تسلط بر آینده برپایه سناریوسازی
ابوالفضل توکلی*، میلاد کوچکیان* در دنیای رقابتی امروز شرکتها و سازمانها در برنامهریزی برای آینده خود درگیر چالش بسیار بزرگی در موضوع پیشبینی آینده هستند. به همین دلیل آشنایی با روشهای پیشبینی آینده محتمل به یکی از ضروریترین فعالیتهای کسبوکارها در بازار رقابتی امروز و بهویژه در کشور ما تبدیل شده است. بعضا نوسانات و تغییرات محیطی آنقدر زیاد است که شرکتها از چند ثانیه بعد خبری ندارند. امروزه شرکتها، بنگاههای اقتصادی و سازمانها بیشتر میل به اندازهگیری وضعیت موجود دارند و از ابزارهای متعددی برای خودارزیابی بهره میگیرند، اما همانطور که در ادبیات مربوط به مدیریت استراتژیک میخوانیم، متاسفانه هنوز نگاه و تفکر استراتژیک در کسبوکارهای ما به چشم نمیخورد.
ابوالفضل توکلی*، میلاد کوچکیان* در دنیای رقابتی امروز شرکتها و سازمانها در برنامهریزی برای آینده خود درگیر چالش بسیار بزرگی در موضوع پیشبینی آینده هستند. به همین دلیل آشنایی با روشهای پیشبینی آینده محتمل به یکی از ضروریترین فعالیتهای کسبوکارها در بازار رقابتی امروز و بهویژه در کشور ما تبدیل شده است.
بعضا نوسانات و تغییرات محیطی آنقدر زیاد است که شرکتها از چند ثانیه بعد خبری ندارند. امروزه شرکتها، بنگاههای اقتصادی و سازمانها بیشتر میل به اندازهگیری وضعیت موجود دارند و از ابزارهای متعددی برای خودارزیابی بهره میگیرند، اما همانطور که در ادبیات مربوط به مدیریت استراتژیک میخوانیم، متاسفانه هنوز نگاه و تفکر استراتژیک در کسبوکارهای ما به چشم نمیخورد.
تفکر استراتژیک یعنی شناسایی پارادایمها و شرایط محتمل آینده و برنامهریزی مناسب جهت رویارویی با آنها.
آنچه مسلم است، اینکه اگر شرکتها قابلیت پیشبینی آینده محتمل را داشته باشند در برنامهریزیهای خود قویتر عمل خواهند کرد. یکی از کاربردیترین و در عین حال جذابترین ابزارها در دست مدیران امروز برای پیشبینی آینده سناریو است. سناریونویسی مدیران را قادر خواهد ساخت تا درباره تغییرات ایجاد شده در محیط رقابتی خود به دقت و عمیقا تفکر کنند، تفکری از جنس استراتژیک.
سناریویسی مدیران را وادار میکند تا با ملاحظه آنچه باید بشود، نه آنچه هست، فرآیند برنامهریزی را آغاز کنند. آنان الگوهای متفاوت کسبوکار آینده را جستوجو کرده و به تصویر میکشند، نه برونیابی رفتار گذشته را.
برنامهریزی مبتنی بر سناریو امکان تلاش همراه با تعقل را در شکستن مقررات کسبوکار به مدیران میدهد. از دید کارآفرینانه اینگونه میتوان بیان کرد که برنامهریزی مبتنی بر سناریو، مدیران را در کشف پارادایمها و چالشهای آتی و انتخاب بهترین راهحلها برای این چالشها همراه با رویکردی نوآورانه آموزش خواهد داد. بزرگترین هدف سناریونویسی را میتوان طرحریزی روشی برای پیریزی و تسهیل تفکر استراتژیک در گروههای مدیریتی و شرکتهای چندسازمانی دانست که در آنها عدمقطعیت در محیط کسب و کار در حال افزایش است. سناریو به زبان ساده نوشتن یک داستان برای آینده محتمل است. فرهنگ لغت، سناریو را «طرح کلی وضعیت طبیعی حوادث یا وضعیت حوادث مورد انتظار» میداند، اما اگر از دید مدیریتی بخواهیم سناریو را تعریف کنیم، میتوان گفت: «سناریو، داستانی توصیفی از بدیلهای موجه است که به بخش خاصی از آینده نظر دارد.» بزرگترین هنر یک شرکت در دنیای رقابتی امروز، کشف فرصتهای آتی و تخصیص منابع اثربخش برای استفاده بهینه از این فرصتها است و سناریونویسی بهترین ابزار در دست مدیران برای انجام این کار است. از سناریونویسی در اکثر حوزههای
مدیریتی مثل برنامهریزی تولید، پیشبینی تقاضا، برنامهریزی فروش و بازاریابی و تبلیغات و... میتوان استفاده کرد. برای تدوین سناریوهای محتمل، بر اساس فرآیندی شبیه مدیریت استراتژیک، ابتدا باید نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصتها و تهدیدهای خارجی شرکت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد تا سناریوی تدوین شده مبتنی بر واقعیتها باشد.
جهت برنامهریزی مبتنی بر سناریو مراحل سه گانه زیر را باید پیمود:
۱. شناخت مساله و محدوده: در اولین مرحله باید محدوده و هدف از تدوین سناریو مشخص شده و مساله اصلی بهطور کامل توصیف شود. یک درک کامل از موضوع و مشکل مورد نظر باید به دست آید تا سناریوی تدوین شده بر اساس مشکلات و مساله مطرح شده و به واقعیت نزدیکتر باشد. هر چقدر در این مرحله از برنامهریزی دقت بیشتری صرف شود سناریو اثربخشتر خواهد بود و نتایج اجرای آن ما را به اهداف از پیش تعیین شده خواهد رسانید.
۲. تجزیه و تحلیل محیط: آنچه مسلم است پیشبینی وضعیت آینده یک سازمان یا یک شرکت بدون اینکه بدانیم در حال حاضر در کجا قرار داریم و فاکتورهای محیطی تاثیرگذار بر کسبوکار ما چه هستند، امری بیهوده است. پس باید یک خودارزیابی از فعالیتها و وضعیت کنونی شرکت انجام دهیم. در اولین مرحله از برنامهریزی مبتنی بر سناریو باید کلیه عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر آینده کسبوکار را مورد تحلیل قرار دهیم، منابع سازمانی مثل منابع انسانی، پولی و بهطور کلی منابع استراتژیک را به خوبی شناسایی کرده و فرصتها و تهدیدهای محیط خارج شرکت اعم از عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. هدف اصلی ما از سناریونویسی بهرهمند شدن از فرصتهای محیط کسبوکار با استفاده از منابع شرکت است پس این مرحله شاید مهمترین مرحله از برنامهریزی است، چون فرصتها را به ما نشان میدهد.
۳. تدوین سناریوهای محتمل: در این مرحله آینده محتمل و بالقوه در قالب داستانی کوتاه بیان میشود. در این مرحله سناریوهای مختلفی ممکن است توسط افراد و متخصصان شرکت تدوین و ارائه شود. تدوین سناریوهای محتمل یعنی فراهم آوردن چندین آینده منسجم که از میان تعداد نامحدودی از احتمالات انتخاب شدهاند.
۴. تدوین استراتژی و اقدامات اجرایی: برای محقق کردن و تبدیل به عمل کردن سناریو تدوین شده در مرحله قبلی، باید استراتژی مناسبی تدوین شود. به عبارت دیگر برای رسیدن به آینده محتمل، به تصویر کشیده شده باید مسیر مناسب حرکت را مشخص کنیم تا منابع را به صورت اثربخش تخصیص دهیم. استراتژیهای تدوین شده در این مرحله برای محقق شدن سناریو باید همسو شوند؛ بنابراین استراتژیهای تولید، بازاریابی، مالی و... براساس هدف اصلی تدوین سناریو که توسط شرکت مشخص شده است، همردیف میشوند و برای اجرای استراتژیهای مدون، اقدامات اجرایی تعریف میشود.
برنامهریزی مبتنی بر سناریو یک ابزار کیفی تصمیمگیری و برنامهریزی برای آینده محتمل است و شاید بزرگترین عیبی که این روش دارد کیفی بودن تصمیمگیری است. در این روش، اعداد و ارقام جایگاه زیادی ندارند پس تصمیمگیریها نیز آنقدر دقیق نیست و شاید توانمند کردن مدیران با ابزاری که بیشتر دیدکلان به آنها بدهد، در درازمدت کار صحیحی نباشد، بنابراین توصیه میشود از این روش با ابزارهای کمی تصمیمگیری بهصورت یکپارچه استفاده شود.
*(ala.ir)
ارسال نظر