نکات مدیریتی
معجزهای به نام فرهنگ مشارکت
هر انسان در جهان پیرامون خود تجربیاتی کسب میکند و ذهن انسان در هنگام تصمیمگیری با توجه به تجریبات به دست آمده در گذشته راه حلی را انتخاب میکند؛ اما رخدادهای روزانه آنقدر گسترده است که ممکن است در تجربیات یک فرد نگنجد، اینجا انتخاب و تصمیم دشوار میشود.
فرشید آریاشکوه*
هر انسان در جهان پیرامون خود تجربیاتی کسب میکند و ذهن انسان در هنگام تصمیمگیری با توجه به تجریبات به دست آمده در گذشته راه حلی را انتخاب میکند؛ اما رخدادهای روزانه آنقدر گسترده است که ممکن است در تجربیات یک فرد نگنجد، اینجا انتخاب و تصمیم دشوار میشود. مثلا در محیط کار هر یک از همکاران شما هزاران تجربه گوناگون را لمس کردهاند اما از به اشتراک گذاشتن آنها خودداری میکنند.
دلایل مختلفی برای عدم مشارکت در برخی از تیمها وجود دارد؛ اما مهمترین آن این است که مدیران آن گروه، نتایج مثبت تیم را حاصل تلاش و تدبیر خود بر میشمرند و هرگز تیم را در نتیجه کار سهیم نمیکنند.
این امر باعث کاهش انگیزه کار گروهی در تیم میشود. اگر شما هدفی در سر دارید، قبل از هر چیزی به یک تیم نیازمندید. مشارکت موجب میشود فرهنگ سکوت از بین برود و احساس مالکیت در افراد ایجاد شود؛ در نتیجه زمینه پیشرفت برای همه اعضای تیم و کل مجموعه فراهم شود.
چگونه میتوان فرهنگ مشارکت را ایجاد کرد:
• «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد»، انسانها ذاتا به کسانی که به حرفهای آنها گوش میدهند، علاقه نشان میدهند. این مهم در طول تاریخ مورد توجه بزرگان بوده است و این روش را برای ایجاد مذاکرهای موفق و استفاده از نبوغ دیگران به کار میبردند. تصور کنید در جلسهای فردی از شما راجع به تصمیمی نظر میخواهد و هنگامی که شما شروع به صحبت میکنید، توجه او به پیرامون شما جلب میشود. این احساس بیتوجهی را به شما القا میکند، حال تصور کنید فردی که از شما درخواست هم فکری کرده در هنگام صحبت شما، نکاتی را یادداشت میکند و مجدد با توجهای بیشتر به شما گوش میدهد. این امر موجب خلق ایدههای جدیدی در افکار گوینده میشود.
• «از همکارانتان تشکر کنید و به آنها پاداش بدهید.» کاری که مورد قدردانی قرار بگیرد تکرار میشود، یکی از روشهای ایجاد انگیزه مشارکت در تیم،تشویق و قدردانی از ایدههای جدید است، برخی از سازمانها برای کسانی که ایدهها و نظرات جدید و کاربردی را ارائه میدهند بیشترین پاداش را در نظر میگیرند. این قدردانی و پاداش موجب میشود اعضای تیم به رقابتی سالم برای ارائه ایدههای جدید بپردازند. جالبتر این است در چنین مواقعی اعضای تیم حتی از افرادی خارج از گروه برای خلق ایدههای جدید کمک میگیرند.
• «افراد را در نتیجه تصمیمات شریک بدانید.» به طور طبیعی افراد در انجام اموری که خود آنها صاحب ایده آن بودهاند، جدیتر و پیگیرتر هستند. برای ایجاد انگیزه در کار گروهی یکی از روشهای دیگر آن است که اعضای تیم را در نتیجه کار شریک کنید و این حس را به آنها انتقال دهید که گویی کار مربوط به خود آنها است. این افراد با این باور که کار نتیجه ایده آنها است تمام تلاش خود را برای پیشبرد آن هدف انجام میدهند.
• «افراد جنجالی را از گروه خارج کنید.» طبیعت برخی از افراد تک رو و جنجالی است. این به این معنا نیست که این گونه افراد باید حذف شوند بلکه در سازمان اموری است که فقط توسط این افراد قابل اجرا است؛ اما رفتارهای آنان در گروه باید مهار شود؛ چرا که حضور این افراد باعث کاهش انگیزه کار گروهی و ایجاد رقابتهای ناسالم خواهد شد و در نتیجه اعضای دیگر یا تیم را ترک خواهند کرد یا خنثی خواهند شد.
اما این پایان راه نیست:
اکنون روی میز مدیران انبوهی از ایدههای جدید و نظرات متفاوت قرار دارد که تصمیم گیری آنها را سختتر میکند. مدیریت ایدههای نو کاری است تجربی؛ چرا که برخی از ایدهها در ظاهر بسیار کارآمدند اما در عمل نشدنی، اتخاذ آنان ضربهای به انگیزه تیم خواهد زد، بنابراین بعد از ایجاد فرهنگ مشارکت و جذب ایدههای جدید تیم تحقیق باید کار خود را در زمینه میزان موفقیت آن طرحها و پیامدهایش شروع کند و در نتیجه گزینههای انتخاب به طور چشمگیری محدود تر و کارآمد تر خواهند شد.
رهبران تیم به خوبی میدانند مدیریت امری است
انعطاف پذیر و در بازههای زمانی مختلف متدها و مدلهای مختلف مدیریتی باید اجرا شود؛ بنابراین رهبران سه خصلت را در خود پرورش میدهند: طراحی برنامه اجرایی برای آینده - تاثیرگذاری بر دیگران به منظور پیشبرد اهداف مشترک - پویایی و خلق راههای جدیدتر.
تیم همانند یک خانواده است، هر یک از اعضای تیم در خارج از گروه قهرمان اشخاص دیگری است. مدیران موفق موقعیت قهرمان شدن را برای اعضای خانواده خود فراهم میکنند.
*Farshid@arvin-rose.com
ارسال نظر