چرا کسبوکارهای کوچک باید مثل شرکتهای بزرگ فکر کنند؟
مترجم: مریم رضایی نویسنده: آندرو لوس منبع: Washington Post با در دست گرفتن شرکتی ورشکسته در سال ۲۰۰۱، من کارم را بدون هیچ کارمندی شروع کردم. در سال ۲۰۰۴، در یک دفتر کار کوچک چهار میز کار داشتم که کسی پشت آن نبود. کامپیوتر و تجهیزات آن در جای خود قرار داشت، سیستمهای تلفنی فعال بودند، اما هنوز هیچکس نبود که با آنها کار کند. اکنون شرکت ما به یک آژانس بازاریابی ملی با بیش از ۷۰ کارمند فعال در سه دفتر کار تبدیل شده، اما همیشه به اینکه چه چیزی در سالهای اول مرا به جلو راند فکر میکنم. آن میزهای خالی تصویر ملموسی از اینکه چگونه میخواهم شرکتم رشد کند به من داد و اکنون برای من بدیهی است که فکر کردن مثل یک کسبوکار بزرگ، حقیقتی است که ما را تغییر داد.
مترجم: مریم رضایی نویسنده: آندرو لوس منبع: Washington Post با در دست گرفتن شرکتی ورشکسته در سال ۲۰۰۱، من کارم را بدون هیچ کارمندی شروع کردم. در سال ۲۰۰۴، در یک دفتر کار کوچک چهار میز کار داشتم که کسی پشت آن نبود. کامپیوتر و تجهیزات آن در جای خود قرار داشت، سیستمهای تلفنی فعال بودند، اما هنوز هیچکس نبود که با آنها کار کند. اکنون شرکت ما به یک آژانس بازاریابی ملی با بیش از ۷۰ کارمند فعال در سه دفتر کار تبدیل شده، اما همیشه به اینکه چه چیزی در سالهای اول مرا به جلو راند فکر میکنم. آن میزهای خالی تصویر ملموسی از اینکه چگونه میخواهم شرکتم رشد کند به من داد و اکنون برای من بدیهی است که فکر کردن مثل یک کسبوکار بزرگ، حقیقتی است که ما را تغییر داد. اگر میخواهید این رویکرد را برای بنگاه خودتان دنبال کنید، به توصیههای زیر عمل کنید: ۱) با افرادی که لایق استخدام شدن هستند، در تماس باشید (حتی اگر شرایط آن را ندارید که هماکنون استخدامشان کنید) گاهی اوقات با افرادی فوقالعاده استثنایی مواجه میشوید که تصور میکنید اگر این فرد کنترل امور را در دست بگیرد، شرکت در مسیرهای جدیدی رشد میکند. وقتی میخواهید مهارتهای یک فرد را در برابر توسعه شرکتتان ترسیم کنید، باید فردی را در نظر بگیرید که ارزش این کار را داشته باشد. از کنار این افراد به سادگی نگذرید، حتی اگر استخدام بلافاصله آنها ممکن نباشد. یکی از اولویتهای من در تماس بودن با اینگونه افرادی است که ممکن است همان لحظه نیازی به استخدام کردنشان نداشته باشم، اما در تماس بودن با آنها چه از طریق گروههای مهارتی ویژه، چه کلاسهای آموزشی یا حتی رسانههای اجتماعی، باعث میشود روابطی را شروع کنید که بعدها از آن به نفع خود استفاده کنید. ۲) در برابر تحول مقاومت نکنید شرکتهایی مانند گروپن در بدو کار یا IBM در هنگام بلوغکاری، این کار را انجام دادهاند و بنابراین کسبوکارهای کوچک در هر مرحله از رشد باید این اصل را مورد توجه قرار دهند. وقتی شرکتم را تاسیس کردم، میدانستم که ما نمیتوانیم بلافاصله وارد حوزه بازاریابی تجربی شویم. در نتیجه تصمیم گرفتیم با استخدام نیروهای جدید کارمان را شروع کنیم، سپس رقابتی شویم و بعد به یک آژانس بازاریابی تجربی تغییر کنیم. تغییر تمرکز، استراتژی اصلی شرکت ما بود و صرف نظر از اینکه کسبوکارمان چقدر بزرگ یا کوچک است، معمولا این حس وجود دارد که بیشتر در وضعیت راهاندازی کسبوکار جدید هستیم تا توسعه کسبوکار فعلی. میدانم این موضوع میتواند کارآفرینانی را که فکر میکنند رویکرد تمرکز بر یک استراتژی واحد مسیر موفقیت است بترساند، اما گاهی اوقات اضافه کردن یک مسیر جدید، رمز پیروزی است. ۳) با بازسازی ایدهها تداومپذیری خلاقانه ایجاد کنید ابتدا باید بگوییم ایدههای خوب، ایدههایی نیستند که در طول زمان به طور معجزهآوری بزرگ و کارآمد شوند، بلکه وقتی بزرگ میشوند که در زمان درستی اجرا شوند. یعنی ایدهای که ممکن است در حال حاضر با شرکت شما تناسب نداشته باشد، ممکن است در آینده کاربردی تمام و کمال داشته باشد. بنابراین هر چند وقت یک بار، ایدههای خود را آرشیو و بازبینی کنید. ۴) نبض صنعت را به دست بگیرید سعی کنید هر روز از اطلاعات مختص صنعت حوزه فعالیتتان استفاده کنید. هیچ بهانهای برای اینکه ندانید اطراف شما چه میگذرد وجود ندارد. برای این کار میتوانید وبلاگهای برجسته را دنبال کنید یا در پایگاههای اطلاعاتی اختصاصی ثبتنام کنید.
ارسال نظر