۱۷ گانه «ایده تا اجرا»
جذب سرمایه در شرکتهای نوپا
چیا چاره خواه بخش دهم سه دلیل زیر را برای تاکید بر اهمیت سرمایه در به موفقیت رسیدن یک استارتآپ میتوان ذکر کرد: ۱- خوشبینی در برآورد هزینهها: معضلی که در کسبوکارهای نوپای شکست خورده وجود دارد، همانا عدم برآورد صحیح از هزینهها است. واقعیت این است که هزینهها بسیار بیشتر از آن است که یک ایده پرداز خوشبین نسبت به موفقیت پروژهاش خواهد داشت.
۲- انرژی درونی سرمایه: سرمایه مانند یک منبع انرژی فشرده شده است که حاصل کار و تلاشی است که انجام گرفته است. ماهیت سرمایه این است که انرژیهای اطراف را گرفته و در درون خود متمرکز میسازد.
۲- انرژی درونی سرمایه: سرمایه مانند یک منبع انرژی فشرده شده است که حاصل کار و تلاشی است که انجام گرفته است. ماهیت سرمایه این است که انرژیهای اطراف را گرفته و در درون خود متمرکز میسازد.
چیا چاره خواه بخش دهم سه دلیل زیر را برای تاکید بر اهمیت سرمایه در به موفقیت رسیدن یک استارتآپ میتوان ذکر کرد: 1- خوشبینی در برآورد هزینهها: معضلی که در کسبوکارهای نوپای شکست خورده وجود دارد، همانا عدم برآورد صحیح از هزینهها است. واقعیت این است که هزینهها بسیار بیشتر از آن است که یک ایده پرداز خوشبین نسبت به موفقیت پروژهاش خواهد داشت.
۲- انرژی درونی سرمایه: سرمایه مانند یک منبع انرژی فشرده شده است که حاصل کار و تلاشی است که انجام گرفته است. ماهیت سرمایه این است که انرژیهای اطراف را گرفته و در درون خود متمرکز میسازد. یک کسبوکار نوپا مسلما به انرژیهای نهفته در درون سرمایه نیاز خواهد داشت.
۳- توان جان به در بردن از ضررهای مقطعی: بسیاری از ایدههای استارت آپی به علت ماهیت نوآورانهشان ممکن است در مراحل اولیه تولدشان درآمد آنچنانی را عاید صاحبانشان نسازند. ممکن است صاحبان کسبوکار بخش بزرگی از منابع خود را صرف شروع استارت آپ کنند؛ بنابراین تحمل شکست آنها بسیار پایین خواهد آمد و همین خطر باعث تلاطم در کسبوکار خواهد شد. به همین دلیل باید سرمایههای جدید در کسبوکار تزریق شوند تا در صورت عدم درآمدزایی در سالهای اولیه امکان ادامه کسبوکار وجود داشته باشد.
ساختاری برای جذب سرمایه
ایده پردازان اولیه استارت آپ باید از مرحلهای به بعد تعصب یا خودخواهی نسبت به ایده خود را کنار بگذارند و به سرمایهگذار بیاندیشند. این مستلزم داشتن فرهنگ شراکت است. سرمایهگذار باارزشترین کالای خود را که همانا سرمایهاش است فراهم میکند و در ازای آن مالکیت بر بخشی از ایده، و آنگاه نوآوری و بهرهوری ایدهپرداز را میخواهد. این هم یک کار فرهنگی است، هم یک کار قانونی و حقوقی. احتمال اینکه صاحبان ایده خود صاحبان سرمایه هم باشند احتمال ضعیفی است. ممکن است برخی استارتآپها بر اساس روابط دوستانه یا خویشاوندی موفق به جذب سرمایههای جزیی اولیه شوند (و برای همین است که در کشورهای در حال توسعه کسبوکارهای خانوادگی موفقتر هستند)، اما این راهحل اساسی نیست. سرمایه و ایده باید در یک بستر قانونی و نه شخصی و خانوادگی به یکدیگر برسند. برای اینکه در اکو سیستم کارآفرینی موفق شد نیاز به اصلاح قوانین و مقررات و ایجاد الگوهایی برای اتحاد سرمایه با اندیشه است.
ایدههای سرگردان و سرمایههای سرگردان
در هر جامعهای خصوصا در جوامع در حال توسعه سرمایههای سرگردان و ایدههای سرگردان زیادی وجود دارند. جدای از معاملات مسکن، طلا و... در واقع افراد زیادی وجود دارند که سرمایههای خود را بدون داشتن ایده به بانکها میسپارند؛ چراکه زمان و تخصص لازم برای بهرهوری آن را ندارند. کافی است بستری برای اتحاد ایدههای سرگردان با سرمایههای سرگردان ایجاد شود. این میتواند مهمترین گام در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی باشد. صنعت سرمایهگذاری در کسبوکارهای نوپا چگونه عمل میکند؟ در این بخش، صنعتی به نام «صنعت سرمایهگذاری در شرکتهای نوپا» معرفی میشود. هدف این است که آنچه پشت پرده قرار دارد و صنعت عظیم کارآفرینی آمریکا را به پیش میراند، مورد بررسی قرار گیرد.
پشتیبان اول، سرمایهگذار مرحله کشت ایده (Seed Funding): اولین حامی استارت آپها سرمایهگذاران مرحله کشت ایده هستند. یک کارآفرین میتواند با یک جستوجوی محلی یا اینترنتی افراد مختلفی برای سرمایهگذاری پیدا کند. در این مرحله سرمایهگذار طبق قوانین و فرمتهای پذیرفته شده در بازار بخشی از سهام شرکت (کسبوکار نوپا) را خریداری میکند. شرکت، ارزشگذاری اولیه میشود و سپس سرمایه جذب میشود؛ یعنی سرمایهگذار به کسبوکار کمک میکند تا به درآمد اولیه برسد یا اینکه برای سرمایهگذاریهای بعدی آماده شود. این سرمایهگذاری میتواند شامل کمک دوستان، فامیل، سرمایهگذاران فرشته (فردی که سرمایه شرکتهای نوپا را فراهم میکند و برخلاف شرکا در نحوه مدیریت شرکت دخالتی نمیکند) یا تامین مالی جمعی
(Crowd Funding) باشد که نوعی سرمایهگذاری پول به صورت دسته جمعی و مردمی که (عمدتا از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی انجام شده و به کمک مالی یا سرمایهگذاری روی انواع کمپانیهای تازه تاسیس یا در حال تاسیس و ابداعات سودآور اطلاق میشود، . خود کارآفرین نیز میتواند از سرمایهگذاران اولیه باشد. سرمایه اولیه کارآفرین میتواند پسانداز یا وام باشد).
پشتیبان دوم، سرمایهگذاران فرشته (Angel Investor):
پس از اینکه سرمایهگذاری مرحله کشت ایده (seed funding) به نتیجه رسید و کسبوکار جان گرفت حال نوبت به مرحله دوم سرمایهگذاری میرسد. در این مرحله سرمایهگذاران فرشته وارد میشوند. میزان سرمایهگذاری آنها حدودا به ۱ تا ۲ میلیون دلار میرسد. سرمایهها بیشتر شخصی است.
پشتیبان سوم، سرمایه مخاطرهآمیز (Venture Capital):
پس از آنکه سرمایهگذاری ۱ تا ۲ میلیون دلاری سرمایهگذاران فرشته به ثمر رسید آنگاه نوبت به VCها میرسد. تفاوت VC با Angel این است که Angelها عموما دارای شبکهای غیررسمی از سهامداران حقیقیاند که به صورت شخصی و نسبت به علایق شخصی روی استارت آپها سرمایهگذاری میکنند، اما VCها شخص نیستند؛ بلکه آنها سرمایهگذارانی مخاطرهآمیز هستند که به طور اختصاصی و حرفهای روی استارتآپها و شرکتهای نوپا سرمایهگذاری میکنند. شرکت سرمایهگذاری VC نه تنها برای کسبوکار پول فراهم میکند بلکه مجموعهای از امکانات مدیریتی و مشاورهای فراهم میکند. امکاناتی از قبیل مشاوره استراتژی، بازاریابی، استخدام مدیریان با تجربه، حسابداری و ... که برای رشد کسبوکار لازم است را فراهم میکند.
تکثیر سرمایهگذار
نکته جالبی که وجود دارد این است که مکانیزم سرمایهگذاری به گونهای تعریف شده است که در آینده خود استارتآپهای موفق(که اکنون شرکتهای بزرگی شدهاند) خود میشوند بزرگترین حامی استارتآپها و وزنهای بزرگ در آن صنعت؛ چراکه خود بیشترین سود را از آن بردهاند و این یعنی تکثیر مستمر حامیان از میان پرورش یافتگان و یک دور دائمی بهرهوری. به عنوان مثال شرکت گوگل حامی کارآفرینان میشود یا جک دورسی بنیانگذار توییتر در اینستاگرام سرمایهگذاری میکند.
پی نوشت: مجموعه «ایده تا اجرا» متشکل بر ۱۷ نوشته گام به گام است و شامل راهنمای عملی و مرحله به مرحلهای است تا بتوان ایدههای موفق را پیدا کرده یا ایده خامی را که در سر دارید، پرورش دهد.
info@hamfekri.com*
ارسال نظر