همه آنچه باید درباره تجارت در چین بدانید
شش عامل تاثیرگذار در شکلگیری آینده چین
Jeffrey Towson , Jonathan Woetzel مترجم: مهدی ربیعی عده زیادی تجارت و دادوستد درچین را بهعنوان پدیدهای اسرارآمیز تلقی میکنند. اما نگران نباشید، مصرفکنندگان و مشتریان کاملا مثل سایر مناطق رفتار میکنند و رقابت کاملا شبیه رقابت در دیگر نقاط جهان است. تنها کاری که باید بکنید این است که به تبلیغات و هیاهو توجهی نکنید و بر این حقیقت اساسی تمرکز کنید که در چین امروزی، شش روند بزرگ وجود دارد. شش روند که آینده اکثر صنایع این کشور را شکل میدهد و بیشترین تاثیر و نفوذ را بر دنیای غرب دارند. آنها مثل صفحات تکتونیک متحرک زیر سطح زمین هستند.
Jeffrey Towson , Jonathan Woetzel مترجم: مهدی ربیعی عده زیادی تجارت و دادوستد درچین را بهعنوان پدیدهای اسرارآمیز تلقی میکنند. اما نگران نباشید، مصرفکنندگان و مشتریان کاملا مثل سایر مناطق رفتار میکنند و رقابت کاملا شبیه رقابت در دیگر نقاط جهان است. تنها کاری که باید بکنید این است که به تبلیغات و هیاهو توجهی نکنید و بر این حقیقت اساسی تمرکز کنید که در چین امروزی، شش روند بزرگ وجود دارد. شش روند که آینده اکثر صنایع این کشور را شکل میدهد و بیشترین تاثیر و نفوذ را بر دنیای غرب دارند. آنها مثل صفحات تکتونیک متحرک زیر سطح زمین هستند. اگر شما آنها را بشناسید و درک کنید، دستپاچگی ناشی از بینظمی فعالیت روی سطوح تا حد زیادی قابل درک و حتی قابل پیشبینی میشود.
آیا میتوان به ماهیت چین در یک ساعت پی برد؟
این روندها به شکل روزانه دنیای تجارت و کسبوکار را در کشور چین متاثر میسازند. آنها عوامل محرک هزینه و درآمدی هستند که به صورت سود و زیان نشان داده میشوند. معاملات، سرتیتر روزنامهها، اظهارات سیاسی و فرازونشیب ارزش شرکتها عمدهترین جلوههای این شش روند هستند که نوعا به وسیله اقتصاددانان وتحلیلگران سیاسی مورد بررسی قرار نمیگیرند.
در اینجا داستانی درباره هر کدام از این فراروندها، با برخی پیشبینیهای احتیاطی مهم تعریف میکنیم. برخی از این پارامترها احتمالا پابرجا هستند و برخی دیگر احتمالا منجر به ایجاد حباب میشوند که احتمالا میترکد یا نمیترکد.
ما تنها معتقدیم که آنها بزرگ هستند و فعالیت اقتصادی را در مقیاس بسیار وسیع تشویق میکنند و درک آنها برای درک و شناخت اقتصاد چین و ماهیت محیط تجارت در چین حیاتی است.
مدنی کردن هزاران میلیون نفر
شهرنشینی به احتمال زیاد، مهمترین پدیده چین مدرن است. بیشتر از ۳۰۰ میلیون چینی طی ۳۰ سال گذشته بهمنظور کسب درآمد ازروستا به شهرها مهاجرت کردهاند و ۳۵۰ میلیون نفر دیگر هم درحال مهاجرت به شهرها هستند.
چین ۱۶۰ شهر با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر و ۱۴ شهر با جمعیتی بیشتر از ۵ میلیون نفر دارد. این شهرها بهطور فزآینده به هم پیوند میخورندوشهرهایی با جمعیت ۳۰ میلیون نفر یا بیشتر که به اندازه جمعیت بسیاری از کشورهای اروپایی است، به وجود میآورند.
بهزودی یک میلیارد شهرنشین شکل میگیرند که این افزایش ناگهانی جمعیت فشار شدیدی به برخی زیرساختهای این کشور نظیر سیستم حمل ونقل و خدمات عمومی و نیز بر منابع حیاتی نظیر آب آشامیدنی پاک وارد میکند. پیش ازاین ۴۰ درصد از رودخانههای چین بهطور جدی آلوده شده و برای استفاده مناسب نیستند. اما برای برعکس کردن این روند، چین ۶۳۶ میلیارد دلار در طرحهای آبی تا سال ۲۰۲۰ سرمایهگذاری میکند. درعین حال، شهرنشینی ثروت زیادی
تولید میکند.
عدهای از این جمعیت (۳۶۰ میلیون نفر) از سال ۱۹۹۰ در چین با سرانه درآمد دریافتی ثروتمند شدهاند و وضعیت اقتصادی آنها بهبود پیدا کرده است و ۳۰۰ درصد رشد درآمد داشتهاند.
شاید بارزترین مثال تولید ثروت در املاک و مستغلات باشد جایی که میزان سرمایهگذاری صورت گرفته از ۱۲۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳ به ۹۸۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ رسیده است.
در حقیقت شرکت دولتی چایناوانکه شرکت بزرگ ساختمانی با تمرکز بر ساخت وساز مجتمعهای مسکونی مدرن برای طبقه متوسط چین، عامل اصلی توسعهدهنده کشور، ۸۰۰۰ آپارتمان را در بیش از ۳۵ شهر در سال ۲۰۱۲ ساخت و رکورد فروش سالانه ۹۷ میلیارد یوآن (حدود ۱۶ میلیارد دلار) را از خود به جا گذاشت.
شاخص ساختوساز کلان
چین دومین تولیدکننده بزرگ جهان با بیش از ۲/۲ تریلیون دلار ارزش افزوده تولید است. ۸۰ درصد خنک کنندههای جهان، ۹۰ درصد رایانههای شخصی، تقریبا ۷۰ درصد صفحات خورشیدی، ۹۰ درصد تلفنهای همراه جهان و ۶۵ درصد کفش در جهان را تولید میکند. سهم بخش تولید صنعتی در اقتصاد چین ۴۰ درصد است و ۱۳۰میلیون نفر بهطور مستقیم در صنعت اشتغال دارند.
امروز دیگر هزینههای پایین کار در حال افزایش است و حرکت پرتکاپویی از سمت تولید با تکنولوژی پایین به سوی تولید با تکنولوژی بالا وجود دارد.
استراتژی تولید انبوه و فروش ارزان شرکتهای چینی احتمال دارد به قدر کافی در بازارهای غرب در برابر شرکتها با سهم بازار تعیین شده برنده نباشد، اما دست کم گرفتن تولیدکنندگان چینی و صرفههای حاصل از مقیاس خطرناک است.
شاید جهانیترین شرکت یا صنعت چین، غول دیجیتالی سازنده تلفنهای همراه هوآوی «Huawei» است که به وسیله توسعه و گسترش تجهیزات ارزانقیمت برای کشورهای رده دوم و سوم رشد برقآسایی را تجربه کرد و از رقابت با غولهایجهانی تکنولوژی در بازارهای عمده پرهیز میکند.
وقتی هوآوی اقدام به گسترش قلمروی کاری خود کرد، بازار کشورهای کمتر توسعه یافته را در جنوب شرق آسیا، آفریقا، و اروپای شرقی هدف قرار داد که از چشمان تیزبین بازیگران جهانی عمده یعنی غولهای تکنولوژی
دور مانده بود.
هنگامی که این شرکت به سازنده تراز اول و ممتاز جهان در تجهیزات مخابراتی تبدیل شد، بیش از دو سوم درآمد ۳۶ میلیارد دلاریاش را در خارج از چین بهدست آورد. این مزیت صرفه حاصل از مقیاس به آنها اجازه داد تا در خانه محصولات پیچیدهتر را بسازند و به سوی کشورهای رده اول نقل مکان کنند.
افزایش مصرفکنندگان چینی
طبقه متوسط آمریکا موتور رشد اقتصادی جهان در سراسر قرن بیستم بود. اکنون منطقه آسیا-اقیانوسیه این موتور رشد است که تا سال ۲۰۳۰ دوسوم طبقه متوسط جهان در آن خواهد بود.
درحالیکه تمرکز مصرفکنندگان چینی بر ارزش پول که عامل افزایش و ترقی شرکتهایی نظیر چاینا وانکه و شرکت سرمایهگذاری تینگی بوده است، اما عادتهای مصرفی چین در حال تغییر هستند.
با افزایش شتاب روند شهرنشینی، مخارج مصرف کننده شباهت بیشتری به مخارج طبقه متوسط غرب پیدا میکند. شهروندان چینی شهرنشین برای برآورده کردن نیازهایشان خرید میکنند، تقاضایی به سرعت افزایشی برای سرگرمی، خوراک و کالاهای طبقه متوسط شکل میگیرد. بهعنوان مثال، چین بیش از ۱۳ میلیون تن مرغ در سال ۲۰۱۲، بیشتراز آمریکا مصرف کرد.
با توجه به مصرف مرغ چینی که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰، ۵۴ درصد رشد داشته، پیشبینی میشود که این بازار رشدی سالانه
۱۸ درصدی را طی ۵ سال آینده تجربه خواهد کرد.
شواهد بیشتر این حقیقت را بازگو میکنند که بزرگترین شرکت آمریکایی که تحت تملک چینیها است در زمینه تکنولوژی، خودروسازی یا انرژی فعالیت ندارد.
در سال ۲۰۱۳ شرکت بینالمللی شوانگوی ۷/۱ میلیارد دلار را برای خریدن شرکت اسمیت فیلد که بزرگترین تولیدکننده و فرآوری کننده گوشت خوک در جهان است، هزینه کرد.
با این حال این شگفتانگیز نیست که تجارت محصولات کشاورزی داغترین صنایع جدید دنیای تجارت است. تقریبا هر وضعی نیاز به ارتقا و بهبود دارد، از کاربری زمین و آب تا تدارکات و
خرده فروشی.
ثروت و فراوانی آن
سپردههایبانکی چین در بانکهای خارجی به بیش از ۱۵ تریلیون دلار میرسد و این رقم هر سال ۲ تریلیون دلار رشد میکند. کل ذخایر ارزی خارجی چین، ۵/۳ تریلیون دلار است.
چین بزرگترین خریدار خارجی بدهی دولت آمریکا است و مازاد تجاری سالانهاش با
ایالات متحده از رقم ۱۰ میلیون دلار در سال ۱۹۸۵ به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ رسیده است.
در سال ۲۰۰۳، وام بانکی ۸۸ درصد بخش تامین سرمایه چین را تشکیل داد، در سال ۲۰۱۲، این نسبت، ۵۵ درصد بود. اما بازار بزرگ وام، خارج از نظام بانکداری رسمی ظهور کرده است، که با تامین سرمایه زیرزمینی، وام خارج از ترازنامه و مدیریت ثروت تکمیل میشود و با سرمایهگذار شریک میشود و آن را در طرحهای مختلف سرمایهگذاری میکند.
با این حال، محصولات و سرمایه مشخص نمیکنند که داراییها در کجا سرمایهگذاری میشوند. این وضعیت ریسکهایی را به وجود میآورد و بر پویایی صنعت بانکداری چین تاثیر منفی میگذارد. بانکداری در چین در تسلط دولت قرار دارد.
غول خوش فکر
صنعت تولید در چین تنها چیزی نیست که در مقیاس وسیع در چین اتفاق میافتد. تعداد دانشآموختگان کالجها از یک میلیون نفر در سال ۱۹۹۸ به ۷/۵ میلیون نفر در سال ۲۰۱۲ رسیده است که قدرت فکری چین را به پدیدهای در حال تغییر تبدیل میکند.
انفجاری در سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه به وجود آمده است، در سال ۱۹۹۳ چین تنها ۲/۲ درصد مخارج بخش تحقیق وتوسعه جهان را در اختیار داشت، تا سال ۲۰۰۹ این رقم به ۱۲/۸ درصد رسید و کاملا در راستای اکثر کشورهای اروپایی بود. در سال ۲۰۱۱ چین از ژاپن، پیشی گرفت و اکنون بعد از ایالات متحده در مقام دوم قراردارد.
غولهای تولیدکننده چین حجم عظیمی د ارند، جیبهای گود و دسترسی به جمعیت فراوانی از متخصصان ماهر. برای مثال شرکت هوآوی ۱۵۰ هزار کارمند دارد که ۶۸ هزار نفر از آنها در بخش تحقیق وتوسعه کار میکنند و سیسکو ۶۶ هزار کارمند دارد که تنها ۲۱ هزار نفر آنها در بخش تحقیق و توسعه مشغول بهکار هستند.
این خبر خوبی است. اخبار نهچندان خوب آن است که اختلاف اساسی بین تحصیل، اشتغال، و سایر شاخصهای تعیینکننده نیروی تفکر چین وجود دارد. یک سوم دانشجویانی که در سال ۲۰۱۲ فارغ التحصیل شدند در دستیابی به شغل ثابت ناکام ماندند.
اینترنت در چین
اینترنت پدیده جدیدی در چین است و به سرعت توسعه یافته است. در حدود ۶۰ درصد از جمعیت چین یعنی جمعیتی در حدود ۶۱۸ میلیون نفر کاربران اینترنت هستند.
این افراد کاربری خود را از سه تا چهار سال گذشته آغاز کردهاند و امروز ضریب نفوذ اینترنت در چین ۴۰ درصد است که در مقایسه با آمریکا که ضریب نفوذ ۸۰ درصدی دارد، قابل ملاحظه است.
قابلیت این رشد به وسیله حقیقت دیگری نیز مورد تاکید قرار میگیرد: کاربران اینترنت در چین ۵ تا ۶ ساعت در هفته بیشتر از کاربران اینترنت در ایالات متحده آنلاین هستند. با این حال، رفتار کاربران دو کشور باهم تفاوت دارد.
درحالیکه جستوجو در اینترنت و بررسی نامههای الکترونیکی بر سایرفعالیتهای آنلاین در چین برتری دارد، گرایش تازه کاربران به سوی پیام رسانی فوری و ارسال ویدئو بوده است.
ارسال نظر