نویسنده: Alex"Sandy"Pentland مترجم: بیتا نظام‌دوست منبع: HBR به جز عده‌ انگشت‌شماری از مردمان بسیار باهوش، اکثر ما جزو آن دسته از افرادی هستیم که دست کم همیشه نمی‌توانیم تصمیم‌های درستی بگیریم، اما ناامید نباشید. تحقیقات جدیدی که در دانشگاه ام‌ای‌تی انجام شده است نشان می‌دهد که هر فردی می‌تواند به یک تصمیم‌گیرنده ماهر تبدیل شود. کلید این تغییر تنها این است که سعی کنید به‌طور مداوم «کاوش‌های اجتماعی» انجام دهید یا به عبارت دیگر، همواره به دنبال طیف گسترده‌ای از افراد و ایده‌های جدید باشید.
تیم تحقیقاتی پت‌لند در سال 2011 داده‌هایی از 6/1 میلیون کاربر سایت eToro - که یک وب‌سایت سرمایه‌گذاری است- را گردآوری کردند. با بررسی اطلاعات کاربران مشخص شد معامله‌گرانی که سطح قابل‌قبولی از تنوع ایده‌ها و افراد را در شبکه‌های اینترنتی خود داشته‌اند در مقایسه با افراد منزوی‌تر به 30 درصد سود سرمایه‌گذاری بیشتر دست پیدا کرده‌اند. عملکرد آنها در مقایسه با افرادی که به یک گروه خاص تعلق داشتند و در «اتاق پژواک» (اشاره‌ای است به هر موقعیتی که در آن اطلاعات، عقاید یا باورها از طریق انتقال در یک فضای بسته گسترش یافته یا تکرار می‌شود) گرفتار آمده بودند، نیز به همین میزان برتری داشت. این تیم همچنین موفق شد با اشاعه‌ انگیزه و محرک‌هایی در میان معامله‌گران، مدل مد نظر خود را عملی کند و نتیجه‌ نهایی این بود که سود تمامی کاربران این وب‌سایت به دو برابر رسید.
اگرچه این یافته‌ها تاکنون تنها به سرمایه‌گذاری سهام مربوط می‌شود، اما محققان بر این باورند که انواع گسترده‌ای از سازمان‌ها می‌توانند از آنها برای بهبود تصمیم‌گیری‌های داخلی خود بهره برند.
اشاره کردیم که راز اتخاذ تصمیم‌های درست، بهره‌گیری از «کاوش‌های اجتماعی» مداوم است. کاوشگران اجتماعی زمان زیادی را صرف جست‌وجوی افراد و ایده‌ها می‌کنند. اما آنها لزوما به دنبال بهترین افراد و ایده‌ها نمی‌گردند، بلکه به جای آن به دنبال ایجاد ارتباط با طیف گسترده‌ای ازافراد مختلف هستند تا از این طریق به انواع طرز تفکر‌های متفاوت، دسترسی پیدا کنند. این تفکرها و ایده‌ها، استراتژی‌های خردی هستند که گردآوری مجموعه بزرگی از آنها به اتخاذ تصمیم‌‌های درست منتهی می‌شود.
اما دقیقا چطور می‌توان از طریق این روند اکتشاف، به تصمیم‌گیری درست رسید؟ آیا تکنیک‌های خاصی برای موفقیت در این روش وجود دارد؟ در ادامه به این دو پرسش پاسخ می‌دهیم.

الگوهای یادگیری اجتماعی
در مطالعات جوامع بشری کهن، اهمیت تعاملات اجتماعی در نحوه جمع‌آوری اطلاعات و تصمیم‌گیری انسان‌ها به چشم می‌خورد. این گرایش طی اعصار همواره در انسان تکامل پیدا کرد زیرا گردآوری و ادغام ایده‌ها به وی مزیتی مافوق دیگران می‌داد، چرا که او از «خرد جمعی» برخوردار می‌شد. مشاهده استراتژی‌های مختلف افراد در زندگی‌شان، به رسیدن به تصمیم‌های درست کمک می‌کند. در واقع، یکی از کلیدهای دستیابی به این هدف، مشاهده دقیق موفقیت و شکست دیگران در روش‌‌هایشان است.
برای درک اینکه چگونه از الگوهای اجتماعی در محیط کسب‌وکار مدرن بهره بگیریم، سراغ پروژه تحقیقاتی eToro رفتیم. eToro وب‌سایتی است که به کاربران خود اجازه می‌‌دهد تا معاملات روزانه سایر افراد را ببینند و در صورت تمایل از رفتار آنها الگوبرداری کنند. اطلاعات روی این سایت به‌طور کاملا شفاف و آشکار وجود دارد؛ در نتیجه به راحتی می‌توان اقدامات، تصمیم‌ها و تجربه افراد را مشاهده کرد و مورد سنجش قرار داد. سرمایه‌گذاران در eToro می‌توانند دو نوع کلی از معاملات را انجام دهند: «معامله فردی» که در آن یک کاربر، سهامی را به‌طور مستقل خریداری می‌کند و «معامله اجتماعی» که در آن کاربر، معامله فردی کاربر دیگری را کپی می‌کند. آنها همچنین می‌توانند در صورت تمایل با استفاده از گزینه «پیروی» (follow)، تمام معاملات کاربر دیگر را کپی کنند؛ البته با هر کپی مبلغ اندکی هم به فرد اولیه پرداخت می‌شود و کاربرانی که پیروان زیادی داشته باشند، مبلغ نسبتا خوبی را از این راه دریافت می‌کنند.
طبق بررسی ما، معامله‌گرانی که از تعادل مناسب و تنوع ایده‌های کافی در شبکه برخوردار هستند به سودی معادل ۳۰ درصد بالاتر از سایرین دست می‌یابند.


به یاد داشته باشید که تصمیم‌گیری در خلأ رخ نمی‌دهد، حتی بهترین‌ها نیز به‌ندرت می‌توانند با تعمق در انزوا به آن مرحله دست
یابند.
تصمیم‌گیری‌ درست زمانی رخ می‌دهد که افراد از تجربیات دیگران بهره می‌گیرند و از آنها می‌آموزند. موفقیت در این فرآیند، تا حد زیادی بر کیفیت اکتشافات اجتماعی و اینکه چقدر اطلاعات و منابع شما از ایده‌های متنوع و مستقل سرشار باشد، متکی است.



در سال ۲۰۱۱، ما اطلاعات مربوط به معاملات ۶/۱ میلیون کاربر eToro را جمع‌آوری کردیم و در مجموع توانستیم حدود ده میلیون معامله‌ مالی را مورد بررسی قرار دهیم. نکته‌ جالب در این بررسی برای ما این است که موفق شده‌ایم وقوع پدیده یادگیری اجتماعی را به وضوح مشاهده کنیم و اثر آن را در اَعمال مردم بررسی و سودآور یا غیرسودآور بودن آن را پیگیری کنیم. همچنین در مجموعه‌ داده‌های دیگر نیز می‌توانیم تاثیر کاوش‌های اجتماعی را به وضوح ببینیم و بهترین الگوهای آنها را مشخص کنیم.
اگر به نمودار رفتار سرمایه‌گذار در eToro (قسمت «پیداکردن بهترین نقطه‌ برای تصمیم‌گیری») نگاه کنیم، می‌توانیم ببینیم که مردم در امتداد یک پیوستار قرار می‌گیرند. در ابتدای پیوستار یک گروه از سرمایه‌گذاران قرار دارند که تقریبا در انزوای کامل کار می‌کنند؛ آنها تعداد اندکی از معامله‌گران دیگر را دنبال می‌کنند سپس خودشان ایده‌های سرمایه‌گذاری‌شان را شکل می‌دهند. در انتهای آن گروهی از معامله‌گران را می‌بینیم که در ارتباطات چندگانه با یکدیگر هستند؛ به طوری‌که از بسیاری افراد پیروی می‌کنند و توسط بسیاری دیگر پیروی می‌شوند و استراتژی‌های آنان اغلب با یادگیری اجتماعی هدایت می‌شود. اکثریت سرمایه‌گذاران حاضر در eToro نیز در جایی بین این دو گروه جای می‌گیرند. آنها در سطح متوسطی از یادگیری اجتماعی شرکت می‌کنند و همراه با درجه‌ای از استقلال رفتار می‌کنند و صرفا «پیرو» نیستند.

پیدا کردن بهترین نقطه‌ برای تصمیم‌گیری
چه الگویی از اکتشاف و یادگیری اجتماعی بهترین نتیجه را تولید می‌کند؟ تحلیل نتایج نشان می‌دهد که اثر یادگیری اجتماعی در کسب سود بیشتر بسیار قابل‌توجه است. ما دریافتیم که معامله‌گرانی که از تعادل مناسب و تنوع افکار در شبکه‌ خود بهره می‌برند- یعنی یادگیری اجتماعی نه خیلی کم و نه بیش از حد زیاد را دارند- بازده سرمایه‌ای معادل ۳۰ درصد بیشتر از بازده دو گروه معامله‌گران مستقل و معامله‌گران اجتماعی دریافت می‌کنند. در این محیطِ تجارت دیجیتال، بهترین نقطه برای تصمیم‌گیری جایی بین دو سرِ پیوستار است. این منطقه میانی همان نقطه‌ای است که در آن یادگیری اجتماعی؛ یعنی کپی کردن رفتار افراد موفق به سود واقعی منجر می‌شود. اگرچه این مطالعه تنها بر تصمیم‌گیری‌های مالی متمرکز شده است، ما معتقدیم که این اصل برای انواع تصمیم‌گیری‌های دیگر نیز صادق است.

جریان ایده‌ها و تصمیم‌گیری
مطالعه‌ eToro به وضوح آشکار می‌سازد که جریان ایده‌ها، معیاری کلیدی در موفقیت عملکرد یک شبکه اجتماعی در گردآوری و پالایش استراتژی‌های تصمیم‌گیری است. جریان ایده‌ها دو مولفه اساسی دارد: تعامل در داخل یک گروه و اکتشاف در خارج از آن؛ این دو مولفه می‌توانند، بهره‌وری و خروجی خلاق را تضمین کنند.
اما یک فرد چه باید بکند تا نرخ جریان ایده‌هایش را افزایش دهد؟ پس از مطالعه بیش از ده‌ها سازمان دریافته‌ایم که تعداد فرصت‌های موجود برای یادگیری اجتماعی (که معمولا شامل تعاملات رسمی چهره به چهره در میان کارکنان می‌شود) اغلب بزرگ‌ترین عامل در بهره‌وری یک شرکت است.
ما در پژوهشمان به ارزیابی مقدار این فرصت‌ها با اندازه‌گیری میزان تعامل یک گروه‌، مقدار برقراری ارتباط اعضای آن گروه با یکدیگر و تعداد اعضای دخیل در تعاملات پرداختیم. یافته‌ها نشان می‌دهد که حتی ترفندهایی بسیار ساده برای افزایش تعامل یک گروه می‌تواند، به بازدهی چشمگیر منجر شود. برای مثال تغییری کوچک برای ایجاد زمان استراحت و صرف قهوه به کارکنان اجازه داد تا با یکدیگر راحت‌تر صحبت کنند و این امر به چنان بهبود بهره‌وری‌ منتهی شد که در عرض یکسال برای شرکت ۱۵ میلیون دلار صرفه‌جویی به همراه آورد. شرکت دیگری در اقدامی طول میزهای ناهارخوری خود را درازتر کرد، در نتیجه کارکنان را به تعامل بیشتر با افرادی که نمی‌شناختند، تشویق کرد و این حرکت به تنهایی توانست بهره‌وری را حدود پنج درصد افزایش دهد.
جریان ایده‌ها با نحوه تعامل یادگیری اجتماعی با یادگیری فردی نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. هر تصمیم‌ ترکیبی از اطلاعات فردی و اجتماعی است و زمانی که اطلاعات فردی ضعیف باشد، مردم اغلب بر اطلاعات اجتماعی تکیه می‌کنند. برای مثال هنگامی که سرمایه‌گذاران در مورد جهت‌گیری بازار نامطمئن هستند، اثر یادگیری اجتماعی قابل‌ملاحظه‌تر می‌شود و در این شرایط زمانی که مردم سرمایه‌گذاران بیشتری را مشاهده می‌کنند که راهبردهای معاملاتی مشابه خودشان را در پیش گرفته‌اند، اعتماد به نفس پیدا می‌کنند و احتمال سرمایه‌گذاری آنها در آن راهبرد خاص بیشتر
می‌شود.
البته این کار یک عیب بزرگ هم دارد و آن این است که می‌تواند، منجر به اعتماد به نفس کاذب و رواج نحوه تفکر صرفا گروهی شود. یادگیری اجتماعی تنها زمانی به تصمیم‌گیری کمک می‌کند که هر یک از افراد اطلاعات مختلفی داشته باشند. هنگامی که اطلاعات منعکس شده از منابع بیرونی (مانند مجلات، تلویزیون، رادیو و غیره) بیش از حد یکسان شوند، معاملات اجتماعی سوددهی خود را رفته رفته از دست می‌دهند. در چنین شرایطی، نه‌تنها تفکر گروهی به‌کار نمی‌آید، بلکه نقض آن خود می‌تواند بهترین راهبرد تجاری
باشد.
به‌طور مشابه، وقتی که تعامل در یک گروه بالا و به شدت متمرکز است، اغلب یک دسته از ایده‌های تکراری در بین آنها می‌چرخد و آنها تکرار محض این ایده‌ها را نمی‌بینند؛ چراکه ایده‌ها معمولا از فردی به فرد دیگر اندکی تغییر می‌کند و این توهم را در آنها ایجاد می‌کند که هر کس به‌طور مستقل به استراتژی یکسان رسیده است و بیشتر از آنچه باید به ایده‌ها مطمئن می‌شوند. این اثر «اتاق پژواک» نام دارد که اغلب باعث به‌وجود آمدن حباب‌های اقتصادی می‌شود. اما اگر شما از وجود اتاق پژواک آگاه باشید، می‌توانید از گرفتار آمدن در آن جلوگیری کنید.
برای این منظور شما باید به دقت مشاهده کنید که افراد در اطرافتان چقدر بر یکدیگر نفوذ دارند و به دنبال نشانه‌هایی از وابستگی بین آنها بگردید. مثلا آیا اعضای تیم الف همیشه نظری مشابه تیم ب دارند؟ افرادی که به‌طور منظم عقاید مشابهی دارند به احتمال قوی از منابع یکسانی از اطلاعات استفاده می‌کنند. گروه‌های اجتماعی فشرده اغلب پدیده اتاق پژواک را تجربه می‌کنند، چرا که اعضای آنها مدام تمایل در به اشتراک گذاشتن اطلاعات خود دارند و حتی ممکن است فشار اجتماعی‌ای مبنی بر داشتن نظرات یکسان وجود داشته باشد. با تمرکز کردن بر جریان ایده‌ها در شبکه‌تان می‌توانید ایده‌های تکراری را حذف و نظرات مستقل را حفظ کنید.

تنظیم و تعدیل یک شبکه
ساختار شبکه اجتماعی، میزان تاثیر مردم بر یکدیگر و نیز حساسیت افراد به ایده‌های جدید، همگی جریان ایده‌ها و در نتیجه عملکرد افراد در یک شبکه را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در نتیجه، شما می‌توانید با تنظیم هر یک از این متغیرها، شبکه‌های اجتماعی را به‌گونه‌ای تعدیل کنید تا آن را به تصمیم‌گیری بهتر و نتایج پرحاصل‌تر سوق دهید.
به عنوان مثال، چه باید کرد اگر جریان ایده‌ها بیش از حد کم و آهسته یا بیش از حد زیاد و سریع شود؟ ما دریافتیم که می‌توانیم در میان اعضای eToro، جریان ایده‌ها را با ارائه مشوق‌های کوچک و محرک‌هایی تغییر دهیم، به طوری که معامله‌گران منزوی‌تر را تشویق کنیم تا تعاملات بیشتری با دیگران داشته باشند و معامله‌گرانی را که تماس‌های بیش از حد دارند، به تعامل کمتر در داخل گروه و روابط بیشتر در خارج از آن دعوت
کنیم.
این مفهوم تنظیم، در انواع شبکه‌ها قابل انطباق است. برای نمونه جریان ایده‌ها در روزنامه‌نگاری امری مهم است (تا خبرنگاران با منابع کافی حول یک خبر صحبت کنند و بتوانند تمام جنبه‌های آن را پوشش دهند)، در کنترل‌های مالی حائز اهمیت است (تا اطمینان حاصل شود که تمام منابع تقلب در نظر گرفته شده است) و در کمپین‌های تبلیغاتی کاربردی است (تا شرکت‌ها به اندازه کافی با مجموعه‌ای متنوع از نظرات مشتریان برخورد داشته باشند.) پژوهش ما روی eToro نحوه عملکرد یادگیری اجتماعی را در یک زمینه خاص که همان معاملات سهام ‌باشد، نشان می‌دهد؛ اما حقیقت این است که یادگیری اجتماعی در طیف گسترده‌ای از تصمیم‌گیری‌های مدیریتی نقشی کلیدی ایفا می‌کند.