هرچه تصمیمگیری کمتر، باکیفیتتر
Rolf Dobelli محمدرضا معادیخواه بخش: بیستوششم برای هفتهها تا حد مرگ روی ارائهتان کار کردهاید. به رنگولعاب پاورپوینتتان رسیدهاید و نمودارهای اکسلتان هم حرف ندارد. دیگرهمهچیز به ارائه شما بستگی خواهدداشت. اگر از مدیرعامل چراغ سبز بگیرید راهتان به سمت دفتر دو نبش مخصوص رئیس و روسا هموار میشود و چنانچه ارائه از دستتان در برود راهتان به کارگزینی خواهد بود و بیمه بیکاری. [خلاصه که موضوع، موضوع مرگ و زندگی است.] منشی مدیرعامل زمانهای زیر را برای ارائه بهشما پیشنهاد میکند: هشتونیم صبح، یازدهونیم صبح، و ۶ بعدازظهر. کدام را انتخاب خواهید کرد؟روی بومایستر۲ (روانشناس) و همکارش جین توینگی۳ در آزمایشی یک میز را با اشیای کمقیمت پوشاندند. از توپ تنیس تا شمع، تیشرت، آدامس و قوطی نوشابه. او دانشجویانش را به ۲ گروه تقسیم کرد. گروه اول برچسب «تصمیمگیر» خوردند و گروه دوم «تصمیم نگیر». او به گروه اول گفت که میخواهد به آنها بستههایی نشان دهد که حاوی دو شئ تصادفی از اشیای فوق هستند و آنها باید هر بار بگویند کدام شئ را ترجیح میدهند. در آخر آزمایش هم یکی از چیزهایی را که انتخاب کردهاند به آنها خواهد داد که به خانه ببرند. آنها به این سمت هدایت شدند که فکر کنند انتخابشان در چیزی که با خود میبرند اثرگذار است. به گروه دوم گفتهشد که هرچه فکر میکنند در مورد هر کدام از اشیای بنویسند و درنهایت یکی از آنها توسط آزمایشگران انتخاب میشود و به آنها داده خواهدشد. بلافاصله پس از آزمایش نیز از هر دانشجو خواستهشد تا دستش را در آب یخ فرو کند و تا میتواند نگه دارد. در روانشناسی این کار روشی است برای اندازهگیری «اراده»۴ و «خود-انضباطی»۵؛ چنانچه این عناصر در شما نباشد یا کمرنگ باشد، خیلی سریع دستتان را پس خواهید کشید. نتیجه: گروه «تصمیمگیر» دستشان را از آب یخ خیلی زودتر از گروه دوم بیرون کشیدند. تصمیمگیریهای متمرکز، اراده افراد را تحلیل برده بود. تاثیری که در آزمایشهای دیگری نیز تایید شد، تصمیمگیری طاقتفرسا است. هرکسی که در مورد یک سفر طولانی از پروازها گرفته تا هتل و فعالیتهای طی سفر، رستورانها، آبوهوا و... جستوجو کردهباشد این را خوب میداند که بعد از همه این مقایسهها و فکرکردن و انتخابها واقعا خسته خواهد بود. اصطلاح علمی این پدیده «خستگی حاصل از تصمیمگیری» است.این پدیده خطرناک است: بهعنوان مصرفکننده، شما نسبت به پیامهای تبلیغاتی حساس و آماده شده و برای خرید فارغ از آگاهی کافی برانگیخته میشوید. اراده مثل یک باتری است. بعد از مدتی که بهکار گرفته میشود نیاز به شارژ دوباره خواهد داشت. این موضوع چطور رخ میدهد؟ با استراحت، تمدد اعصاب وتغذیه. اعمال اراده، سطح قند خون شما را اگر نگوییم به صفر میرساند، اما بسیار کاهش میدهد.شرکت IKEA فقط همین یک موضوع را خیلی خوب فهمیده است. وقتی به سختی در نمایشگاه و قفسههای انبار بلندبالا و پر پیچوخم و تو در توی آن در حال حرکت هستید، ناگهان خستگی حاصل از تصمیمگیری بروز میکند. برای همین هم یک رستوران دقیقا در وسط فروشگاه قرار گرفتهاست. شرکت تصمیم گرفتهاست تا بخشی از حاشیه سودش را قربانی کند تا قند خونتان سر جایش برگردد. درآمریکا، چهار زندانی را برای آزادی زودهنگام به دادگاه دادخواست فرستادند. مورد اول (برای ۸:۵۰ صبح برنامهریزی شده بود.): فردی که بهجرم کلاهبرداری به سی ماه حبس محکوم شده بود.مورد دوم (برای ۱:۲۷ بعدازظهر برنامهریزی شدهبود.): یک زندانی که بهجرم اذیتوآزار به شانزده ماه حبس محکوم شده بود.مورد سوم (برای ۳:۱۰ بعدازظهر برنامهریزی شده بود.): زندانی دیگری که بهجرم اذیتوآزار به شانزده ماه حبس محکوم شدهبود.مورد چهارم (برای ۴:۳۵ بعدازظهر برنامهریزی شده بود.): زندانی که بهجرم کلاهبرداری به سی ماه حبس محکوم شده بود.دادگاه چطور برای این افراد تصمیم گرفت؟ بیش از آنکه گرایشهای زندانیها یا اهمیت جرمشان در این موضوع موثر باشد، تصمیم قضات تحت تاثیر «خستگی حاصلاز تصمیمگیری» بود. قضات درخواست اول و دوم را پذیرفتند و آنها را بخشیدند و این موضوع ناشی از این بود که هنوز قندخونشان (حالا چه از سر صبحانه چه ناهار) بالا بود. درمقابل درخواست سوم و چهارم را نپذیرفتند چرا که نتوانستند انرژی لازم را برای اینکه در قبال عواقب آزادکردن زودهنگام یک زندانی خطر کنند، تدارک کنند. آنها سادهترین گزینه یعنی «وضع موجود» را انتخاب کردند و آن دو نفر در زندان ماندند. بررسی صدها حکم دادگاه نشان میدهد که درصد تصمیمهای قضایی شجاعانه بهتدریج و با گذشت زمان از ۶۵درصد به صفر میرسد و بعد از زمان تنفس، دوباره به سطح ۶۵درصد بازمیگردد. به هر تقدیر تا زمانیکه دادگاهی پیش رو ندارید چیزی از دست نرفته است. و فکر میکنم حالا میدانید چه زمانی باید پروژهتان را برای مدیرعامل ارائه دهید.
پاورقی:
۱- Decision fatigue
۲- Roy Baumeister
از این دانشمند در بخش نهم ستون روشناندیشی هم یاد شد. وقتی در مورد تصمیمهای سال جدید صحبت کردیم. در آنجا نام او «روی بومیستر» ذکر شدهاست. پی بردن به تلفظ صحیح نامهای لاتین گاه دشوار است. برای همین هم وبسایتهایی هستند که این تلفظ را ارائه میکنند. (با جستوجوی How to pronounce … میتوان به این سایتها دسترسی داشت. یکی از این وبسایتها http://www.forvo.com و دیگری http://www.youtube.com/ است.) اما گاه بین همین تلفظها هم اختلاف هست و البته بعضی از این وبسایتها نشان میدهند که در مناطق مختلف تفاوت این تلفظها چیست. به هر تقدیر تلفظ ذکر شده در این متن صحیح است و احتمالا در آن مقاله یا اشتباه از مترجم بوده یا اشکال تایپی پیش آمده است که در هر دو صورت از شما عذرخواهی میشود.
۳- Jean Twenge
۴- willpower
۵- Self-discipline
ارسال نظر