مهارتهای مدیریتی
کلید رشد شرکتهای کوچک در دست شرکتهای بزرگ
نویسنده: Sangeeta Badal مترجم:میثاق شمشیری منبع: Gallup شرکتهای کوچک و شرکتهای متوسط، اساسیترین بخشها برای ایجاد گزینههای اشتغال هستند. اما برای نشان دادن اهمیت آنها به خودشان، نیاز به دخالت شرکتهای بزرگ است. شرکتهای اقتصادی کوچک و متوسط یا به اختصار SMEs، خون جاری در رگهای اقتصاد کشورها به حساب میآیند. آنها بهترین بسترها برای تولید فرصتهای شغلیاند. این نوع فرصتهای شغلی، در تمام جهان به شدت مورد نیاز هستند و باید به آنها اهمیت داده شود. بر اساس آمارهای شرکت Gallup، از ۳ میلیارد نفری که مشغول به یک کار مناسب هستند - کاری که سی ساعت یا بیشتر در هفته بوده و درآمد حاصل از آن مشروعیت قانونی دارد- ۸/۱ میلیارد نفر یا به عبارتی ۶۰ درصد آنها به طور رسمی استخدام نیستند.
نویسنده: Sangeeta Badal مترجم:میثاق شمشیری منبع: Gallup شرکتهای کوچک و شرکتهای متوسط، اساسیترین بخشها برای ایجاد گزینههای اشتغال هستند. اما برای نشان دادن اهمیت آنها به خودشان، نیاز به دخالت شرکتهای بزرگ است.
شرکتهای اقتصادی کوچک و متوسط یا به اختصار SMEs، خون جاری در رگهای اقتصاد کشورها به حساب میآیند. آنها بهترین بسترها برای تولید فرصتهای شغلیاند. این نوع فرصتهای شغلی، در تمام جهان به شدت مورد نیاز هستند و باید به آنها اهمیت داده شود. بر اساس آمارهای شرکت Gallup، از 3 میلیارد نفری که مشغول به یک کار مناسب هستند - کاری که سی ساعت یا بیشتر در هفته بوده و درآمد حاصل از آن مشروعیت قانونی دارد- 8/1 میلیارد نفر یا به عبارتی 60 درصد آنها به طور رسمی استخدام نیستند.
داشتن یک مشتری بزرگ، فرصتهای شغلی بسیاری فراهم میکند. برخی از مدیران محلی به این مساله با جدیت بیشتری نگاه میکنند. برای مثال مدیران کشورهای مختلف در انجمن مشاوران خلیجفارس یا GCC، برنامهها و سیاستهای سرمایهگذاری خود را روی شرکتهای کوچک و متوسط معطوف ساخته و آنها را برای جدال بر سر گرفتن قراردادهای دولتی تشویق میکنند. در کشورهای عضو GCC، شرکتهای کوچک و متوسط بیش از ۹۰ درصد بخش خصوصی را در اختیار داشته و بین ۴۰ تا ۶۳ درصد از نیروی کار خصوصی را به استخدام خود درآوردند. همچنین شرکتهای بزرگ این منطقه، خدمات زیادی را از شرکتهای کوچک و متوسط میگیرند. این امر موجب پیشرفت شرکتهای بزرگ هم میشود. در دسامبر سال ۲۰۱۲، دولت امارات قانونی را تصویب کرد که در پی آن دولتها موظف بودند تا ۵ درصد از بودجه خود را به خرید محصول یا دریافت خدمات از شرکتهای نوپا اختصاص دهند. این تعهد میتواند یک پیغام بزرگ و در عین حال خوب برای شرکتهای کوچک بخش خصوصی باشد تا به فکر احتیاجات شرکتهای بزرگ بیفتند. برای نشان دادن اهمیت SMEها به خودشان، نیاز به دخالت شرکتهای بزرگ است و در این راه شرکتهای بزرگ یک نقش
کلیدی ایفا میکنند. شرکتهای بزرگ سالانه میلیاردها دلار صرف هزینههای خدماتی یا خرید محصولات از دیگر شرکتها میکنند. نظافت، امور تاسیساتی، پشتیبانیهای نرمافزاری، سرویسهای تغذیه و بسیاری از خدمات غیرقابلاجتناب دیگر. در مطالعهای که روی ۲۰۰ شرکت کوچک در آمریکا، طی مدت ۲ سال اخیر صورت گرفته است، هفت شرکت از ۱۰ شرکتی که امور خدمترسانی به شرکتهای بزرگ داشتهاند، هم از نظر سود مالی و هم از لحاظ اعتبار شرکتی، رشد چشمگیری را تجربه کردهاند.
همکاری با شرکتهای بزرگ میتواند تجربههای خوبی را در اختیار شرکتهای کوچک قرار دهد. این همکاری میتواند موجب بهبود ساختار شرکتهای کوچک و متوسط شده، تمرینی برای نحوه مدیریت آنها باشد و عملکرد آنها را ارتقا بخشد. این تغییرات منجر به افزایش بهرهوری شرکتهای کوچک از تکنولوژی میشود. کارآیی آنها را افزایش داده و از همه مهمتر، موجب استقلال مالی و پایداری اقتصادی شرکتهای نوپا میشود. سود بیشتر و شرایط پایدار اقتصادی، منجر به افزایش گزینههای کاری و فرصتهای شغلی میشود. یک مشتری بزرگ میتواند موجب افزایش اعتبار شده و همچنین فرصتهای دیگری هم در کنار خود به همراه داشته باشد. بهترین سود ناشی از این پیشرفت، افزایش سطح آگاهی، ابتکارات و ایجاد تعاریف جدیدی از کسبوکار است. رشد شرکتهای کوچک میتواند امیدی برای شرکتهای نوپا باشد. دیدن پیشرفت یک شرکت، انگیزههای رقابت را در شرکتهای دیگر تازه وارد بیشتر میکند.
سود ناشی از این ارتباطات به کسبوکارهای بزرگ هم میرسد. شرکتهای بزرگ دریافتند که استفاده از خدمات شرکتهای خصوصی کوچکتر، تنها یک وظیفه اجتماعی نیست، بلکه میتواند سودآور هم باشد. شرکتهای کوچک، انعطاف و خلاقیت بیشتری برای رفع نیاز شرکتهای بزرگ دارند. سرعت آنها برای خدمترسانیهای موضعی بیشتر است که همین امر میتواند، سود قابل ملاحظهای در روند کار داشته باشد. اطلاعات و دانستههای شرکتهای کوچک در رابطه با بازارهای محلی میتواند راههای مختلفی را برای نفوذ محصولات شرکتهای بزرگ در آن بازارها پیش پای این شرکتها بگذارد. با رعایت چهار نکته شرکتهای بزرگ میتوانند در هنگام خرید محصولات یا دریافت خدمات به پیشرفت شرکتهای کوچک و متوسط کمک کنند:
۱.تشخیص و حمایت از استعدادها. همه شرکتهای کوچک یا متوسط نمیتوانند، نقش تامینکننده نیاز را برای شرکتهای بزرگ ایفا کنند. شرکتهای بزرگ میتوانند شرکتهایی که در آنها قابلیت رشد و نمو وجود دارد شناسایی کرده و تجربیات مدیریتی خود را در اختیار آنها قرار دهند. کمک دولتها، هم در شناسایی و هم در پرورش این استعدادها بسیار اهمیت دارد. ۱۱۴ شرکت که در مطالعات انجام گرفته بررسی شدهاند، مورد حمایت دولت بوده و نتایج نشان داد یک برنامه مدون میتواند، کلیدی برای رشد شرکتها وکارآفرینیهای بسیار باشد.
۲.حمایتهای مالی. شرکتهای کوچک و متوسط برای رفع نیازهای شرکتهای بزرگ نیاز به کمکهای اقتصادی دارند. برنامههای سختگیرانه اقتصادی و بازخواستهای سنگین مالیاتی میتواند، بار سنگینی را بر دوش شرکتهای کوچک و متوسط بگذارد. در مقابل، قرار دادن وام در اختیار آنها از طرف دولت یا شرکتهای بزرگ میتواند به شرکتهای کوچک و متوسط فرصت دهد تا توان سر پا ایستادن داشته و در مقابل یک قرارداد جدی دست و پنجه نرم کنند.
۳.شفاف سازی نیازها و خواستههای شرکتهای بزرگ. تخمین اطلاعات مربوط به احتیاجات شرکتهای بزرگ برای شرکتهای کوچک و تازه کار بسیار دشوار است. این امر میتواند برای شرکتهای کوچک یک مانع محسوب شود. ایجاد یک وب سایت ساده که بتواند نیازهای شرکت را در اختیار شرکت خدمت رسان قرار دهد، میتواند بار سنگینی را از دوش شرکتهای کوچکتر بردارد.
۴. سادهسازی مراحل انتخاب و درخواست. تا حد امکان مراحل در خواست کار و روند انتخاب را ساده کنید تا شرکتهای کوچک خواهان کار در یک فرم ساده، برای درخواست کار امور لازم را انجام دهند.
ارسال نظر