۱۰ جمله اشتباه مدیران هنگام اخراج کارمندان
مترجم: آوا کشاورز منبع: Entrepreneur اخراج شدن فی نفسه آزاردهنده است. این اتفاق میتواند آزاردهندهتر باشد، زمانی که کسی که شما را اخراج میکند، حرفی نابخردانه یا حتی توهین آمیز بزند. هر چند معمولا مدیری که کارمندش را اخراج میکند، سعی میکند تا حد ممکن برخوردی محترمانه و دلسوزانه داشته باشد، ولی حسی که به کارمند اخراجشده منتقل میشود معمولا متفاوت است. برای همین مدیران نباید عبارات زیر را در این مواقع بهکار ببرند: ۱) این برای من خیلی سخت است
اینکه این موضوع برای شما سخت است، مطمئنا به کارمندتان ارتباطی پیدا نمیکند.
مترجم: آوا کشاورز منبع: Entrepreneur اخراج شدن فی نفسه آزاردهنده است. این اتفاق میتواند آزاردهندهتر باشد، زمانی که کسی که شما را اخراج میکند، حرفی نابخردانه یا حتی توهین آمیز بزند. هر چند معمولا مدیری که کارمندش را اخراج میکند، سعی میکند تا حد ممکن برخوردی محترمانه و دلسوزانه داشته باشد، ولی حسی که به کارمند اخراجشده منتقل میشود معمولا متفاوت است. برای همین مدیران نباید عبارات زیر را در این مواقع بهکار ببرند: ۱) این برای من خیلی سخت است
اینکه این موضوع برای شما سخت است، مطمئنا به کارمندتان ارتباطی پیدا نمیکند. اگر در مورد شرایط سختی که در آن قرار دارید با کارمندتان صحبت کنید، او با خود میگوید: «واقعا؟ پس من چی؟ اصلا در نظر میگیری چقدر برای من سخت است؟» اگر واقعا احساس بدی دارید، در این مورد بعدا با فرد دیگری صحبت کنید.
همچنین هیچ وقت نگویید «نمی دانم چطور این موضوع را مطرح کنم...» قطعا میدانید چطور باید آن را مطرح کنید. واقعیت این است که برای مطرح کردن آن احساس خوبی ندارید.
هیچ گاه نباید انتظار داشته باشید کارمندانتان حتی کمی از ناراحتی شما را درک کنند. این فکر خودخواهانه است.
۲) تصمیم گرفتهایم تغییراتی ایجاد کنیم
شما یک تیم ورزشی نیستید که میخواهید مربی ناموفقتان را اخراج کنید. همچنین در یک نشست خبری حضور ندارید که بخواهید توضیحات اضافه بدهید. اگر کارتان را درست انجام داده باشید، کارمندتان نیز به خوبی میداند دلیل اخراجش چیست. بهعنوان یک راهنمایی برای اخراج درست یک فرد، فقط دلیل اقدامتان را واضح و دقیق برایش شرح دهید یا صرفا بگویید: «مارک، باید بگویم که ما تصمیم گرفتیم با شما قطع همکاری کنیم.» قطعا مارک باید بداند دلیل اخراجش چیست.
۳) در مورد برخی جزئیات، بعدا صحبت میکنیم
اخراج برای کارمندان، پایان یک فرآیند و شروع یک فرآیند دیگر است: جمعآوری وسایل شخصی، بازگرداندن اموال شرکت، آشنایی در مورد مزایای قابل دریافت و...
این وظیفه شماست که مشخص کنید برای هرکدام از این کارها چه زمانی مناسب است. اخراج شدن به اندازه کافی بد است، چه برسد به اینکه فرد اخراج شده که میخواهد در اسرع وقت از آن شرایط خارج شود، در برزخی هم قرار بگیرد و شاهد مراحل تحقیرآمیز بعدی باشد. هیچ وقت در این شرایط از فرد نخواهید با افراد دیگری که بخشی از این فرآیند هستند، روبهرو شود. وقتی او را اخراج کردید، دیگر زمان او متعلق به خودش است، نه شما.
۴) در مقایسه با فلان شخص، شما موفق نبودید
برای تصمیم اخراج یک فرد، هیچ وقت او را با کسی مقایسه نکنید. کارمندان مستحق اخراج هستند، چون نتوانستهاند مطابق با استانداردها، اهداف یا انتظارات رفتاری موجود عمل کنند.
بهعلاوه، مقایسه افراد با یکدیگر میتواند بحث را شخصی و تنگنایی را ایجاد کند که در ادامه مدام سعی خواهید کرد از آن خارج شوید.
۵) بیا در موردش صحبت کنیم، دلایل من اینها هستند...
بیشتر کارمندان در چنین شرایطی ساکت مینشینند، ولی تعداد اندکی هم هستند که علاقه دارند در مورد اخراجشان با شما مشاجره کنند. هیچ وقت به چنین بحثی وارد نشوید. فقط بگویید: «ما میتوانیم تا هر وقت بخواهی در این مورد صحبت کنیم، ولی توجه داشته باش که این بحث چیزی را عوض نخواهد کرد.» با اینکه ممکن است این برخورد ناگوار به نظر بیاید، ولی حقیقت این است که ناگوار نیست. در کنار آن، این مشاجرهها معمولا باعث میشوند کارمند اخراجی احساس بدتری داشته باشد.
با برخوردی حرفه ای، و البته با احساس، صرفا به حقایق بپردازید. نیازی به پاسخ دادن ندارید، حتی اگر کارمندتان به چنین مباحثی گریز میزند. در این شرایط، سعی کنید شنونده باشید. این کمترین کاری است که میتوانید انجام دهید و همچنین بیشترین کار.
۶) تو کارمند قابل اطمینانی بودی، ولی ما مجبوریم تعدیل نیرو کنیم
اگر حقیقتا مجبور به تعدیل نیرو هستید، همین موضوع را مطرح کنید و موضوع عملکرد را دخیل نکنید.
ولی اگر تعدیلی درکار نیست و صرفا این بهانه را برای آسانتر شدن کارتان مطرح کردهاید، بدانید که این موضوع میتواند در آینده حرفهتان و زمانی که نیاز به جذب نیروی جدید دارید، تاثیرگذار باشد. هیچ وقت برای صیانت از احساسات کارمندتان، یا بدتر از آن برای صیانت از خودتان، درگیر بازی نشوید. صریح باشید.
۷) هر دو میدانیم شما از اینجا راضی نیستید، میتوانید در جایی دیگر راحتتر باشید
حتی اگر کارمندتان بعدها از اینکه اخراجش کرده بودید خشنود باشد، باز هم این موضوع نباید ارتباطی به تصمیم شما داشته باشد. انتظار نداشته باشید کارمندتان در این شرایط بد، نکته مثبتی پیدا کند. حداقل در ابتدا این گونه نیست. به آنها اجازه دهید به تدریج نقطههای مثبت موجود را پیدا کنند.
۸) باید تا در خروج همراهیتان کنم
من زمانی در شرکتی کار میکردم که سیاستشان این بود که بلافاصله کارمند اخراجی را تا در خروج مشایعت میکردند. این اقدام بسیار تنفربرانگیزی بود. اخراج شدن کارمند را به یک مجرم تبدیل نمیکند، پس این برخورد سزاوار او نیست. میتوانید از پارامترهای سادهتری استفاده کنید. مثلا از او بخواهید وسایلش را جمع آوری کرده و نزد شما بیاید. اگر این کار را در زمان تعیین شده نکرد، سپس به سراغش بروید.
۹) ما تصمیم گرفتیم شما را اخراج کنیم
واژه «ما» در اکثر موارد مناسب است، ولی در چنین موردی از «من» استفاده کنید. شما در این لحظه، همان شرکتتان هستید، پس مسوولیت این کار را بپذیرید.
۱۰) اگر کاری هست که برایتان انجام دهم، مرا مطلع کنید
مثلا چه کاری؟ نوشتن یک توصیه نامه درخشان؟ تماس با آشنایانتان و بهکار بردن تعابیر خوب در وصف کارمندتان؟ (البته در مواردی که بهدلیل کم بودن حجم کار، مجبور به تعدیل نیروهای مفید و خوبتان میشوید، قطعا باید هرکاری از دستتان برمیآید برای کمک به آینده شغلی آنها انجام دهید.) درچنین شرایطی باید بگویید «اگر درمورد مزایا، تسویه حساب یا جزئیات دیگر سوالی داشتید، با من در میان بگذارید. اطمینان میدهم پاسخ مناسب دریافت خواهید کرد.» ولی هیچ گاه کاری که نمیتوانید انجام دهید را پیشنهاد نکنید. ممکن است با چنین پیشنهادی شما احساس بهتری پیدا کنید، ولی آن کارمند چنین حسی نخواهد داشت.
ارسال نظر