مترجم: فریبا ولیزاده منبع: sloanreview.mit.edu این روزها از داده‌های بزرگ تحت عنوان انرژی‌های نوین یاد می‌شود؛ اما به‌نظر استفاده از استعاره «خورشید نو» بهتر است. یک منبع انرژی تجدیدپذیر که باید به نوبه خود از نظراتی نظیر هزینه پردازش شود تا اینکه به اشکال جدیدی از ارزش تبدیل شود. امروزه شرکت‌های مختلف صرف‌نظر از اندازه‌شان دسترسی گسترده‌ای به داده‌های اجتماعی گوناگون دارند. این جریان اطلاعات به‌طور پیوسته به واسطه افزایش تعاملات در طول زمان و البته افزایش توانایی بنگاه‌های اقتصادی در استفاده از اطلاعات حاصل از این تعاملات، غنی و به‌روزتر می‌شوند. درحالی‌که شرکت‌ها زمان و منابع زیادی را صرف داده‌کاوی در این حوزه می‌کنند، اما بخش عمده‌ای از توجهات هنوز هم بر بررسی نحوه کمک داده‌های اجتماعی به ارتقای ارتباطات اجتماعی و عمومی و البته افزایش ارتباط حوزه بازاریابی و فروش با مشتریان متمرکز است.

در واقع میزان اطلاعات موجود در این زمینه بسیار زیاد است: براساس اطلاعات ارائه‌شده در سال ۲۰۱۰ میلادی، مصرف‌کنندگان آمریکایی در سال ۲۰۰۹ بیش از ۶/۱ میلیون نظر و انتقاد را به‌صورت آنلاین درباره خدمات و محصولات مورد مصرف خود ارسال کرده‌اند. این رقم با افزایش امکان ارسال نظرات به‌صورت آنلاین در سازمان‌های مختلف همواره رو به افزایش بوده است. با این حال به‌نظر بنگاه‌های اقتصادی در استفاده از داده‌های اجتماعی در بررسی آنچه در داخل سازمان در جریان است، ناتوان هستند. در این مقاله به چهار روشی که به واسطه آنها می‌توان با استفاده از داده‌های اجتماعی گرد آوری شده مرتبط با کارکنان به ارزش کسب‌وکار پایدار دست پیدا کرد، می‌پردازیم.

۱. داده‌های اجتماعی سازمان‌ها را در ارتقای عملکرد تیمی یاری می‌رسانند.

پروفسور الکساندر پنتلند به بررسی ارتباط موجود میان عملکرد تیمی و الگوهای ارتباط از طریق تحلیل داده‌های اجتماعی گردآوری‌شده حاصل از سنسور‌های کوچک فیزیکی تحت عنوان سنسورهای جامعه سنجی پرداخته است. پنتلند با طرح این پرسش به بررسی این داده‌ها می‌پردازد:

در میان تیم‌هایی با سطوح عملکرد کاملا متفاوت، آیا این تمایز در رفتار فیزیکی و تعاملات است که منجر به بروز تفاوت در عملکرد می‌شود؟ پژوهش او به الگوهایی ارتباطی منتج می‌شود که مهم‌ترین عوامل موفقیت تیم محسوب می‌شوند؛ عواملی مهم‌تر از هوش شخصی، شخصیت، مهارت و حتی قدرت مباحثه.

این الگو تا اندازه‌ای شفاف بود که پیش‌بینی میزان موفقیت تولید محصول با بررسی الگوهای ارتباطی اعضا تیم امری آسان بود. یافته‌های پنتلند پرسش‌هایی را به‌دنبال داشتند که رهبران تیم‌ها به‌منظور ارتقای عملکرد تیم و استفاده از فرصت‌های حاصل از داده‌های اجتماعی باید به آنها پاسخ می‌دادند.

- اعضای تیم با چه کسانی و به چه اندازه در ارتباط هستند؟

- آیا تعاملات اعضا در درجه اول با اعضای تیم و به صورت داخلی است یا اینکه اعضا با گروه‌های مختلفی خارج از تیم در ارتباط هستند؟

- آیا اعضای تیم با یکدیگر به صورت مستقیم در ارتباط هستند یا از طریق رهبر تیم؟

۲. داده‌های اجتماعی سازمان‌ها را در پیش‌بینی عملکرد مالی یاری می‌رسانند.

مدیران مدت‌هاست می‌دانند که معیارهای مالی موجود دیگر شاخص‌های مناسبی نیستند. این معیارها ما را در بررسی آنچه در گذشته روی داده است، یاری می‌رسانند و اطلاعات چندانی نسبت به آینده‌ای که به سمت آن در حرکت هستیم در اختیارمان قرار نمی‌دهند. با وجود اینکه این معیارها امکان پیش‌بینی عملکرد مالی را فراهم می‌کنند؛ اما اغلب نمی‌توان از آنها به‌طور عملی و به موقع استفاده کرد.

در حال حاضر معیارها و مقیاس‌های جدیدی به واسطه تحلیل الگوهای تعامل طراحی شده‌اند که قادر هستند مدیران را در پیش‌بینی عملکرد مالی یاری رسانند. به‌عنوان مثال تعامل قوی در طول دوره توسعه محصول، بازاریابی و فروش می‌تواند با تسریع روند معرفی محصول عامل رشد سریع درآمد باشد.

۳. داده‌های اجتماعی سازمان‌ها را در بهبود عملکرد مالی یاری می‌رسانند.

نرم‌افزارهای اجتماعی شرکت‌ها و سازمان‌ها اطلاعاتی را در اختیار شما قرار می‌دهند که همواره فاقد کنترل‌های مورد نظر و توازن‌های لازم بوده‌اند. بنابراین استفاده از داده‌های اجتماعی درخصوص بهبود عملکرد مالی شرایط بهتری برای مدیران فراهم می‌سازند.

۴.داده‌های اجتماعی سازمان‌ها را در شناسایی افرادی که عملکرد بهتری دارند کمک می‌کنند.

شرکت‌ها و سازمان‌ها با کاوش داده‌های اجتماعی نگرشی جدید نسبت به نقش الگوی‌های تعاملی افراد در بهبود عملکرد سازمانی پیدا می‌کنند. چنین بینشی در بهینه سازی فعالیت‌های تیمی کاربرد دارد و اطمینان لازم را درخصوص انجام مباحث ارتقا و جبران خسارت بر پایه داده‌های نظامندتر حاصل می‌کند. این نگرش علاوه‌بر این برای شناسایی افرادی که در مراحل اولیه آغاز به فعالیت عملکردی سطح بالا دارند، مفید بوده و جهت توسعه فعال‌تر کاربرد دارد.

امروزه سازمان‌های معدودی داده‌های اجتماعی را به روشی که امکان ایجاد ارتباط با داده‌های عملکردی و اجرای موثر را داشته باشد، به‌کار می‌بندند. ارتباط پژوهشگران پیشگام داده‌های اجتماعی و متفکران کسب‌وکار باید به‌منظور تعیین نحوه تجزیه و تحلیل داده‌ها و یافتن دلیل اهمیت نتایج آنها همکاری تنگاتنگی داشته باشند. باید قادر باشیم پتانسیل داده‌های اجتماعی را در ایجاد ارزش در محل کار درک کنیم. بدون شک استفاده از این پتانسیل منوط به برخورداری از بینش‌ها و روش‌هایی است که به کمک آنها بتوان از این منابع اطلاعاتی به بهترین شکل ممکن استفاده کرد.