۹ توصیه برای مثبتاندیشی در کسبوکار
مترجم: سیمین راد
به لحاظ اخلاقی چه مدیری هستید؟ رویکردتان نسبت به اتفاقات پیرامونتان چگونه است؟ منفی نگاه میکنید یا مثبت؟ نگاه مدیران به کسبوکار تاثیرات زیادی بر وضعیت روانی یک شرکت دارد. شرکتهای موفق همواره در وضعیتهای روحی و روانی مثبت به سر میبرند. فضای سالم و پرنشاط محل کار همواره باعث افزایش بهرهروی کارمندان میشود. اما آیا راهی برای مثبتاندیشی وجود دارد؟
نویسنده: جیتا راسین
مترجم: سیمین راد
به لحاظ اخلاقی چه مدیری هستید؟ رویکردتان نسبت به اتفاقات پیرامونتان چگونه است؟ منفی نگاه میکنید یا مثبت؟ نگاه مدیران به کسبوکار تاثیرات زیادی بر وضعیت روانی یک شرکت دارد. شرکتهای موفق همواره در وضعیتهای روحی و روانی مثبت به سر میبرند. فضای سالم و پرنشاط محل کار همواره باعث افزایش بهرهروی کارمندان میشود. اما آیا راهی برای مثبتاندیشی وجود دارد؟ چگونه میتوان مثبتاندیش شد؟ این یادداشت همین نکات را پی خواهد گرفت و راهنمایی عملی برای مدیران به دست خواهد داد.
اکثر قریب به اتفاق صاحبان مشاغل و مدیران اهمیت زیادی به مثبتاندیشی میدهند. آنها همواره تلاش میکنند تا نیمه پر لیوان را ببینند. وقتی در گیرودار راهاندازی و مدیریت یک شرکت یا موسسه بازرگانی هستید، مثبتاندیشی تنها راه نجات کسبوکار شما است؛ خصوصا وقتی تازه شروع به کار کردهایم و دستاوردهای زیادی نداریم. امروزه، نظریهپردازان عرصه تجارت و کسبوکار
پر رونق اغلب مثبتاندیشی را رواج میدهند. در واقع، انرژی مثبت میتواند، همان تفاوت بین موفقیت بلندمدت و شکست در هر کسبوکاری باشد، حتی وقتی موفقیت را در نزدیکی خودمان نمیبینیم. امروز با جان گوردون، یکی از نظریهپردازان مثبتاندیشی در اقتصاد دیدار و گفتوگو کردم. گوردون نویسنده کتاب «مثبتاندیشی و آینده کسبوکار» است. سعی کردم تا نکات مثبت و اساسی گفتوگویمان را خلاصه و جمعبندی کنم. خواهید دید که جای جای این جملات و توصیههای گوردون سرشار از انرژی مثبت و مثبتاندیشی است. متن خلاصه پیشنهادات گوردون در این مصاحبه به قرار زیر است:
۱. «شما باید خودتان اتومبیل خودتان را در جاده اقتصاد برانید». اتومبیل شما همان کسبوکار شما است. جاده اتومبیل شما همان جهان اقتصاد است. با چه سرعت و کیفیتی در این جاده رانندگی میکنید؟ آیا به دستاندازها تسلط دارید؟ آیا میتوانید اتومبیل خودتان را برانید. هرگز فراموش نکنید که این حق فقط به شما داده شده است، یعنی شما همواره باید درباره مسائل کاری و شخصیتان دست به تصمیمگیری بزنید. این شما هستید که مسیر درست و اصلی را انتخاب میکنید. شما هستید که انرژی را در طول مسیر مدیریت میکنید و دیگران هم بر حسب همین دید شما پاسختان را خواهند داد. پس هر آنچه انجام میدهید به خودتان باز میگردد. اگر مثبتاندیش باشید، پاسخ اطرافیانتان نیز مثبت خواهد بود و برعکس. نباید منتظر باشید که دیگران برای کار کردن و جلو رفتن به شما انرژی بدهند. اگر انرژی مثبت را فقط و فقط از کس دیگری دریافت کنید، به محض اینکه او انرژی را قطع کند، شما نیز میایستید. انرژی مثبت را باید اول از جانب خودتان و بعد از جانب دیگران دریافت کنید.
۲. «دیگران را در مسیرتان سرزنش نکنید». این کار در بلند مدت مضرات زیادی برای کسبوکارتان خواهد داشت و نتایج منفیاش گریبانگیر خودتان خواهد شد. سرزنش دیگران انرژی منفی تولید میکند و کسبوکار را به سوی شکست سوق میدهد. اگر شکست بخورید، این شما هستید که باید سرزنش شوید. سرزنش فقط و فقط انرژی منفی تولید میکند و همین انرژی منفی به خود شما باز خواهد گشت. کسی که سرزنش میکند، به نکات مثبت توجهی ندارد و فقط نکات منفی را میبیند. او همه فضای کار را آلوده به انرژی منفی و بدبینی میکند. انرژی منفی همواره از سرزنش دیگران نشات میگیرد و در بلند مدت کسبوکار شما را با نتایج منفی مواجه خواهد کرد. انرژی منفی عامل اصلی در نابودی خود و دیگران است.
۳. «سوخت اتومبیل کسبوکار شما باید انرژی مثبت باشد». موتور محرکهتان در کسبوکار را با انرژی مثبت پرکنید. همه میدانند که سوخت مناسب باعث حرکت بهتر اتومبیل میشود. انرژی مثبتی که طی روز مصرف میکنیم به ما نشان میدهد که نگرش، ذهنیت، باور و مثبتاندیشیمان کسبوکار را تحت تاثیر قرار خواهد داد. مثبتاندیشی شما را قادر میسازد به چیزی دست پیدا کنید که دیگران هرگز نتوانستهاند. زیرا این خوشبینی فقط از جانب شما تولید شده است. شما از دیگران متفاوت هستید، زیرا انرژیتان از انرژی دیگران مثبتتر است. وقتی به موفقیت دست مییابیم، باز هم میبینیم که نتیجه این انرژی مثبت به خودمان بازخواهد گشت.
در واقع، کسبوکار پر رونق همان پاسخ انرژی مثبت ما بود.
۴. «با انرژی مثبت هدایت و مدیریت کنید». جان گوردون تیمها، مدیران و سازمانهای بزرگ را مورد مطالعه قرار داد. او نشان میدهد که مثبتاندیشی یکی از عوامل مهم در موفقیت مدیران موفق بوده است. گوردون تاکید میکند که «تاجران و فروشندگان مثبتاندیش میتوانند از همکاران بدبینشان جلو بزنند. مدیران خوشبین میتوانند کارکنانشان را در مسیر درست راهنمایی کنند. آنها هم نیمه خالی لیوان را میبینند و هم نیمه پر را. اما فقط از نیمه پر لیوان کمک میگیرند. زیرا نیمه پر سرشار از انرژی است و نیمه دیگر خالی است. مدیران و صاحبان مثبتاندیش کسبوکار میتوانند موفقیت را بیافرینند.»
۵. «هر چیزی که انرژی را تحلیل میبرد ممنوع است». گوردون از گاندی نقل میکند که «من اجازه نمیدهم کسی با پاهای کثیف در ذهن من راه برود.» وقتی بدبین میشویم، به همه اجازه میدهیم با پاهای کثیفشان در مغز ما راه بروند و مغز ما را آلوده کنند. استرس، اضطراب و ترس بزرگترین دشمن انرژی مثبت هستند. اضطراب و ترس انرژی مثبت را از بین میبرد و به انرژی منفی و بدبینی تبدیل میکند.
۶. «شکایت نکنید، بلکه راه حل ارائه دهید.» برای گوردون شکایتکردن مثل عقزدن است. او میگوید «وقتی شکایت میکنید و غر میزنید، خودتان را خالی میکنید و حالتان بهتر میشود، اما محیطتان را کثیف میکنید و اطرافیانتان هم بیمار میشوند.» شکایتکردن و غر زدن برای شرکت مضر است و تولید و بهرهوری را بسیار پایین میآورد. شعار «غر زدن ممنوع» یعنی «نباید غر بزنید مگر اینکه بتوانید یک یا دو راه حل ارائه دهید.» به این طریق، شکایات و غرولندها ابداع و نوآوری را در حل مشکلات افزایش میدهند و کسبوکار را رونق میبخشند. زیرا همه کارکنان سعی میکنند به دنبال راهحلی برای مشکلات بروند و بعد نارضایتیشان را اعلام کنند. در این صورت، شکایت از اوضاع میتواند انرژی مثبت بدهد و همکاران را نیز به نوآوری تشویق کند.
۷. «نباید بگذاریم نکات منفی موجود در کار ما را مضطرب کنند». بله؛ چراکه باید در عوض به خاطر نکات مثبتی که میبینیم، متشکر هم باشیم. هر روز باید نکات مثبت اطرافمان را بشماریم. ذهنمان باید درگیر چیزهای خوبی باشد که در اطرافمان میگذرند. با تمرکز بر همین نکات است که انرژی مثبت را از نو شارژ میکنیم و در آخر نتایج خوبی میبینیم. یعنی باز باید نیمه پر لیوان را ببینیم
و به آن فکر کنیم.
۸. «نباید در کسبوکارمان در پی خوشبختی باشیم». این کار میتواند در بعضی موارد ما را تضعیف و خسته کند. گوردون میگوید، «با شور و اشتیاق کار کنید، خوشبختی و هدف خودش به سراغمان میآید. هدفی را پیدا کنید و بگذارید به شما انرژی بدهد.» اگر فقط به هدفمان فکر کنیم، بعضی اوقات با مشکلات ناامیدکننده مواجه میشویم. باید پر انرژی و مشتاقانه به جلو برویم و بگذاریم هدفمان خودش به ما نزدیک شود. برای رسیدن به هدف باید انرژی داشت. و این انرژی فقط میتواند انرژی مثبتاندیشی باشد. حرکت به سمت مثبتاندیشی یعنی حرکت به سوی خوشبختی.
۹. «یک مدیر مثبتاندیش باورهای مثبتش را به کارکنانش انتقال دهد». باورهای یک مدیر شایسته همواره مثبتند. او باید این باورها را حس کند، وگرنه بدبینی همه جا را فرا میگیرد. در عوض، مثبتاندیشی باید به همه سرایت کند. مدیران شایسته باورهای مثبت و خوشبینانه خود را با کارکنانشان قسمت میکنند. آنها سعی میکنند فضایی پرانرژی و مثبت بسازند و به هیچ نگرش منفی راه ندهند. مدیر باید از خود بپرسد: «چه چیز برایمان ارزش دارد؟ چه انتظاراتی داریم؟ چه کارهایی باید بکنیم که به انتظاراتمان برسیم؟ چه نکات مثبتی در کار هست؟ چگونه باید این نکات مثبت را گسترش داد تا به هدف برسیم؟». به علاوه، تقسیم نظرات و پراکندن انرژی مثبت کار گروهی را نیز افزایش میدهد. آن وقت بقیه کارکنان نیز نظرات و عقاید مثبتشان را با همکارانشان در میان میگذارند. به این شکل، انرژی در همه سو منتشر و به همه جا پخش میشود.
ارسال نظر