ویژگیهای رویدادها و رهبران جدید کسبوکار
نویسنده: Lydia Dishman مترجم: مریم رضایی منبع: Fast Company وقتی صحبت از یک اکوسیستم مطرح میشود، احتمالا نکتهای در مورد طبیعت به ذهن ما خطور میکند اما موسسه مشاوره دلویت، در گزارش اخیر رویدادهای کسبوکار خود به این نتیجه رسیده که اکوسیستمها استعارهای مناسب برای دنیای کاری امروز هستند. این گزارش ۱۰۸ صفحهای با عنوان «بلوغ اکوسیستمهای کسبوکار»، میگوید هر چیزی که در گذشته برای سازمانها و رهبران آنها مفید بوده - اعم از قوانین، بهترین عملکردها، مدلهای کسبوکار، رویکرد ذهنی - به چالش کشیده میشود.
نویسنده: Lydia Dishman مترجم: مریم رضایی منبع: Fast Company وقتی صحبت از یک اکوسیستم مطرح میشود، احتمالا نکتهای در مورد طبیعت به ذهن ما خطور میکند اما موسسه مشاوره دلویت، در گزارش اخیر رویدادهای کسبوکار خود به این نتیجه رسیده که اکوسیستمها استعارهای مناسب برای دنیای کاری امروز هستند. این گزارش ۱۰۸ صفحهای با عنوان «بلوغ اکوسیستمهای کسبوکار»، میگوید هر چیزی که در گذشته برای سازمانها و رهبران آنها مفید بوده - اعم از قوانین، بهترین عملکردها، مدلهای کسبوکار، رویکرد ذهنی - به چالش کشیده میشود. همه چیز باید در یک اکوسیستم ظهور و رشد کند. مفهوم اکوسیستم کسبوکار چیز جدیدی نیست. جیمز مور، استراتژیست کسبوکار، در سال ۱۹۹۳ و در آستانه ظهور عصر اینترنت این مفهوم را از علم گیاهشناسی وارد کسبوکار کرد. درک مناسب بودن این استعاره آسان است: هرچقدر اجزای اطلاعات بیشتر دیجیتالسازی میشود و فرآیندها بهصورت داده منتقل میشوند، چشمانداز جهانی کسبوکار بیشتر بهصورت یک شبکه به هم مرتبط درمیآید. طبق این گزارش، «اکوسیستمها فعال و جوامعی هستند با بازیگران متفاوت که ارزش جدیدی را از طریق همکاری و رقابت ایجاد کرده و بهدست میآورند.» تغییر، جزو ماهیت اکوسیستم است. گزارش دلویت نشان میدهد اکوسیستمها منعطف و بادوام هستند، اما تغییر مداوم از ویژگیهای درونی آنها است. درحالیکه رسانهها، نرمافزارها، خردهفروشیها و... تمایل دارند به سوی سازگارپذیری تعریفشدهتر حرکت کنند، موارد دیگر مثل زیرساخت تکنولوژی بازیگران کوچکتری را جذب میکنند و شرکتهای بزرگی ایجاد میکنند که منابع، اطلاعات و پایگاههایی برای دیگران ارائه میدهند. این گزارش میگوید برای هر نوع کسبوکار، از شرکتهای کوچک گرفته تا چندملیتی، اکوسیستمی وجود دارد.
رفع موانع، فرصتهای نوظهور و چالشهای جدید
مرزهای موجود میان بخشهای مختلف در حال از بین رفتن است. مشتریان به مشارکتکنندگانی فعال تبدیل میشوند. پایگاههای اینترنتی از محصولات و خدمات جدید حمایت میکنند. دسترسی به کارشناسان و منابع بیشتر، یادگیری و نوآوری را سرعت میبخشد. پیشبینیها حاکی از آن است که «اینترنت اشیاء» به سرعت رشد کرده و طی پنج سال آینده بین ۲۶ تا ۷۵ میلیون شیء را به هم متصل خواهد کرد. خبر خوب این است که با از بین رفتن این مرزها، فرصتهای تازه ظهور میکنند اما این فرصتها بدون مدیریت استراتژیک اصلا فرصت محسوب نمیشوند. تحولات اکوسیستمها رهبران سازمانی را مجبور میکند مجموعه جدیدی از چالشها را بررسی کنند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
امنیت سایبری و دادهها: یکی از بزرگترین اکوسیستمهای موجود اینترنت است که حجم انبوهی از داده را بازتولید میکند؛ اما حفظ یک شبکه جهانی باز، امن و جهانی چالش بسیار بزرگی است. تعداد حملات سایبری کشف شده در سال ۲۰۱۴ با افزایش ۵۰ درصدی روبهرو بود و به حدود ۱۲۰ هزار مورد در هر روز رسید. هک شدن سایتها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، چرا که شرکتها بهطور فزایندهای به رد و بدل داده وابسته میشوند. برای رهبران سازمانی که دادههای مشترک با مشتریان را دارایی باارزشی میدانند، این یک چالش جدی است.
استعدادها: اتوماتیکسازی کارهای عادی روزمره که قبلا توسط کارگران سطح پایین انجام میشد، باعث شده ساختار سنتی جذب نیرو جای خود را به یک ساعت شنی بدهد که بر متخصصان تاکید دارد. گزارش شرکت اینتوییت نشان میدهد تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۶۰ میلیون آمریکایی امنیت شغلی نخواهند داشت و بیشتر کارفرماها با تغییر منبع جذب استعدادها، خواهان کارگرانی هستند که هم قراردادی باشند و هم باتجربه. سرویس آزادکاری اودسک (Odesk) که پایگاهی برای ارتباط صاحبان کسبوکار و متخصصان مستقل است، نمونه چنین منابعی است.
استراتژی: همانطور که منابع جذب نیرو گسترده میشود، استراتژیهای موفقیت نیز هم به همکاری و هم به رقابت بستگی خواهد داشت. طبق گزارش مذکور، نیازی نیست تواناییهای ضروری یا تحت مالکیت باشند یا مستقیما کنترل شوند، بلکه ایجاد مدلهای تازه کسبوکار و افزایش سرعت کار لازم است. در این صورت، بر روابط خارجی و تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ تاکید بیشتری خواهد شد.
علاقه بیشتر رهبران سازمانی به اثر اجتماعی
رهبران سازمانی باید قدم از بخش حوزه فعالیت خود فراتر نهاده و دیدگاهی کلنگرانه نسبت به مشکلات و راهحلها داشته باشند. در نتیجه، نسل جدیدی از رهبران سازمانی در حال ظهور است. دانشگاههای مطرح جهان که رشتههای بیشتری در حوزه کارآفرینی اجتماعی، سرمایهگذاری تاثیرات اجتماعی، مدیریت بنگاهی اجتماعی و نوآوری اجتماعی ارائه میکنند، استعدادهای پرتوانی را تحویل میدهند که در دو حوزه کسبوکار و فعالیتهای اجتماعی قابلیت دارند. طبق گزارش، رهبران سازمانی دهههای آینده قابلیتهای متعدد خواهند داشت: توانایی درگیر شدن، همکاری کردن و هدایت خروجی کارها در کلیه عرصهها. آنها همچنین «رهبران سیستمی» خواهند بود که میتوانند تغییر را درون شبکهها که کنترل رسمی چندانی بر آن ندارند، تسریع کنند.
رهبران سازمانی، پلیسهای خود
تکنولوژیهای مخل و مدلهای کسبوکار نه تنها اکوسیستمهای جدید ایجاد میکنند، بلکه مرزهای چارچوبهای قانونی موجود را امتحان میکنند. رهبران کسبوکار به جای تکیه بر قوانین قدیمی، لازم میدانند پلیس خود باشند. مطالعه موسسه دلویت در مورد ریسک اعتباری به این نتیجه رسیده که ۸۷ درصد مدیران شرکتکننده در نظرسنجی، ریسک اعتباری را مهمتر از هر ریسک استراتژیک دیگری میدانند که با آن روبهرو میشوند.
رهبران سازمانی بهعنوان نقاط نفوذ
بهترین رهبران سازمانی پایگاههای اینترنتی را میشناسند و میدانند برای سازنده و مشارکتکنندگان آنها چه ارزشی دارد. قابل سنجشترین پایگاهها دارای ارزش ارائه شده توسط هزاران مشارکتکننده مستقل هستند که همگی آنها از تخصصیسازی و انعطافپذیری بهره میبرند. در میان گروههای کوچکی که در یک پایگاه ظهور میکنند، روابط عمیق مبتنی بر اعتماد میتواند ظهور کند، درحالیکه روابط را به سوی تشکیل شبکههای گستردهتر سوق میدهد. یک رهبر سازمانی زرنگ و باهوش خواهد فهمید که بزرگترین فرصت در مورد یک پایگاه اینترنتی یعنی پیدا کردن نقاط نفوذی که سهم ارزش بیشتری را به دست میآورد. شناسایی این نقاط نفوذ سیگنالهایی را روشن میکند که میتواند رویدادهای آینده را پیشبینی کند و به رهبران این امکان را میدهد که اقدامات بازدارنده انجام دهند. گزارش دلویت میگوید «وقتی در مرکز جریانات هستید، اقدامات کوچک و هوشمندانه، میتواند حرکات بزرگی ایجاد کند.»
ارسال نظر