چگونه با کسی که از او نفرت داریم، مذاکره کنیم؟
فرض کنید مجبور شدهاید با کسی که از او نفرت دارید، مذاکره کنید. حالا چه باید کرد؟ میتوان با اطمینان گفت که گاهی لازم میشود با انسانی غیرمنطقی، مذاکره کنید. شما باید بتوانید در چنین شرایطی به درستی با فرآیند مذاکره روبهرو شوید. هر انسان غیرمنطقی را نمیتوان درمان کرد. پس چه باید کرد؟ زمانی که با چنین انسانهایی بر سر میز مذاکره مواجه شدید، سه نکته را در ذهن داشته باشید:
• در جملههای خود، در مورد رفتارهای طرف مقابل صحبت کنید و نه شخصیت طرف مقابل.
• در مورد احساسات خودتان صحبت کنید و نه در مورد دیگران.
فرض کنید مجبور شدهاید با کسی که از او نفرت دارید، مذاکره کنید. حالا چه باید کرد؟ میتوان با اطمینان گفت که گاهی لازم میشود با انسانی غیرمنطقی، مذاکره کنید. شما باید بتوانید در چنین شرایطی به درستی با فرآیند مذاکره روبهرو شوید. هر انسان غیرمنطقی را نمیتوان درمان کرد. پس چه باید کرد؟ زمانی که با چنین انسانهایی بر سر میز مذاکره مواجه شدید، سه نکته را در ذهن داشته باشید:
• در جملههای خود، در مورد رفتارهای طرف مقابل صحبت کنید و نه شخصیت طرف مقابل.
• در مورد احساسات خودتان صحبت کنید و نه در مورد دیگران.
• رفتار خود را تغییر دهید. مجبور نیستید احساس خود را تغییر دهید.
اجازه دهید که هر یک از این نکات را به صورت مستقل مورد بحث قرار دهیم. اما به یاد داشته باشید اگر احساس نفرت و ناراحتی از طرف مقابل را در ذهن خود حفظ کنید، نمیتوانید مذاکره اثربخشی با او داشته باشید.
صحبت در مورد رفتارها و نه شخصیت طرف مقابل
این جملات را که در شرایط واقعی، توسط مذاکرهکنندگان مورد استفاده قرار گرفته است در نظر بگیرید: «با جک اصلا نمیتوان کار کرد»، «لری همیشه وقتی که برای بودجهبندی با او جلسه دارم، تبدیل به یک آدم عوضی میشود»، «الیزابت که یکی از تامینکنندگان ما است، در جلسه مذاکره فروش، یک انسان کاملا روانی است.»
این جملات، همگی به شخصیت طرف مقابل اشاره دارند. پیشفرض چنین جملاتی این است که طرف مقابل، بهدلیل ویژگیهای شخصیتی خود، چنین رفتاری را از خود بروز میدهد. خطرناکترین کلمه در اینگونه اظهار نظرها، کلمه «همیشه» است. وقتی که میگویید فلان شخص همیشه این گونه رفتار میکند، در واقع معتقدید رفتار وی در شخصیت او ریشه دارد و نه در شرایط محیطی. این سبک حرف زدن، صرفا به ترور شخصیت طرف مقابل منجر میشود.
راهحل چیست؟ به جای حرف زدن در مورد شخصیت طرف مقابل، در مورد رفتارهای او صحبت کنید. این جملات همگی در مورد رفتارهای طرف مقابل صحبت میکنند: «من از اینکه جک چند دفعه و بهصورت متوالی دیر به جلسه میرسد ناراحت هستم»، «من شیوه رفتار لری با سایر اعضای جوانتر تیمش را قبول ندارم»، «وقتی الیزابت بعد از رسیدن به توافق و دادن تعهد به قولش عمل نمیکند، خیلی ناراحت و عصبانی میشوم.»
در مورد احساسات خود صحبت کنید
وقتی به طرف مقابل میگویید: «تو مثل دیوانهها رفتار میکنی»، «او به همه حمله میکند»، «او حوصله من را سر میبرد»؛ تمام مسوولیت رفتارهای خود را نیز بر گردن کس دیگری میاندازید. سعی کنید با پذیرفتن مسوولیت احساسات خود نسبت به دیگران، بخشی از مسوولیت اتفاقات منفی ایجادشده در یک رابطه را بهعهده بگیرید. حتی وقتی نمیتوانید احساسات خود را تغییر دهید، میتوانید لااقل مسوولیت آنها را بپذیرید.
رفتارهای خود را تغییر دهید
حتما تا به حال مجبور شدهاید بر حسب شرایط زندگی، روابط بغرنجی با دیگران برقرار کنید، روابطی که برای حفظ کسبوکار مجبور میشوید به آن تن دهید، اما بهدلایل مختلف برایتان اضطراب ایجاد میکند. شاید تلاشهایتان برای تغییر و بهبود احساستان نسبت به طرف مقابل، با شکست مواجه شده باشد. ممکن است مدتهای طولانی با خودتان در مورد آن رابطه و نحوه مدیریت آن، صحبت کرده باشید. ممکن است به خودتان قول داده باشید که احساستان را نسبت به طرف مقابل تغییر دهید. اما هنوز هم نسبت به آن شخص احساس بدی دارید. این کاملا طبیعی و منطقی است که نسبت به کسی، احساس ناراحتی یا نفرت داشته باشید. لااقل فعلا تلاش نکنید آن احساس را تغییر دهید. در عوض بکوشید رفتار خود را تغییر دهید. در این شرایط، رفتاری انفعالی نداشته باشید. به این فکر کنید که در ۱۰ روز آینده ممکن است چه نوع همکاریهایی با آن شخص داشته باشید.
به برخی از این کارها فکر کنید: شاید بتوانید در دفتر او توقفی کوتاه داشته و در کنار هم چای بنوشید؛ شاید بتوانید برای کارمند آن شخص یک ایمیل بفرستید و از یکی از رفتارهای قابل تحسین او تعریف کنید؛ شاید بتوانید با رئیس آن شخص صحبت کرده و از خوبیهای او بگویید. حتی میتوانید یک گام بیشتر در مسیر مسوولیتپذیری بردارید و دفعه بعد که با آن شخص صحبت میکنید، با او در مورد اینکه چطور میتوان روابط موجود را بهتر کرد، صحبت کنید.
منبع: کتاب ۵۳ اصل مذاکره - انتشارات نص
ارسال نظر