آیا از موفقیت هراس دارید؟
نویسنده: مارک مکگینس مترجم: محمد نجفآبادی فراهانی * آیا تا بهحال شده است خود را در معرض موفقیت بزرگی ببینید اما متوجه شوید کارها درست پیش نمیرود؟ ابتدا احساس نگرانی میکنید و کوچکترین چیزی شما را آزار میدهد. کمکم متوجه میشوید افراد قابل اعتماد دست به اشتباهات خطرناکی میزنند. آیا متوجه اهمیت موضوع نمیشوند؟ چرا تا این حد بیدقت هستند؟ در این شرایط به سختی میتوان تمرکز کرد. اموری که میتوانند شما را به موفقیت برسانند به تعویق میاندازید و در جلسات کاری حرفهای غیرمنطقی میزنید.
نویسنده: مارک مکگینس مترجم: محمد نجفآبادی فراهانی * آیا تا بهحال شده است خود را در معرض موفقیت بزرگی ببینید اما متوجه شوید کارها درست پیش نمیرود؟ ابتدا احساس نگرانی میکنید و کوچکترین چیزی شما را آزار میدهد. کمکم متوجه میشوید افراد قابل اعتماد دست به اشتباهات خطرناکی میزنند. آیا متوجه اهمیت موضوع نمیشوند؟ چرا تا این حد بیدقت هستند؟ در این شرایط به سختی میتوان تمرکز کرد. اموری که میتوانند شما را به موفقیت برسانند به تعویق میاندازید و در جلسات کاری حرفهای غیرمنطقی میزنید. با خود فکر میکنید امروز چه اتفاقی برای من افتاده است؟ با دوستان و همکاران خود بحث و جدل میکنید. آنها از اینکه شما به این حد حساس شدهاید تعجب میکنند. تمام این موارد نشانههای ترس از موفقیت هستند، شرایطی که بسیار خطرناک است زیرا اصلا قابل پیشبینی نیست. شما قصد دارید موفق شوید؟ درست است؟ برای اینکه به این نقطه برسید تلاش زیادی انجام داده اید، پس چرا زمانی که شرایط مهیا است با شک و تردید روبهرو میشوید؟
اما در فرهنگ موفقیتها، به این واقعیت توجه نمیکنیم که موفقیت میتواند بسیار ترسناک باشد. عادت کردهایم ترس را بهعنوان دشمن در نظر بگیریم، بنابراین بیشترین تلاش خود را میکنیم تا آن را نادیده بگیریم و از ترس فرار کنیم. این یعنی ترس در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند و خود را بهصورت رفتارهای نادرست نشان میدهد.
پس چه میتوان کرد؟
گاهی اوقات تنها چیزی که باید انجام دهید پذیرفتن ترس است و اینکه قبول کنید ترسیدهاید. این کار میتواند به شما کمک کند تا احساس راحتتری داشته باشید. سپس به خود بگویید من اضطراب دارم که در شرایط کنونی، امری عادی است ونفس عمیق بکشید.
پذیرفتن ترس به شما کمک میکند تا بر همان چیزی که از آن ترس دارید تمرکز کنید و راهی برای مقابله با آن تهدید پیدا کنید.
در اینجا سه نوع ترس از موفقیت و راههای مقابله با آن ارائه میشود:
۱. ترس از مواجه نشدن با موفقیت
به گفته هاگ مکلئود، موفقیت از شکست پیچیدهتر است. در برخی مواقع، راحتتر است بگوییم در یک موقعیت آشنا باقی بمانید حتی اگر احساس خیلی خوبی نداشته باشید. اما رسیدن به موفقیت یعنی وارد سرزمینی ناشناخته شدن. شما در حالی وارد این سرزمین میشوید که در بیرون زیر نظر و انتقاد دیگران قرار دارید و تحت فشارهای جدیدی قرار خواهید گرفت. برای این مشکل چه باید کرد؟
گرچه ایده موفقیت ترسناک به نظر میآید، اما مواجهه با واقعیت از آنچه قبلا فکر میکردید آسانتر است. اگر آنچنان قدرتمند باشید که بتوانید از آبهای خروشان رد شوید و رو به جلو حرکت کنید، در زمانهای خوب و مناسب هم میتوانید این کار را انجام دهید. بله باید تغییرات را انجام داده و چیزهای جدیدی یاد بگیرید و شما به قدر کافی خلاق و منعطف هستید که از پس این کار برخواهید آمد.
اگر شک کردید، تمام منابع مضاعفی را که موفقیت برای شما به ارمغان خواهد آورد به یاد آورید: افزایش اعتماد به نفس، شبکههای بزرگتر و قدرتمندتر، موجودی بانکی بهتر، اعتباری بیشتر که درهای جدید را به روی شما خواهد گشود.
۲. ترس از دست دادن شرافت کاری
افراد خلاق رابطه پیچیدهای با موفقیت دارند. اما از طرف دیگر، شما موفقیت را به هر قیمتی خواهان نیستید، بهخصوص به قیمت ازدست دادن شرافت کاریتان.چه باید کرد؟
اولا، باید پذیرفت که نمیتوان همه را راضی کرد. این اصل بخشی از بهای موفقیت است. دوما، نسبت به انتخابهایتان مطمئن شوید. لیستی از مواردی که آنها را شرافت کاری میدانید و لیستی از کارهایی که اکنون آمادگی انجام آن را ندارید، تهیه کنید. مادامی که یکی از موارد موجود در لیست شرافت کاری را انجام ندادهاید، به خودتان در آینه نگاه کنید. حرفهایی را که دیگران درباره شما خواهند زند به یاد بیاورید.
۳. ترس از تبدیل شدن به دیگری
از آنجا که عادت داریم افراد موفق را تحویل بگیریم و همیشه آنها را بهعنوان قهرمان در گوشهای از ذهن خود داشته باشیم، ممکن است که بخواهیم یکی از آنها باشیم و این دلهرهآور است. شما میترسید تبدیل به آدم دیگری شوید فردی که دوستان و خانواده او را نمیشناسند و دوست هم ندارند. این ترس در واقعیت تاحدودی درست است. بالاخره اگر شما از خودتان و موقعیت کنونیتان راضی باشید، آیا دوست دارید تغییر کنید؟ اما یک فرضیه نادرست نیز در این مساله وجود دارد: این تغییر یعنی ترک خود و تبدیل شدن به یک نفر کاملا جدید. تغییر پیچیدهتر از این حرفها است. شما هم پیچیدهتر از این حرفها هستید.چه باید کرد؟
به جای اینکه به از دست دادن خود قبلی فکر کنید، به چیزهایی که بهدست خواهید آورد بیندیشید. شما وجوه جدیدی از شخصیت خود را کشف خواهید کرد؛ به علاوه اینکه شما چه کسی هستید و برای جهان چه ارمغانی خواهید آورد.
عادت کردن به نقش جدید هیجانانگیز خواهد بود و هنوز میتوانید همان فرد همیشگی برای دوستان و خانوادهتان باشید.گذراندن وقت با ایشان مثل این میماند که بعد از پوشیدن لباسهای نو و به روز خود، سری هم به شلوار جین قدیمی و راحت خود بزنید؛ یعنی خودتان هستید با ویژگیهای متفاوت که برابر است با انتخابهای بیشتر و یک زندگی غنیتر.
ارسال نظر