز بین زندگی خصوصی و حرفهای هر روز بیش از گذشته کمرنگ میشود. این موضوع میتواند برای حفاظت از اعتبار و شهرت یک شرکت مشکلاتی جدی به بار آورد. ما این مرزها را کجا ایجاد میکنیم؟
برخی موارد اخراج، دقیقا طبق قانون تعریف شدهاند. بهعنوان مثال، هیچ کارمندی حق ندارد به مشتری، کارمند یا عرضهکننده توهین کند و بهعنوان نماینده یک شرکت اظهارات تبعیضآمیز و نژادپرستانه بیان کند.
رشد رسانههای اجتماعی در سالهای اخیر باعث شده نظرات و عقاید، سریعتر و گستردهتر از هر زمانی دیگری منتشر شوند. مرز بین زندگی خصوصی و حرفهای هر روز بیش از گذشته کمرنگ میشود. این موضوع میتواند برای حفاظت از اعتبار و شهرت یک شرکت مشکلاتی جدی به بار آورد. ما این مرزها را کجا ایجاد میکنیم؟
برخی موارد اخراج، دقیقا طبق قانون تعریف شدهاند. بهعنوان مثال، هیچ کارمندی حق ندارد به مشتری، کارمند یا عرضهکننده توهین کند و بهعنوان نماینده یک شرکت اظهارات تبعیضآمیز و نژادپرستانه بیان کند. از طرف دیگر، یک کارمند زندگی شخصی هم دارد و هیچ شرکتی نمیتواند فردی را بهدلیل اینکه شخصا حرفی زده اخراج کند.
این یعنی وقتی زندگی شخصی و حرفهای با هم ترکیب میشود، مشخص کردن مرز بین آنها پیچیدهتر میشود. مورد جان گالیانو بسیار خاص است: نام و شخصیت او بهطور مستقیم در ساخت وجهه یک شرکت نقش دارد. در واقع، او برای این کار انتخاب شده است. در این صورت، او به عنوان یک شخصیت برجسته و عمومی و نماینده یک شرکت بزرگ و معروف، باید این شرایط را بپذیرد. یعنی بپذیرد هر چیزی که بهطور خصوصی یا در ملاء عام میگوید و انجام میدهد، بر وجهه کارفرمای او تاثیرگذار است.
تصور اینکه اظهارات نژادپرستانه گالیانو باعث شگفتی مشتریان دیور شده، سخت نیست. سیدنی تولدانو، به عنوان مدیرعامل شرکت، مسوولیت مدیریت اعتبار شرکت و برخورد با افرادی که این اعتبار را زیر سوال میبرند، بر عهده دارد. به نظر من، دیور در اخراج گالیانو درست تصمیم گرفت.
برخی افراد ممکن است بگویند آیا این کار ارزش دردسرهایی که دیور متحمل شده را داشت؟ اما یک لحظه تصور کنید اگر گالیانو اخراج نمیشد، چه اتفاقی برای اعتبار دیور رخ میداد. اگر اقدامات گالیانو هیچ عاقبتی نداشت، او احساس شکستناپذیری میکرد و اتفاق ناخوشایند دیگری تکرار میشد. اگر دیور پای گالیانو میایستاد و همچنان از او دفاع میکرد، پس به شراکت در اقدامات و اظهارات غیراخلاقی او متهم میشد. همچنین دیور علاوهبر گالیانو، باید هزاران کارمند دیگر را که در این شرکت کار میکردند و خود را بابت بدنامی شرکت گناهکار میدانستند، در نظر میگرفت. این اتفاقات بر کل شرکت بازتاب منفی داشت و موجب خشم و شرمساری کارمندان میشد.
مهم نیست یک فرد چقدر تواناییهای حرفهای و هنری دارد، بلکه باید از ارزشهای یک شرکت دفاع کرد. در شرکت ما، معیارهای استخدام افراد به جز قابلیت کاری و تجربه، رعایت و بهکارگیری ارزشهای شرکت است. این موضوع در مورد همه کارمندان صدق میکند. بهترین کارمندان ما افرادی هستند که علاوهبر کار خوب، ارزشهای شرکت را باور دارند و نسبت به محیط کار خود احساس غرور میکنند. بهعنوان مدیرعامل، این وظیفه من است که این احساس غرور را القا کنم و اطمینان حاصل کنم که ارزشها توسط همه افراد شرکت منتقل و حفظ میشوند. اطمینان از اینکه همه روحیه تیمی دارند، بر مشتری متمرکزند، به کارشان علاقه دارند و کارآفرینی میکنند، وظیفه من است. اگر همه کارمندان به اینکه برای آدکو کار میکنند افتخار کنند، دیگر به اعتبار آن ضربه نمیزنند.
ارسال نظر