ساسان قاسمی سمیه محمدی شاهیوردی(ala.ir) نیروی کار خانگی۱ و کسب‌وکار خانگی ۲ (HBB) مفاهیم جدیدی نیستند، ریشه تاریخی آنها به انقلاب صنعتی برمی‌گردد، کسب‌وکارهای خانگی عمدتا به کسب‌وکارهایی اشاره دارد که در اقامتگاه‌ها یا منازل شخصی انجام می‌گیرد، به گونه‌ای این نوع اقامتگاه‌ها به‌طور معمول محل زندگی و سکونت فرد است. امروزه کسب‌وکارهای خانگی از بخش‌های مهم فعالیت‌های اقتصادی کشورهای پیشرفته است و رشد فزاینده آنها نقش مهمی در تولید ناخالص ملی کشورهای صنعتی داشته است. به‌طور مثال در استرالیا ۶ تا ۷ درصد کل شاغلان این کشور در بخش کسب‌وکارهای خانگی، مشغول به فعالیت هستند که به‌طور متوسط سالانه بیش از ۸۰ هزار دلار فروش دارند که پس از کسر مالیات حدود ۲۵ درصد سود می‌برند. همچنین در این کشور هم‌اکنون ۶۸۰ هزار واحد در بخش مشاغل خانگی به تولید و فعالیت مشغولند (آنتونی استنجر، ۱۹۹۹) که توسط دولت استرالیا به عنوان بخش کمک‌کننده‌ای برای سایر بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و منطقه‌ای خود شناخته شده است. در دوره پس از انقلاب صنعتی، با تغییرات ناگهانی در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، تغییر ساختار و کوچک‌سازی سازمان‌ها و تغییر ارزش‌های اجتماعی، مشروعیت بخشیدن به‌کار در خانه افزایش یافت و کسب‌وکارهای خانگی به رسمیت شناخته شدند.

این شناخت رو به رشد در مورد اهمیت HBB، به‌طور کلی با کسب‌وکار کوچک سازگار است. اهمیت HBB با پنج دلیل عمده مشهود است: ۱- سهم اقتصادی و اجتماعی آن، ۲- رشد در تعداد کسب‌وکارهای خانگی، ۳- افزایش پژوهش و تقاضا برای پژوهش‌های بیشتر در زمینه HBB، ۴- افزایش توجه دولت به این بخش و ۵- افزایش قابل توجه مقالات و کتاب‌ها.

بخش HBB زیرمجموعه‌ای از بخش کسب‌وکار‌های خرد۳ و کوچک است، همچنین با فراهم آوردن منافع اقتصادی و اجتماعی منجر به اعتبار بخشیدن به کسب‌وکار‌های خرد و کوچک می‌شود. این مزیت‌ها شامل کمک به رشد اشتغال و نوآوری هستند.

به‌طور خاص‌تر منافع اقتصادی که کسب‌وکارهای خانگی فراهم می‌آورند بر اساس مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران بین‌المللی و نویسندگان استرالیایی شامل موارد زیر است:

- ایجاد فرصت‌های خوداشتغالی برای مالک و اشتغال برای کارکنان با دستمزد و حقوق صاحبان و کارکنانی که در درآمد قابل تصرف از یک جامعه سهیم‌اند.

تحریک اقتصاد محلی به شکل کسب‌وکارهای خانگی منجر به این می‌شود که هم مشتریان و هم تامین‌کنندگان از کسب‌وکارهای محلی باشند. علاوه‌بر این، HBBs بازارهای تجاری بالقوه قابل‌توجهی را برای ارتباط‌های اداری و اطلاعات تامین‌کنندگان، ارائه‌دهندگان بیمه و خدمات بانکی و ارائه‌دهندگان خدمات کسب‌وکار از قبیل تبلیغات، حسابداری و حقوقی فراهم می‌کنند.

- کسب‌وکارهای خانگی همانند یک دستگاه انکوباتور کوچک، برای زنده ماندن و رشد از طریق کاهش هزینه‌های بالاسری، به توسعه کسب‌وکارهای کوچک کمک می‌کنند؛ به‌ویژه با توجه به این موضوع که آزمایش ایده‌ها و مفاهیم جدید در کسب‌وکار مستقر در ساختمان‌های تجاری بسیار گران و پرهزینه هستند.

- همچنین گزارش شده است که کسب‌وکارهای خانگی بالاترین نرخ بقا را داشته‌اند و این منجر به کاهش هزینه‌های مالی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از شکست است.

- کسب‌وکارهای خانگی نقش قابل‌توجهی در افزایش اندازه بخش خدمات دارند و کسب‌وکارهای خانگی ممکن است از طریق افزایش تولید و کاهش قیمت‌ها، رقابت در بخش اقتصادی را افزایش دهند. همچنین ممکن است دیدگاه‌های جدید و منحصربه‌فردی را در ارائه کالا و خدمات به ارمغان بیاورند و به بازارهای کوچک و جدیدی که نسبت به شرکت‌های بزرگ‌تر سودآوری و جذابیت کمتری دارند کمک کنند.

علاوه‌بر منافع اقتصادی، کسب‌وکارهای خانگی دارای منافع اجتماعی زیادی نیز هستند که شامل موارد زیر است:

- تغییرات جمعیت شناختی، به زنان اجازه می‌دهد تا علاوه‌بر کار کردن در خانه، به پرورش خانواده نیز بپردازند.

- انعطاف پذیری برای حفظ تعادل بین مسوولیت‌های شخصی و خانوادگی و ترجیحات در شیوه زندگی.

- پتانسیلی برای خانواده‌ها به‌منظور افزایش درآمد خود بدون پرداخت هزینه‌های مالی و اجتماعی ناشی از جدا شدن پدر و مادر از کودکان.

همکاری اعضای خانواده در کسب‌وکارها که منجر به یادگیری مهارت‌های کسب‌وکار می‌شود و اعضای خانواده را برای خود‌اشتغالی در HBB یا کسب‌وکار کوچک آماده می‌سازد.

- دسترسی به فرصت‌های شغلی برای افراد خانه مانند سالمندان یا معلولان.

- صرفه‌جویی در استفاده از حمل و نقل عمومی، پارکینگ‌ها و کاهش آلودگی به‌دلیل کاهش رفت و آمد مردم به محل کار.

شواهد نشان می‌دهد که در کشورهای صنعتی غربی، کسب‌وکارهای خانگی، نسبت به دیگر کسب‌وکارها شیوع بالاتری داشته‌اند. اگر از دریچه مدیریتی به این پدیده بنگریم متوجه مزایای زیادی خواهیم شد. از آنجایی که سود هر ابتکار و کارآفرینی در این نوع کسب‌وکارها به‌طور مستقیم نصیب خود فرد می‌شود، انگیزه فرد برای کارآفرینی و خلاقیت افزایش می‌یابد و زمینه توسعه خانواده‌های کارآفرین و در نهایت، جامعه کارآفرین مهیا می‌شود. همچنین فرد در این نوع کسب‌وکارها به روش و سلیقه خود عمل می‌کند و تصمیم‌گیرنده اصلی در انتخاب روش کار، خود فرد است و این منجر به نوعی خود‌مدیریتی و خودکنترلی در افراد می‌شود. در این نوع کسب‌وکارها افراد مجبور به‌کار کردن در یک بازه زمانی مشخص نخواهند بود و به این ترتیب ساعات کاری انعطاف‌پذیر خواهند شد، که برای افراد خوشایندتر است. از طرفی به علت اینکه افراد زمان بیشتری را در کنار خانواده سپری می‌کنند، تعادل بین کار و زندگی برقرار شده و این منجر به افزایش کیفیت زندگی کاری می‌شود.

پاورقی:

۱- Home labour

۲- HOME-BASED BUSINESS

۳- micro business