نویسنده: Brad Tuttle مترجم: مریم رضایی منبع: Time مشتریان فروشگاه‌های زنجیره‌ای 7-Eleven، این فروشگاه را با دسرهای خنک اسلرپی (Slurpee)، نوشابه‌های بزرگ بیگ گالپ (Big Gulp) و‌هات‌ داگ‌های خوب پخته شده‌‌اش می‌شناسند؛ بنابراین سوال این است که هدف این فروشگاه از ورود به دنیای پیچیده سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز چیست؟
اخیرا این گروه در یک سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز شعبه‌ای را به نام 7-Venturesراه‌اندازی کرده و در برنامه‌هایی مانند «بلی» (Belly) که هدفش استفاده از اپلیکیشن‌های مبتکرانه کاربردی در گوشی‌های هوشمند است، سرمایه‌گذاری کرده است.
در دیدگاه اکثر مصرف‌کنندگان، ساختار کاری و فرآیند عملکرد شرکت شناخته شده‌ای مانند گوگل که سرمایه‌گذاری‌های مبتنی‌بر سیاست‌های کاری آن به وضوح بیانگر اشتیاق این شرکت برای نوآوری و فناوری در زمینه‌های گوناگون است، عموما مورد قبول و قابل‌درک هستند، اما این واقعیت که شرکتی مانند ۷-Eleven که تاکنون به واسطه فروش محصولاتی مانند اسلرپی شناخته می‌شد، در حال سرمایه‌گذاری‌های کلان در زمینه‌ راه‌اندازی بنگاه‌های جدید است، طبیعتا برای عموم عجیب و گیج‌کننده به نظر می‌رسد.
با این حال، یائل‌هاچبرگ، کارشناس کارآفرینی و استاد امور مالی دانشکده مدیریت کلاگ نورث وسترن، در مصاحبه اخیر خود اینگونه توضیح می‌دهد: امروزه سرمایه‌گذاری‌هایی اینچنین دیگر تعجب‌آور و غیر‌قابل‌پیش‌بینی نیستند. به گفته او «با در نظر گرفتن شرایط جدید عصر حاضر، راه‌اندازی این گونه فعالیت‌ها در شرکت‌ها رایج‌تر شده است.»
در گذشته، شرکت‌های بزرگ بیشتر به پژوهش‌های درون سازمانی و کار بر روی محصولات و خدماتی که امید بود با استفاده از آن به مسیر کسب‌وکار خود رونق بیشتری ببخشند، تمایل داشتند. اما به گفته‌هاچبرگ «با گذشت زمان، اولویت شرکت‌ها تغییر کرده و آنها به «برون‌سپاری تحقیق و توسعه» روی آورده‌اند. در این روند، بنگاه‌های تازه تاسیس و کسب‌وکارهای کوچک‌تر ریسک به کارگیری ابزارها و تکنولوژی‌های جدید را می‌پذیرند و شرکت‌های بزرگ‌تر درگیر ادغام و تملک یا سرمایه‌گذاری‌های بزرگ می‌شوند.»
به گفته او در دهه‌های ۸۰ و ۹۰، سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز به هدف کسب سود خالص برای شرکت‌های بزرگ امری بسیار عادی بود. «آنها فقط به دنبال بازده مالی بودند. این شاخه از شرکت‌ها اخیرا ترجیح می‌دهند سرمایه‌گذاری‌هایی مبتنی‌بر اصول استراتژیک انجام دهند و شرکت‌ها را تشویق کنند که به یک شرکت‌ بزرگ‌تر تبدیل شوند. شرکت‌های دارویی، مراقبت‌های بهداشتی و شرکت‌های فناوری اعضای ثابتی در این زمینه هستند و به تدریج شرکت‌ها و بهترین مارک‌های شناخته شده نیز از این گروه‌ها پیروی می‌کنند.»
به عنوان مثال، شعبه سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیز شرکت جنرال موتورز (GM Ventures) در شرکت نانواستیل (Nanosteel) سرمایه‌گذاری کرده که با این کار تکنولوژی فولاد را برای استفاده در تولیدات اتوماتیک توسعه می‌دهد. شرکت کوکاکولا نیز شعبه مشابهی را در سال ۲۰۰۷ به نام Venturing & Emerging Brands تاسیس کرده و سعی آن بر این است که در سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیز، پرورش برند و پیش‌بینی وقایع صنعتی دست داشته باشد. در این راستا، این شرکت در تعدادی از نوشابه‌های ناشناخته که ممکن بود روزی به فروشگاه‌ها و رستوران‌های سراسر جهان بیایند، سرمایه‌گذاری کرده است. گوگل در حوزه‌های مختلف تکنولوژی فعالیت می‌کند و این موضوع باعث می‌شود شعبه سرمایه‌گذاری Google Ventures در همه انواع بنگاه‌های تازه تاسیس سرمایه‌گذاری کند.
مارک مک‌کافری، از مدیران جهانی حوزه تکنولوژی در PwC، می‌گوید: «شعبه‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز شرکت‌ها معمولا در صنایع تکنولوژی و دارویی استفاده می‌شوند تا به نوآوری‌های جدید دسترسی پیدا کنند. به هر حال، این مدل محدود به این صنایع نیست و در صنایع دیگر هم با هدف به دست آوردن همین نتیجه می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد.»
به این ترتیب، دو سرمایه‌گذاری صورت گرفته توسط ۷-Ventures مزایای استراتژیک مستقیمی برای شرکت ۷-Eleven دارد. این فروشگاه زنجیره‌ای کوچک، حجم قابل‌توجهی قهوه می‌فروشد و اولین عملیاتی که ۷-Ventures در آن سرمایه‌گذاری کرد، یک شرکت ناشناخته فروش قهوه بود. اخیرا اعلام شده ۷-Venture یکی از سرمایه‌گذاران سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز ۱/۱۲ میلیون دلاری در برنامه پرداخت وفاداری «بلی» شناخته شده است. این برنامه به همه انواع خرده‌فروشان نفع می‌رساند (برنامه‌ وفاداری مشتریان، روشی در بازاریابی است که موجب ارتقای شخصیت حقیقی و اعتباری مشتری شده و در نهایت به تکرار خرید مشتری منتهی می‌شود). سایت اطلاع‌رسانی تکنولوژی VentureBeat، اشاره کرده که برنامه بلی در حال حاضر با ۵۰ فروشگاه زنجیره‌ای ملی در ۷۰۰ نقطه مختلف، از جمله ۷-Eleven کار می‌کند.
راجا دودالا، مدیر توسعه کسب‌وکار ۷-Eleven و مدیر ۷-Ventures در مصاحبه با مجله فورچون گفته «بخشی از توسعه کسب‌وکار این است که در مورد محصولات جدید، مدل‌های خرده‌فروشی جدید و تکنولوژی‌های جدیدی که به توسعه ترافیک خرده‌فروشی و درگیر کردن مشتری کمک می‌کنند، اطلاعات کسب کنیم. برنامه بلی شبکه‌های وفاداری دیجیتال را ارائه می‌دهد و ما می‌خواهیم بدانیم شبکه‌ها در تقابل با طرح‌های وفاداری مختص خرده‌فروشی‌ها چگونه کار می‌کنند.»
به علاوه، وقتی درمی‌یابید که کسب‌وکار ۷-Eleven به مناطق کوچک و محقر در حومه شهرهای آمریکا محدود نیست، سرمایه‌گذاری‌های این شرکت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در حال حاضر ۷-Eleven بیش از ۵۰ هزار شعبه در ۱۶ کشور مختلف دارد که حدود ۱۵هزار فروشگاه آن فقط در ژاپن راه‌اندازی شده است (در مقایسه با ۸۶۰۰ فروشگاه در آمریکای شمالی). فروشگاه‌های ژاپن در مقایسه با فروشگاه‌های آمریکا سودآورتر هستند (۸۰۰۰ دلار در هر روز برای ۴۵۰۰ دلار).
به گفته‌هاچبرگ، «این شرکت می‌خواهد رهبر بازار باشد و در صحنه رقابت از دیگران پیشی بگیرد؛ بنابراین در کسب‌وکاری که حاشیه سود چندانی ندارد، مدیران به دنبال مسائلی هستند که به آنها مزیت خاصی می‌دهد.»