انقلاب شگفتی‌ساز در کسب‌وکار امروز
نویسندگان: Richard Dobbs, Sree Ramaswamy, Elizabeth Stephenson, S. Patrick Viguerie مترجم: کامران بیرامی منبع: mckinsey بخش نخست تلاقی د‏گرگونی فناورانه1، رشد سریع بازارهای نوظهور و پیری گسترده جمعیت، در حال زیرورو کردن مفروضات قدیمی است که زیربنای تعیین استراتژی، تصمیم‏گیری و مدیریت بوده‏اند. بینش در طول زمان شکل می‏گیرد. هنگامی‌که مک‏کنزی انتشار فصل‏نامه را در 1964 آغاز کرد، محیط مدیریتی جدیدی شروع به شکل‏گیری کرده بود. در 7 آوریل همان سال، آی‏بی‏ام مین‏فریم سیستم 360 را معرفی کرد، محصولی با انعطاف‏پذیری و قابلیت بسیار پیشرفته. در 10 اکتبر، مراسم افتتاحیه بازی‏های المپیک توکیو، نخستین المپیک در تاریخ که از طریق ماهواره در سراسر سیاره پخش تلویزیونی شد، تاکیدی بود بر قوت روبه رشد اقتصادی ژاپن. سرانجام آخرین عضو جدید این نسل، پدیده انفجار جمعیت (babyboom) متولد شد.
پنجاه سال بعد، در دنیای امروز دستاوردهایی که این سه رویداد بی‏ارتباط با یکدیگر نماد آنها بودند، تقریبا غیرقابل‏ تشخیص هستند.
فناوری و ارتباطات، انقلابی در صنایع ایجاد کرده‏اند و زندگی میلیاردها نفر را متحول ساخته‏اند. کانون گرانش اقتصاد جهان به جابه‌جایی از غرب به شرق ادامه داده است و چین به‏عنوان داستان یک رشد، در میانه صحنه قرار گرفته است. بیبی‏بومرها2 به بازنشستگی می‏رسند و اکنون در حال صحبت از کاهش رشد جمعیت، در بیشتر جهان و چین هستیم.
امروز در لبه پرتگاه جابه‌جایی بسیار بزرگ‌تری در هریک از این حوزه‏ها هستیم، همراه با تاثیرات ضمنی خارق‏العاده‏ای برای رهبران جهان. در سال‏های آتی، شتاب در حیطه، مقیاس و تاثیر اقتصادی فناوری آغازگر عصر جدیدی از هوش مصنوعی، ابزار‏ها و دستگاه‏های مصرفی، ارتباطات آنی و اطلاعات بی‏مرز و در عین حال دگرگون ساختن کسب‏وکارها به شیوه‏های غیرقابل‏تصور خواهد شد. همزمان، تغییر مکان فعالیت و پویایی اقتصادی، به بازارهای در حال ظهور و شهرهایی در آن بازارها، موجب اوج‏گیری طبقه جدیدی از رقبای جهانی خواهد شد. رشد در بازارهای نوظهور با پیری سریع جمعیت جهان همگام خواهد شد- نخست در غرب و سپس در خود بازارهای نوظهور- که به‏نوبه خود مجموعه وسیعی از فشارهای اقتصادی را ایجاد خواهند کرد.
هر یک از این تغییرات، فی‏نفسه، یکی از بزرگ‌ترین نیروهای اقتصادی خواهند بود که اقتصاد جهان تاکنون دیده است. با تصادم این نیروها، چنان تغییرات معنی‏داری به‏وجود خواهند آمد که عمده بینش مدیریتی که در گذشته به ما خدمت کرده است، ناتوان خواهد شد.
تجارب تعیین‏کننده بسیاری از مدیران ارشد کنونی هنگامی به دست آمد که این نیروها در حال شکل‏گیری بودند. در حالی که جهان پیش رو به آن سادگی نخواهد بود، همراه با دگرگونی‏ها و بی‏ثباتی‏های بیشتر و نمودارهای بلندمدت که دیگر شبیه منحنی‏های ملایم روبه‏بالا نیستند. در این عصر مفروضات قدیمی به کناری گذاشته می‏شوند و مدل‏های کسب‏وکار به‏ظاهر قوی زیرورو خواهند شد.
در این مقاله، که حاصل سال‏ها پژوهش از سوی موسسه جهانی مک‏کنزی3 (MGI) است، تلاش مجدانه‏ای کرده‏ایم تا مسیر فرارو، تفاوت‌های آینده با مسیری که طی کرده‏ایم و معنای آن تفاوت‏ها را برای مدیران ارشد که در حال ترسیم مسیری برای سال‏های آتی هستند، به تصویر بکشیم.

نیروهای عملیاتی در کار
در مقاله‏ای با این اندازه، تنها می‏توانیم نگاهی گذرا بر نیروهای عملیاتی بیندازیم. با این وصف، حتی نگاهی مختصر به سه فاکتور از مهم‏ترین آنها- رشد بازارهای نوظهور، فناوری دگرگون‏کننده و پیر شدن جمعیت - تذکر سودمندی برای شدت تغییری است که در حال انجام است.


پویایی در بازارهای نوظهور
بازارهای نوظهور در حال گذر از انقلاب‏های همزمان صنعتی و شهری هستند که در قرن هجدهم در انگلیس و در قرن نوزدهم در مابقی دنیای توسعه‏یافته امروز آغاز شد. در سال ۲۰۰۹، برای نخستین بار در بیش از ۲۰۰ سال گذشته، بازارهای نوظهور توانستند سهم بیشتری در رشد اقتصادی جهان نسبت به بازارهای توسعه یافته داشته باشند. تا ۲۰۲۵، بازارهای نوظهور، موتور محرکه اصلی رشد جهان برای بیش از ۱۵ سال [قبل از آن] خواهند بود، چین محل استقرار شرکت‌های بزرگ بیشتری نسبت به ایالات‏متحده و اروپا خواهد بود و بیش از ۴۵ درصد فهرست بازیگران عمده لیست فورچون ۴ ۵۰۰ از بازارهای نوظهور سر برخواهند آوردکه در مقابل سهم ۵ درصدی در سال ۲۰۰۰ است.
این موج جدید شرکت‌های بازارهای نوظهور که اقتصاد جهانی را درمی‏نوردند، نخستین موج نیست. در دهه 1970 نیز، بسیاری از شرکت‌های بزرگ آمریکایی و اروپایی با خیزش سریع شرکت‌های ژاپنی که استاندارد‌های جدیدی را برای بهره‏وری و نوآوری تعیین کردند، غافلگیر شدند. اخیرا، شرکت‌های کره‌جنوبی مانند هیوندای و سامسونگ رتبه‏های پیشروی صنایع با ارزش افزوده بالا از خودروسازی تا لوازم الکترونیک مصرفی را به لرزه درآورده‏اند. امروز تفاوت آن است که رقبای جدید از کشورهایی بسیار متفاوت و در تعدادی بسیار فراتر از دهه‏های گذشته ظهور می‌یابند. این موج جدید برای برخی از شرکت‌های چندملیتی‏ ثبت شده بسیار سخت و دشوار خواهد بود. جابه‌جایی وزن اقتصاد جهان به‏سوی بازارهای نوظهور و ظهور نزدیک به دو میلیارد مصرف‏کننده که برای نخستین بار از درآمد کافی برای پشتیبانی مخارج مطابق میل خود برخوردار هستند، باید نسل جدیدی از شرکت‌های قدرتمند را به‏وجود آورد که گسترش جهانی آنها مبتنی بر جایگاه‏های قوی آنها در بازارهای خانگی خواهد بود.
درون همین بازارها، مکان جغرافیایی فعالیت اقتصادی نیز در حال جابه‌جایی است، به‏ویژه در چین. جمعیت شهری جهان با ۶۵ میلیون نفر در هرسال در حال رشد است و تقریبا نیمی از رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۵ از ۴۴۰ شهر در بازارهای نوظهور خواهد بود.
95 درصد آنها شهرهای کوچک و متوسطی هستند که بسیاری از مدیران اجرایی حتی نام آنها را نشنیده‏اند و نمی‏توانند روی نقشه آنها را نشان دهند: این شهرها نه بمبئی، دبی، یا شانگهای، بلکه تیانجین (چین) و پورتو آلگره (برزیل) و کوماسی (غنا) و تعداد فراوان دیگری مانند آنها هستند. هسینچو (Hsinchu)، در شمال تایوان، هم‏اینک چهارمین کانون بزرگ الکترونیک و فناوری فوق پیشرفته در منطقه چین است. در برزیل، ایالت سانتا کاتارینا، در نیمه راه بین سائوپائولو و مرز اروگوئه، به کانون منطقه‏ای برای تولید دستگاه‏های الکترونیک و خودرو تبدیل شده و میزبان شرکت‌های میلیارد دلاری مانند وگ اینداستریاس5 است.


فناوری و ارتباطات
از ماشینی‏سازی انقلاب صنعتی تا انقلاب مبتنی بر رایانه‏ای که هم‏اینک در آن به‌سر می‏بریم، نوآوری فناورانه همواره زیربنای تغییر اقتصادی بوده و در شیوه زندگی ما وقفه ایجاد کرده است. اما امروز متفاوت است- زیرا در «نیمه دوم صفحه شطرنج» قرار داریم. این عبارت از داستان نقل‏شده توسط ری کورزویل6، آینده‏پژوه و مدیر مهندسی گوگل، درباره مخترع شطرنج و امپراتور چین گرفته شده است. مخترع شطرنج درخواست می‌کند تا پاداش او را با برنج بپردازند: یک دانه در خانه نخست، دو دانه در خانه دوم، چهار دانه برنج در سومی و همین‏طور تا به آخر.
برای نیمه نخست صفحه شطرنج، چند قاشق برنج، سپس چند کاسه و بعد چند بشکه به مخترع داده شد. از آنجا به بعد وضعیت دچار تغییر اساسی شد. طبق یک روایت از داستان، هزینه نیمه دوم صفحه شطرنج امپراتور را ورشکسته ساخت، زیرا دوبرابر شدن مستمر در نهایت مستلزم ۱۸ میلیون-تریلیون دانه برنج بود، آنقدر که برای دوبار پوشش سطح کره زمین کافی بود. به همین منوال، استمرار قانون مور۷ به آن معنی است که تقریبا هر ۱۸ ماه شاهد دوبرابر شدن همه پیشرفت‏ها در قدرت و سرعت رایانشی خواهیم بود که از بدو تولد ترانزیستور تا به امروز تجربه کرده‏ایم و این روند ادامه خواهد داشت.
عادت کرده‏ایم ترسیم قانون مور روی یک مقیاس لگاریتمی را ببینیم که باعث می‏شود همه این دوبرابر شدن‏ها روان به‏نظر برسند، اما رایانه‏ها را به صورت لگاریتمی خریداری نمی‏کنیم.
با افزایش قدرت، قیمت‏ها کاهش می‏یابند، دستگاه‏ها اشاعه می‏یابند و رسوخ IT عمیق‏تر می‏شود، ظرفیت تجمیعی رایانش با نرخ مبهوت‏کننده‏ای اوج می‏گیرد: تخمین زده شده است که جهان تقریبا ۵ اگزافلاپ۸ ظرفیت رایانش در ۲۰۰۸ افزود (با هزینه‏ای در حدود ۸۰۰ میلیارد دلار)، بیش از ۲۰ اگزافلاپ در ۲۰۱۲ (با مبلغی نزدیک به ۱ میلیارد دلار) و در سال ۲۰۱۴ به‏سوی تقریبا ۴۰ اگزا پیش می‏رود. (شکل ۱)

این پیشرفت‏های خارق‏العاده در ظرفیت، قدرت و سرعت به اوج‏گیری هوش مصنوعی و شکل‏دهی مجدد به تولید جهانی دامن می‏زنند و به پیشرفت‏های حاصله در ارتباطات، نیروی مضاعفی می‏بخشند. جریان‏های جهانی داده‏ها، مالی، استعداد و تجارت آماده سه برابر شدن در دهه آینده هستند، از سطوحی که خود نمایانگر جهش بزرگی به پیش‏اند.
برای مثال، 20 سال پیش کمتر از سه درصد جمعیت دنیا تلفن موبایل داشت و کمتر از یک درصد از اینترنت استفاده می‌کردند. امروز، بیش از دو سوم جمعیت جهان دسترسی به تلفن موبایل دارد و یک سوم آن می‏توانند در اینترنت ارتباط برقرار کنند. با استمرار رشد جریان‏های اطلاعات و پدیدار شدن امواج جدید فناوری دگرگون‏کننده، ذهنیت قدیمی که فناوری اساسا ابزاری برای کاستن از هزینه‏ها و تقویت بهره‏وری است جایگزین خواهد شد. بینش جدیدمان باید تشخیص دهد که کسب‏وکارها می‏توانند با سرعت خیره‏کننده‏ای به صرفه‏های مقیاس دست یابند و درعین‏حال سرمایه اندکی را استفاده کنند، اینکه ارزش بین بخش‏ها در حال جابه‌جایی است، اینکه کارآفرینان و شرکت‌های نوپا اغلب از مزیت‏هایی نسبت به کسب‏وکارهای بزرگ جاافتاده برخوردارند، اینکه چرخه عمر شرکت‌ها در حال کوتاه شدن است و اینکه تصمیم‏گیری هرگز مجبور نبوده تا به این حد سریع باشد.

جمعیت رو به پیری
همزمان، باروری رو به کاهش و جمعیت به‏طور اساسی در حال پیری است. افزایش جمعیت افراد مسن مدت‏ها است که در اقتصادهای توسعه‏یافته مشهود بوده است و ژاپن و روسیه شاهد افت جمعیتی خود بوده‏اند، اما کاهش جمعیت اکنون در حال گسترش به چین است و سپس آمریکای لاتین را درخواهد نوردید. برای نخستین بار در تاریخ بشر، جمعیت سیاره در بیشتر کشورها بدون افزایش و در کشورهایی مانند کره‌جنوبی، ایتالیا و آلمان کوچک خواهد شد. ۳۰ سال پیش، تنها کشورهای اندکی از نرخ باروری کمتر از نرخ موردنیاز برای جایگزینی نسل برخوردار بودند (تقریبا ۱/۲ فرزند به‌ازای هر زن)، که شامل سهم کوچکی از جمعیت جهان می‏شد. اما تا ۲۰۱۳، حدود ۶۰درصد همه افراد در چنان کشورهایی می‏زیستند که این تحولی ژرف است. (شکل ۲)

ادامه دارد


پاورقی:
۱- technological disruption : وقفه و تغییر جهت ناشی از فناوری
2- babyboomers: کودکان به دنیا آمده در ایالات‏متحده در رشد انفجاری جمعیت در سال‏های پس از جنگ جهانی دوم که تقریبا 20 درصد جمعیت را تشکیل می‏دهند و نقش برجسته‏ای در عرصه‏های گوناگون آن کشور دارند.
۳- McKinsey Global Institute
4- Fortune's 500 Global
۵- WEG Industrias
6- Ray Kurzweil
۷- Moore's Law
8 - exaflop - ده به توان هجده