چرا افراد باهوش با استراتژی مشکل دارند
مترجم: رویا مرسلی منبع:hbr اغلب تصور ما درباره استراتژی این است که داشتن آن مختص افراد باهوش است، یعنی افراد درجه یک که دارای اعتبار آکادمیک بالایی نیز هستند. اما اینکه فقط افراد خیلی باهوش استراتژی دارند به آن مفهوم نیست که الزاما در آن موفق نیز باشند. مشکل افراد باهوش این است که به دنبال پاسخ صحیح میگردند و آن را پیدا میکنند، اما متاسفانه درمورد استراتژی پاسخ واحد و صحیحی وجود ندارد که بتوان آن را پیدا کرد. استراتژی نیاز به انتخاب و تصمیمگیری برای آیندهای ناروشن دارد. این کار غیرممکن است.
مترجم: رویا مرسلی منبع:hbr اغلب تصور ما درباره استراتژی این است که داشتن آن مختص افراد باهوش است، یعنی افراد درجه یک که دارای اعتبار آکادمیک بالایی نیز هستند. اما اینکه فقط افراد خیلی باهوش استراتژی دارند به آن مفهوم نیست که الزاما در آن موفق نیز باشند. مشکل افراد باهوش این است که به دنبال پاسخ صحیح میگردند و آن را پیدا میکنند، اما متاسفانه درمورد استراتژی پاسخ واحد و صحیحی وجود ندارد که بتوان آن را پیدا کرد. استراتژی نیاز به انتخاب و تصمیمگیری برای آیندهای ناروشن دارد. این کار غیرممکن است. هر کار کنیم هیچ پاسخ صحیحی وجود ندارد، حتی اگر بتوانیم هم، هیچ راهی وجود ندارد که مشخص کند استراتژی تا چه حد «صحیح» بوده است، چرا که هیچ راهی برای قضاوت درباره کیفیت نسبی یک روش در مقایسه با روشهایی که هرگز امتحان نشدهاند، وجود ندارد.
برای تبدیل شدن به یک استراتژیست خبره باید یک قدم از نیاز به پیدا کردن جواب صحیح عقبتر برویم و در وهله اول آن را بهخوبی شناسایی کنیم. استراتژیستهای خوب بهخاطر عدم شناخت از آینده و نامعلوم بودن آن مرعوب نمیشوند و کار را رها نمیکنند. آنها آنقدر خلاق هستند که به امکاناتی که ممکن است وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد، فکر میکنند و میخواهند کارهایی انجام دهند که میدانند وقایع آینده هرچه باشد آنها در صف مقدم قرار دارند و هرگز از قافله عقب نمیافتند. یکی از ویژگیهای چنین فردی انعطافپذیری، تخیل و جهندگی است. اما هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند این ویژگیها با ضریب هوشی افراد ارتباط دارد. اخیرا یکی از نویسندگان هاروارد به نام کریس آرگریس مقالهای خلاف این مطلب را تحت عنوان «آموزشیادگیری به افراد باهوش» در HBR به چاپ رساند. او در تحقیق خود در ارتباط با مشاوران استراتژی پی برد که افراد باهوش شکنندهتر هستند. آنها نیاز دارند که هم حق با آنها باشد و هم دیگران تایید کنند که آنها درست میگویند. اگر یکی از این دو حالت یا هر دو اتفاق نیفتد، افراد باهوش موضع دفاعی به خود میگیرند و دقیقا هم همینطور است. این
به آن معنا نیست که افراد باهوش نباید با استراتژی سروکار داشته باشند، بلکه به آن معنی است که ایجاد استراتژی نباید تنها منحصر به یک فرد باشد (که در بعضی از شرکتهای مشاوره استراتژی این اتفاق میافتد.) هرچند که این فرد از سطح بالای ضریب هوشی نیز برخوردار باشد. استراتژی بینقص با اندیشهها و ویژگیهای مختلف شکل میگیرد. طراحی استراتژی نیاز به افرادی دارد که در کنار موفقیتهای خود شکست را نیز تجربه کردهاند و دارای تخیل قوی هستند. نیاز به افرادی دارد که در گذشته روی ارتقای انعطافپذیری خود کار کردهاند و از همه مهمتر نیاز به افرادی دارد که بهخاطر ویژگیهای متفاوت یکدیگر به هم احترام میگذارند و این سختترین کار برای افرادی است که از لحاظ بهره هوشی بیشترین شهرت را دارند.
ارسال نظر