برندسازی سیاسی
ساسان قاسمی* وحید شکری* ala. ir سیاستمداران، مشاوران آنها و رسانههای خبری تلاش دارند تا توجه مخاطبان را به انتخاب اطلاعات جلب کنند. بهدلیل فراگیر شدن تکنیکهای بازاریابی تجاری، با سیاستمداران و بازیگران عرصه سیاست نیز بهعنوان برند برخورد میشود. انجمن بازاریابی آمریکایی (American Marketing Association) تعریفی قراردادی از برند ارائه داده است که بیان میکند: «یک برند، نام، واژه، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که کالا یا خدمت یک فروشنده را از کالا یا خدمت دیگر فروشندگان متمایز میکند».
ساسان قاسمی* وحید شکری* ala.ir سیاستمداران، مشاوران آنها و رسانههای خبری تلاش دارند تا توجه مخاطبان را به انتخاب اطلاعات جلب کنند. بهدلیل فراگیر شدن تکنیکهای بازاریابی تجاری، با سیاستمداران و بازیگران عرصه سیاست نیز بهعنوان برند برخورد میشود. انجمن بازاریابی آمریکایی (American Marketing Association) تعریفی قراردادی از برند ارائه داده است که بیان میکند: «یک برند، نام، واژه، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که کالا یا خدمت یک فروشنده را از کالا یا خدمت دیگر فروشندگان متمایز میکند». اما برند چیزی بیش از یک نام اختصاصی است. برند یک مفهوم پیچیده است که دربرگیرنده ترکیبی چندگانه از ملموسها مانند لوگو و ناملموسها مانند پیوندهای احساسی است. برند ساخت یا سازهای است که به یک موجودیت و هویت عمومی تبدیل میشود که ظاهری است، دستکاری شده و برای تفسیر شدن باز است. هدف برندسازی ارائه کارآییهای بازاریابی در عین ایجاد وفاداری مشتری است.
دانشآموزان سیاست میتوانند از مطالعه برندسازی یادگیریهای فراوانی داشته باشند؛ زیرا از این طریق میتوان رفتارهای سیاسی را توضیح داد. میتوان یک برند حزب را در نظر گرفت که در بردارنده اسم حزب، لوگو، نمادهای رنگی و تاریخچه آن از سیاستها و رهبران باشد. برند کاندیدا، تصویر عمومی از یک سیاستمدار است که از مجموع تمامی تاثیراتی که روابط وی بر مخاطبان و اعضای جامعه داشته است، تشکیل میشود. عملی بودن برندسازی حسی و شهودی است. برای مثال، اسم «حزب سبز» کانادا، ترکیبی از رنگ سبز است که ارتباط دادن آن با محیطزیست یا حفاظت از آن را برای مخاطبان یا بهتر بگوییم رایدهندگان بدون بازاریابی ویژهای آسان میسازد. برندسازی سیاسی عبارتاست از: چگونگی درک یک فرد یا سازمان سیاسی توسط عموم مردم. این مفهوم وسیعتر از محصول است، برند ناملموس و روانشناختی است. یک برند سیاسی در برگیرنده احساس، ادراک، تداعیات یا تصویری است که عموم نسبت به یک سیاستمدار، سازمان سیاسی یا یک ملت دارند. برندسازی سیاسی به حزب یا کاندیدا برای تغییر یا تثبیت شهرت یا حمایت، ایجاد احساسی از هویت با حزب یا کاندیدا و ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد بین برگزیدگان سیاسی و مصرفکنندگان (مخاطبان) کمک میکند. برندسازی سیاسی به مصرفکنندگان سیاسی کمک میکند تا یک حزب یا یک کاندیدا را سریعتر درک کرده و آنها را از سایر دیگر رقبا متمایز سازد.
لوگو و برندسازی
نمادها نمایشدهنده فرهنگ، ارزشها، هویت، احساسات و مشروعیت یک ملت، سازمان، کالا و... هستند. افراد ناخودآگاه به لوگوها معنا میدهند و ایدهها و نظرات را به عناصر تصویری وصل میکنند. مصرفکننده واکنش فوریتری نشان خواهد داد هنگامی که با عناصر تصویری مواجه شود و احساس را با ایده و برند پیوند میدهد. در حقیقت، زمینه اجتماعی لوگو میتواند احساس یا اقدامی را در مصرفکننده برانگیزد. پژوهشها در این زمینه نشان دادهاند، مصرفکنندگان بیشتر تمایل دارند درخواستهایی را بپذیرند که به وسیله سازمان یا نهادی که به نظر معتبر میرسد، ارائه میشود. اعتبار یا مشروعیت میتواند لوازم یا لباسهای دارای لوگویی باشند که بهصورت اجتماعی ساخت یافته و پذیرفته شدهاند. بنابراین، هر نهادی چه سازمان یا حزب سیاسی یا یک سیاستمدار میتواند با بهرهگیری از برندسازی و لوگو مشروعیت ایجاد کند و نمایشی تصویری از خود ارائه دهد که مورد پذیرش مخاطبان قرار گیرد. کارزارهای سیاسی به برندسازی و لوگو برای ایجاد حضوری کامل و یکپارچه برای متقاعد کردن رایدهندگان نیاز دارند. یکی از اقدامات در این راستا استفاده از لوگوی انتخاباتی است که در انتخابات ایالات متحده به وفور بهکار برده میشود. یک نمونه خوب در این زمینه که مورد بهینهکاوی (Benchmark) سایر سیاستمداران در سراسر جهان نیز قرار گرفت، کارزار انتخاباتی باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ بود. این کارزار توسط اسکات توماس (Scott Thomas) رهبری شد. کتاب «طراحی اوباما» یا Designing Obama بیان میکند که: «بهراستی این اولین بار بود که یک کاندیدای ریاستجمهوری از طراحی و هنر برای ایجاد کارزار انتخاباتی خود استفاده کرد». لوگوی طراحی شده توسط Sol Sender نماد اصلی این کارزار بود.بهتازگی هم هیلاری کلینتون کاندیداتوری خود را از حزب دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری آتی اعلام کرده و لوگوی انتخاباتی خود را نیز معرفی کرده است.
منابع:
Brandchannel.com
Rafaeli, A., Y. Sagy, and R. Derfler-Rozin. "Logos and Initial Compliance: A Strong Case of Mind¬less Trust." Organization Science. ۱۹.۶ (۲۰۰۸): ۸۴۵-۸۵۹. Print.
Marland, A. (۲۰۱۳). "What is a political brand?". Paper presented at the ۲۰۱۳ annual meetings of the Canadian Communication Association and the Canadian Political Science Association. University of Victoria, British Columbia.
ارسال نظر