نقش زنان در هوشمندسازی تیمها
نویسنده: Geoffrey James مترجم: مریم رضایی سال گذشته تعدادی از شرکتهای فعال در عرصه تکنولوژی پیشرفته آماری از کارمندان زن خود را به صورت درصدی اعلام کردند. برای کسانی که از این صنعت اطلاعات کامل دارند، تعجبی نداشت که شرکتها در حوزه عمدتا «مردانه» هستند و اغلب رابطه خوبی با زنان ندارند.
گوگل نمونهای از این شرکتها است. محفل داخلی این شرکت بعد از چند سال ارتقای بیشتر مردان در برابر زنانی که کیفیت کاری برابر یا حتی بهتری داشتند، بیش از بقیه شرکتهای این صنعت، حاکی از محیطی مردانه است که نسبت به زنان رفتار خوب و محترمانهای ندارد.
نویسنده: Geoffrey James مترجم: مریم رضایی سال گذشته تعدادی از شرکتهای فعال در عرصه تکنولوژی پیشرفته آماری از کارمندان زن خود را به صورت درصدی اعلام کردند. برای کسانی که از این صنعت اطلاعات کامل دارند، تعجبی نداشت که شرکتها در حوزه عمدتا «مردانه» هستند و اغلب رابطه خوبی با زنان ندارند.
گوگل نمونهای از این شرکتها است. محفل داخلی این شرکت بعد از چند سال ارتقای بیشتر مردان در برابر زنانی که کیفیت کاری برابر یا حتی بهتری داشتند، بیش از بقیه شرکتهای این صنعت، حاکی از محیطی مردانه است که نسبت به زنان رفتار خوب و محترمانهای ندارد. نکته ناراحتکننده در مورد این شرایط آن است که ثابت شده مدیران عامل زن نسبت به همتایان مرد خود عملکرد بهتری دارند، بودجه را بهتر مدیریت میکنند و در بحرانها خونسردتر هستند؛ اما نکات بیشتری هم وجود دارد.
در مجموعه تستهایی که در دانشگاه ماساچوست انجام شده، داوطلبان به صورت اتفاقی به شکل تیمهایی درآمدند و پروژههای تیمی به آنها واگذار شد: تحلیل منطقی، توفان فکری و هماهنگی فعالیت شرکتی. سپس به سنجش میزان فعالیتهای هر تیم پرداختند. همانطور که انتظار میرفت، برخی تیمها بهطور قابل توجهی عملکرد بسیار بهتری نسبت به بقیه داشتند و «هوشمندتر» بودند. مثلا تیمهایی که میانگین IQ آنها بیشتر بود نسبت به تیمهایی که IQ کمتری داشتند و نیز تیمهایی که اعضای آن برونگرا و بسیار با انگیزه بودند، عملکرد بهتری داشتند.
سه فاکتور با موفقیت تیمی رابطه مستقیم داشتند. اول، تیمهایی که در آن همه افراد مشارکت یکسان داشتند، نسبت به تیمهایی که شرایط آنها اینگونه نبود، عملکرد بهتری از خود نشان دادند. دوم، تیمهایی که «هوش احساسی» بالاتری داشتند، نسبت به تیمهایی که در این حوزه فعال نبودند، عملکرد بهتری داشتند. سوم و از همه مهمتر، تیمهایی که زنان بهطور مستمر در آنها حضور داشتند، نسبت به تیمهایی که کلا مردان آنها را تشکیل میدادند، عملکرد بهتری داشتند و این نتیجه فقط بهدلیل وجود عامل «تنوع» نبود، بلکه این رابطه متقابل، ادامه داشت و هر چقدر تعداد زنان در یک تیم بیشتر بود، آن تیم عملکرد نهایی بهتری داشت.
مهمتر از آن، حتی وقتی تیمها تعامل حضوری نداشته و بهصورت اینترنتی ارتباط برقرار میکردند، نتیجه همان بود: «تعداد زنان بیشتر = تیمهای هوشمندتر.» با این شرایط، وقتی حضور زنان تا این حد تاثیرگذار است، چرا از آنان در عرصه تکنولوژی پیشرفته استفاده نمیشود؟
جهتگیریهای جنسیتی از همان ابتدا و هنگام مصاحبه شغلی شروع میشود. مطالعات مختلف نشان داده هنگام بررسی رزومه، مردان شانس بیشتری در انتخاب شدن برای مصاحبه دارند. مثال مشابهی را در این زمینه در نظر بگیرید. در گذشته، رهبران ارکستر از نوازندههای مرد بیشتر استفاده میکردند، چون از نظر آنان مردان در تستهای نوازندگی عملکرد بهتری داشتند. سپس ایده جالبی از سوی فردی مطرح شد: نوازندهها برای تست دادن پشت یک پرده پارچهای بنشینند و رهبر ارکستر بدون اینکه جنسیت نوازنده را بداند، در مورد او نظر بدهد. حدس میزنید چه اتفاقی رخ داد؟ نوازندههای زن استعدادی مشابه همتایان مرد خود نشان دادند و امروز زنان و مردان به تعداد مساوی در ارکسترها مینوازند. با توجه به این مثال، میتوان پیشنهاد داد که در صنعت تکنولوژیهای پیشرفته اگر میخواهید نیرو استخدام کنید، نام افراد متقاضی را کنار گذاشته و فقط تواناییهای او را در رزومه بررسی کنید. حدس میزنید چه اتفاقی رخ دهد؟ درست همانطور که تعداد زنان در ارکسترها افزایش یافت، سیل متقاضیان شایسته زن در عرصه تکنولوژی پیشرفته بالا میرود.
منبع: Inc
ارسال نظر