رویکردی تحلیلی به پیشنیازهای توسعه صنعت نرمافزار
آسیبشناسی صنعت نرمافزار در کشور
چیا چاره خواه * صنعت نرمافزار به عنوان یکی از صنایع مهم در دنیا شناخته شده است. این صنعت پتانسیل بسیاری برای کارآفرینی و توسعه در کشورها ایجاد مینماید. در کشور ما در سالهای اخیر توجه روزافزون حوزه دانشگاهی به این صنعت نشان از اهمیت آن دارد و این را میشود از خیل انبوه فارغالتحصیلان این رشته درک کرد. به نظر میآید بهرغم تلاش های انجام شده صنعت نرمافزار به جایگاه شایسته خود در کشور دست نیافته است. در این مقاله سعی میشود به صورت خلاصه آسیب شناسی از این صنعت ارائه شود. نقدی بر فرضیات نمودهای پیشرفت غرب در تکنولوژی و صنعت باعث شده است که بخشهایی از فرهنگ و اقتصاد و صنعت آنها را که خود با چشم خود ندیدهایم هم کامل و ایده آل فرض کنیم.
چیا چاره خواه * صنعت نرمافزار به عنوان یکی از صنایع مهم در دنیا شناخته شده است. این صنعت پتانسیل بسیاری برای کارآفرینی و توسعه در کشورها ایجاد مینماید. در کشور ما در سالهای اخیر توجه روزافزون حوزه دانشگاهی به این صنعت نشان از اهمیت آن دارد و این را میشود از خیل انبوه فارغالتحصیلان این رشته درک کرد. به نظر میآید بهرغم تلاش های انجام شده صنعت نرمافزار به جایگاه شایسته خود در کشور دست نیافته است. در این مقاله سعی میشود به صورت خلاصه آسیب شناسی از این صنعت ارائه شود. نقدی بر فرضیات نمودهای پیشرفت غرب در تکنولوژی و صنعت باعث شده است که بخشهایی از فرهنگ و اقتصاد و صنعت آنها را که خود با چشم خود ندیدهایم هم کامل و ایده آل فرض کنیم. این فرض ممکن است اشتباه باشد. ممکن است آنها آنقدر هم پیشرفته نباشند که ما فرض میکنیم. مثالی ذکر میشود. بسیاری از غولهای فناوری در جهان را میشناسیم. نامهایی مانند گوگل، مایکروسافت، اینتل، یاهو، اپل و... اینها همه نمونههایی از پیشرفت صنعت نرمافزار در غرب هستند. اما گهواره رشد تمامی آنها دره سیلیکون واقع در آمریکا میباشد. هیچکدام از کشورهای پیشرفته دیگر جهان نتوانستهاند جایگاهی حتی نزدیک به سیلیکون آمریکا برای خود ایجاد کنند. در واقع این چالشی است که بیشتر کشورها در حوزه فناوری اطلاعات با آن روبهرو هستند. بنابراین این یک معضل مشترک در بسیاری از کشورها است. ۱. تفکر سیستمی در تفکر سیستمی به یک مساله به همراه تمام اجزای تشکیل دهنده آن و همچنین اثرات پیرامونی بر سیستم به صورت یکپارچه نگریسته میشود. رفتار سیستم خارج از استعداد تک تک اجزای تشکیل دهنده آن نیست، اما به رفتار هیچکدام از اجزا هم شبیه نیست.آنچه در صنعت نرمافزار اتفاق میافتد، نمیتواند خارج از سایر اتفاقاتی باشد که برای صنایع دیگر اتفاق میافتد. این اکو سیستم محیطی است که میتواند به رشد یا افول یک صنعت کمک نماید. بنابراین در نگاه سیستمی اگر در سایر صنایع رشدی اتفاق نیفتاده باشد، آنگاه نمیتوان انتظار داشت در صنعت نرمافزار هم رشدی اتفاق بیفتد. این استعداد باید در بستر اصلی رشد سیستمها وجود داشته باشد. ۲. تمایل به پایداری سیستمها تمایل به پایداری دارند و مدام در جستوجوی نقطه تعادل هستند و برای حفظ تعادل حاضر به نابودی اجزای اختلالگر در رفتار خود هستند. شاید عدم علاقه مدیران به نوآوری را به شخصیت آنها ربط دهیم. اما این مقاومت در برابر تغییر برمی گردد به تمایل سیستم به پایداری. آنچه سیستمها را وادار به تغییر میکند برخوردها و تعارضات درونی است که منجر به به هم خوردن نقطه تعادل شده و بسته به شدت تضادها و استعداد درونی سیستم ممکن است نقطه تعادل جدیدی برای خود بیابد. برای اینکه بتوان در سیستم، نوآوری و تحرک ایجاد کرد میتوان از الگوی کاری و زندگی افراد نوآور بهره گرفت. به عنوان یک راه حل دیگر برای ایجاد تحرک در سیستمها میتوان از وجود عنصرهای متضاد برای ایجاد برخوردها و معارضات رشد دهنده در سیستم بهره برد. این همان کاری است که در رسانهها انجام میشود. برای اینکار پیشنهاد میشود محصولات نرمافزاری داخل کشور توسط کارشناسان فناوری مورد نقد و بررسی قرار گیرند. ۳. سندرم عجله یکی از معضلات کشورهای در حال توسعه همانا احساس عقب افتادن از پیشرفتها و میل به جبران سریع فاصلهها میباشد. این باعث ایجاد نوعی سندرم عجله در کارهای اجرایی شده است. در این وضعیت بدون توجه به لزوم کار سعی میشود فقط کار انجام شود. بنابراین برنامهریزیها کمرنگتر میشود. نتیجه آن سیستمهای نرمافزاری ناقص و پروژههای نیمه تمام است. برای اینکه بتوان سیستم را برای تغییرات آماده کرد نیاز به آرامش است تا تمام اعضا بتوانند خود را با تغییرات هماهنگ کنند. در وضعیت آرامش سیستم قادر به یادگیری از محیط و ارتقای خود خواهد بود. در وضعیت آرامش قوانین عمق و غنا پیدا کرده و بهتدریج نقاط ضعف اساسی هویدا و رفع میشود. ۴. خواستگاه صنعت نرمافزار برای اینکه بهتر بتوان صنعت نرمافزار را عارضه یابی کرد باید ابتدا خواستگاه و تاریخچه آنرا بررسی نمود. اگر امروز دنیای فناوری اطلاعات را میبینیم در واقع این حاصل ۷۰ سال تحقیق و توسعه و تلاش جهانی در این زمینه است. از آن زمان که ماشین حسابهای مکانیکی درست میشد این میل در بشر وجود داشت که مهارتهای نرمافزاری خود را توسعه دهد. قبل از این هم در غرب پیشرفت چشمگیری در زمینه تجزیه و تحلیل پدیدهها طبیعی صورت گرفته بود و اینها همه به کمک صنعت نرم آمدند. در این سالها تحقیقات مختلفی توسط محققان (به هم مرتبط) در سراسر جهان انجام گرفته است. بشر اینقدر زمان داشت تا بتواند رفتار و جامعه خود را هم برای ظهور انقلاب جدید فناوری آماده کند. همزمان مهارتهای فلسفی در فناوری هم رشد یافته تا در عصر جدید بتواند بهینهترین استفاده را از ابزارهای تکنولوژی نماید. آماده شدن شرایط محیطی و پیشرفتهای سختافزاری هم تاثیر بسزایی در توسعه مهارتهای نرم داشتند. به عنوان مثال شرکت گوگل بخشی از موفقیت خود را مرهون ظهور در عصر پردازندهها بود. یعنی در زمانی که با قیمتهای بسیار پایین میتوان پردازندههای بسیار قوی تهیه کرد. هنگامی که یک فناوری بلوغ یافته و انقلابی وارد یک جامعه در حال توسعه میشود این احتمال وجود دارد که تکنولوژی به صورت ناقص وارد جامعه شود. از آنجا که آن جامعه همگام با مسیرهای رشد آن فناوری نبوده است در ادراک مفاهیم پایهای و بنیادی آن فناوری دچار ضعف میشود. این یک ضعف فراگیر است، از دانشگاهها و استادان آن گرفته تا کارآفرینان و فعالان صنعت. نقص در دریافت فناوری باعث میشود که ابزارها (tools) بیشتر از روشها (methods) نمود پیدا کنند. یعنی در واقع ترکشهای فناوری به جای اصل فناوری وارد جامعه میشود و این نوعی ابزارزدگی را ایجاد میکند. هم اکنون کشورهای توسعه یافته تمام ابزارها و تجهیزات را در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار میدهند اما هیچگاه روشهای خود را ارائه نمیدهند. این همان فوت کوزهگری (یا با ارزشترین سرمایه نرم) است که کشف آن نیاز به موشکافی و تلاش فراوانی دارد، چرا کشور چین انواع محصولات را تولید و صادر میکند اما محصول قابل توجهی در زمینه نرمافزار ندارد؟ از طرفی عدم ارتباط جامعه در حال توسعه با شبکه جهانی تحقیقات، میتواند به شدت ضعف اضافه کند. صنعت نرمافزار یا گستردهتر بگوییم فناوری اطلاعات در واقع بارزترین نمود از مهارتهای نرم و تفکر انتزاعی بشر است. نرمافزار از مظاهر تفکر پیچیده بشر است. در فناوری اطلاعات شاید چیزی به صورت محسوس مشاهده نشود، اما تاثیرات آن قابل درک است. برای استفاده از فناوری نرمافزار نیاز به تقویت مهارتهای نرمافزاری و فکر افزاری جامعه میباشد. یعنی مهارت تفکر در لایههای انتزاعی و غیر قابل مشاهده. بنابراین برای توسعه صنعت نرمافزار بیشتر از هر حوزه دیگری نیاز به هوشمندترین نیروها و نابغهها میباشد. خارج از تصور نیست که وجود چند نابغه در یک صنعت بتوانند آنرا متحول کنند. در جامعهای که بیشتر رویدادها به صورت سخت افزاری اتفاق میافتد تلاشی جهت آمادهسازی بسترهای نرم برای توسعه مهارتهای نرم انجام نخواهد شد. چرا در هند؟ کشور هند به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه که توانسته درآمدهای بسیاری از صنعت نرمافزار ایجاد کند همواره به عنوان الگویی موفق مورد توجه قرار گرفته است. شناخت دقیق وضعیت این کشور در حوزه اطلاعات نگارنده نیست و خود نیاز به بررسی میدانی خواهد داشت. سوال در مورد کشور هند و دلایل پیشرفت آن را با سوالی در مورد کشور چین کامل میکنیم. چرا در کشور چین با وجود توسعه اقتصادی شگفت انگیز و صادرات انواع محصولات به کشورهای جهان، در زمینه نرمافزار محصولی قابل توجه مشاهده نشده است؟ مگر میشود اهمیت آن از دیدگاه اقتصاددانان باهوش چینی مغفول مانده باشد؟؟!! راهکار مهم: اتحاد دو جانبه توسعه در کتاب گره سلیمان (Solman's Knot) اشاره شده است که ریشه فقر ملتها معضل اعتماد دوجانبه توسعه است. یعنی سرمایهگذار و ایدهپرداز نمیتوانند در قالب یک ساختار حقوقی مناسب به شراکت با یکدیگر بپردازند و آنچه باعث عقب ماندگی ملتها میشود همین معضل اتحاد سرمایه و اندیشه است. سرمایهگذاری روی بنگاههای تازه تاسیس شده و ایدههای موفق در کشورهای در حال توسعه به ندرت اتفاق میافتد. به عنوان مثالی از اهمیت سرمایهگذاری در صنعت میتوان به گسترش بانکداری الکترونیک در ایران اشاره کرد. از آنجا که این مساله مورد توجه بانکها و دولت قرار گرفت منجر به ایجاد یکی از پیشرفتهترین سیستمهای بانکداری در خاورمیانه شده است. به این مثالها میتوان طرح مخفف عبارات (برنامه - توسعه - کاربردی - فناوری - اطلاعات و ارتباطات)، سیستم مدیریت سهمیه بندی بنزین، سیستم معاملات آنلاین بورس، سیستم ثبتنام یارانهها، بازیهای یارانهای، آموزشهای مجازی که در نوع خود جزو بهترینها هستند اضافه کرد. همچنین میتوان به انواع رشتههای دانشگاهی مرتبط، انواع نمایشگاهها و سمینارها، وضع قوانین مرتبط با تجارت الکترونیک، سیستم سند ملکی الکترونیک و... اشاره کرد. این نشان میدهد اهمیت موضوع تاحدودی توسط دولتمردان درک شده است و بنابراین برای ریشهیابی ضعفها نیاز به بررسی عمیقتر است. ۵. هزینههای تولید یکی از مشکلات صنعت نرمافزار این است که هزینههای تولید بسیار پایین درنظر گرفته میشود. یعنی برداشت سهل و آسانی از تولید وجود دارد. این رویکرد توسط فعالان صنعت هم تقویت میشود. تا جایی که بسیاری از کارآفرینان بی سرمایه جذب این حوزه شدهاند. در حالی که نرمافزار همانند سایر تولیدات صنعتی، نیاز به هزینههای بسیار زیادی برای تولید دارد که باید از راه جذب سرمایه پیش برود. برای کسب دیدگاهی واقعی در مورد هزینههای خدمات فناورانه میتوان به تعرفه سال ۱۳۹۱ نظام صنفی رایانه اشاره نمود. به عنوان مثالی کوچک، هزینه یک نفر-ساعت تحلیلگر و طراح حدود ۱۰۲۵۰ تومان برآورد شده در حالیکه در همین تعرفه هزینه واقعی آن برای کسب و کار با احتساب هزینههای بالاسری حدود ۴۰۰۰۰ تومان برآورد شده است. این میتواند معیار خوبی برای قیمتگذاری پروژهها باشد. جمع بندی در مطلب فوق سعی شد رویکردی تحلیلی به صنعت نرمافزار و پیش نیازهای توسعه آن ارائه شود. به صورت خلاصه راهکارها در موارد زیر ارائه میشود: • عدم تاکید صرف روی مثالهای نقص • بازبینی فرضیات و مقایسه مبتنی بر منطق با کشورهای توسعه یافته • توجه به اکوسیستم کلی صنعت و کارآفرینی در کشور • شروع کردن از خود به عنوان اولین گام • بهرهگیری از نابغهها و هوشمندان صنعت و الگوی نوآوری • ایجاد تضاد و تعارض و رویکرد انتقادی در سیستم برای تحرک • گسترش آموزش و افزایش آگاهی افراد به اهمیت موضوع • ایجاد آرامش و جلوگیری از تسلط سندرم عجله • تاکید روی روشها به جای ابزارها • بنا کردن کسب و کار بر پایه اهرمهای شناخته شده و پیشران اینترنت. مانند مفهوم باز اشتراک (reshare) • تقویت مهارتهای انتزاعی، فکرافزاری و نرمافزاری جامعه • تاثیر جغرافیا بر توسعه • تقویت بستر اتحاد سرمایه واندیشه • تخمین دقیقتر هزینههای تولید بدیهی است که تحلیل صنعت نیاز به زمان بیشتر و همفکری تمامی خبرگان صنعت خواهد داشت. *info@hamfekri.com
ارسال نظر