نکات مدیریتی
کوچک کردن بخشهای عمدهفروشی و خردهفروشی
نهتنها ادارات، بلکه هر حوزه دیگری از اقتصاد خدماتی با ماشینهای هوشمند زیر و رو شده است. در بخشهای عمدهفروشی و خردهفروشی این تغییرات فاحش بوده است. عمدهفروشها مانند مدیران ردههای میانی، در عصر ارتباطات الکترونیکی سریع، مازاد بر احتیاج شدهاند. اینک خردهفروشیهایی نظیر وال- مارت بهطور کلی عمدهفروشها را کنار گذاشته و ترجیح میدهند که مستقیما با تولیدکنندگان معامله کنند. خردهفروشها میتوانند با ابزارهای کامپیوتری خود که در محل فروش نصب کردهاند، درخواست خرید خود را از طریق تبادل دادههای الکترونیکی (EDI) مستقیما به انبارهای تولیدکننده ارسال نمایند. از طرف دیگر، انبارهای خودکار با روبوتهای کامپیوتری و وسایل نقلیه کنترل از راه دور طی چند دقیقه بدون کمک نیروی فیزیکی انسانی، سفارشهای مشتریان را انجام میدهند. در حال حاضر تعداد زیادی از انبارها با «سرپرستان سیلیکونی» و کمترین میزان نیروی کار که وظیفه اصلی آنها کنترل افزارها و رفتوآمد است، گردانده میشوند. وسایل نقلیه خودکار، سیستمهای نقاله مجهز به میکروپرسسورهای کنترلی، روبوتهای بالابر عمودی و سایر افزارها «سیستم کامل و خودکار انبار و بازیافت» را به وجود آوردهاند. انبارهای خودکار میتوانند دست کم ۲۵ درصد یا بیشتر از نیروی کار مورد نیاز بکاهند. تکنولوژیهای جدید اطلاعاتی این امکان را در اختیار خردهفروشیها و تولیدکنندهها قرار میدهند تا در فرآیند واحد و مستمری گرد هم آیند و نیاز چندانی به عمده فروشیها نداشته باشند. در سال ۱۹۹۲، صنعت تجاری عمده فروشی بیش از ۶۰.۰۰۰ شغل را از دست داد.
از سال ۱۹۸۹ بیش از ۲۵۰.۰۰۰ شغل از بخش عمدهفروشی حذف شده است. در اوایل سده جدید، اکثر عمدهفروشیها در نتیجه نوآوریهای انقلابی در کنترل و هدایت الکترونیکی حذف خواهند شد. موسسات خردهفروشی نیز به سرعت در حال تغییر ساختار عملیات خود به هر نحو ممکن هستند و برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای نیروی کار از ماشینهای هوشمند استفاده میکنند. در دهههای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰، خردهفروشی انبوه جدید در ایالات متحده پدیدار گشت. امروزه فروشگاههای زنجیرهای بر این صنعت سلطه دارند، صنعتی که بیش از ۶/۱۹میلیون نفر یا ۲۲ درصد از کل نیروی کار خصوصی و غیرکشاورزی را در استخدام دارد.
اشتغال در خردهفروشی به نحو چشمگیری در دهههای بعد از جنگ جهانی دوم افزایش یافت؛ زیرا مصرفکنندگان دوره پس از جنگ با پولی که در دست داشتند چهل سال با خرید کردن به عیش و عشرت پرداختند. با این حال در اواخر دهه ۱۹۸۰ اشتغال در بخش خردهفروشی با افزایش بیکاری در بخشهای دیگر که قدرت خرید را ضعیف ساخته بود، رو به کاهش نهاد. شرکتهای خردهفروشی در تلاش برای کاهش هزینهها و افزایش سود نهایی خود، سیستمهای کامپیوتری و فرآیندهای خودکار را جایگزین کارگران خود کردهاند.
بهرغم اینکه میانگین رشد سالانه اشتغال در بخش خردهفروشی بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۹ نزدیک به ۳ درصد بود، دفتر آمارهای کارگری کاهش چشمگیر رشد اشتغال ۵/۱ درصدی یا کمتر را در دهه ۱۹۹۰ پیشبینی میکند.
استفاده از بارکدها و اسکنرهای الکترونیکی در بسیاری از فروشگاههای خردهفروشی به نحو چشمگیری کارآیی صندوقدارها را بالا برده و در نتیجه نیاز به نیروی کار را کاهش فاحشی داده است. در سال ۱۹۹۲، فدراسیون ملی خردهفروشی دست به پژوهشی در مورد خردهفروشیها زد و پی برد که بیش از ۸۰ درصد از آنها تا پایان ۱۹۹۳ از بارکدها استفاده خواهند کرد. استفان روچ از مورگان استانلی میگوید که استفاده فزاینده از ابزارهای کامپیوتری و دیگر ماشینهای هوشمند در پایانه فروش «نشان میدهد که چرا میزان اشتغال در بخش خردهفروشی، هنوز از نقطه اوج آن در سال ۱۹۹۰، ۴۰۰.۰۰۰ نفر کمتر است.» صندوقداران بعد از منشیها و کتابدارها با جمعیتی نزدیک به ۵/۱ میلیون نفر فقط در خود ایالات متحده، سومین گروه بزرگ کارمندان را تشکیل میدهند. بنا به گزارشی که دفتر آمارهای کارگری تهیه کرده، ابزارهای ردیابی الکترونیکی جدید موجب «۳۰ درصد افزایش سرعت و ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش سراسری کار صندوقدارها و تحویلدهندههای اجناس شدهاند.»
بعضی از خردهفروشیها به طور کلی صندوقداران را حذف کردهاند. در فروشگاه کریستال کورت شاپینگ مال در میناپولیس، مشتریانی که به قسمت موسیقی وارد میشوند از سوی یک کارمند یعنی یک روبوت ۲۰۰ کیلویی مورد استقبال قرار میگیرند. روبوت فوق که در مرکز فروشگاه در یک محوطه شیشهای دایرهای شکل میچرخد، مجهز به صفحه کلیدی است که به مشتریان اجازه میدهد تا با فشردن کلیدها، به یکی از ۵۰۰۰ دیسک فشردهای که در انبار دارد برای مدت سی ثانیه گوش دهند. وقتی یک دیسک انتخاب میشود، از صفحه نمایش ویدئو روبوت برای محاسبه قیمت استفاده میشود. سپس بازوی روبوت، دیسک مورد نظر را از قفسهها انتخاب میکند و آن را همراه با صورت حساب به مشتری تحویل میدهد. یک مشتری قدیمی سی و دو ساله که مرتبا از این فروشگاه خرید میکند، میگوید روبوت را به فروشندهها ترجیح میدهد: «کار با آن ساده است و نمیتواند جوابتان را بدهد.» روبوتهای پیچیدهتری که از قابلیتهای تشخیص صدا و گفتوگو کردن برخوردارند، به احتمال قوی در دهههای نخستین سده آینده، در بخشهای مختلف فروشگاهها، فروشگاههای وسایل راحتی و رستورانهایی که غذای آماده میدهند و سایر خرده فروشیها و شرکتهای خدماتی به امری معمولی تبدیل خواهند شد.
یک سوپرمارکت بزرگ اروپایی در حال آزمایش با تکنولوژی خاصی است که این امکان را به مشتریان میدهد تا کارت اعتباری خود را در شکاف مخصوص قفسههایی که اجناس مورد نظر آنها را دارد، وارد کنند. هیچ نوع چرخ دستی مخصوص خرید در کار نیست. در عوض کالاهایی را که مشتری خریده، به صورت بستهبندی شده هنگام خروج از فروشگاه به او تحویل داده میشوند. مشتری فقط یک برگه بستانکار آماده شده را امضا میکند و بدون آنکه اجناس خود را پیش صندوقدار ببرد از فروشگاه خارج میشود.
بخش خردهفروشی مدتهای مدید بسیاری از کارگران یقه آبی را که در نتیجه خودکارسازی در صنایع تولیدی بیکار شده بودند، جذب خود میکرد. اینک با توجه به اینکه صنعت خردهفروشی دستخوش انقلاب تکنولوژی خاص خود شده، این سوال هنوز پابرجاست که کارگران بیکار به کجا خواهند رفت.
منبع: کتاب «پایان کار»، ترجمه حسن مرتضوی، انتشارات آمه
ارسال نظر