DNA افراد نوآور
منبع: HBR
من چگونه برای سازمانم افراد نوآور را پیدا کنم و چگونه نوآوری را در خودم پرورش دهم؟
سریما نازاریان
منبع: HBR
من چگونه برای سازمانم افراد نوآور را پیدا کنم و چگونه نوآوری را در خودم پرورش دهم؟ اینها سوالاتی هستند که مدیران ارشدی را که متوجه این نکته میشوند که توانایی نوآوری «چاشنی پنهان» موفقیت در سازمانها است درگیر خود میکنند. متاسفانه بسیاری از ما چیز زیادی در مورد اینکه چه چیزی فردی را نوآورتر از دیگران میکند، نمیدانیم. شاید هم به همین دلیل است که ما تحت تاثیر هیبت کار آفرینانی همانند استیو جابز Apple، جف بزو Amazon و پیر امیدیار eBay قرار میگیریم. این افراد چگونه به این ایدههای بسیار جدید دست مییابند؟ اگر فهمیدن طرز کار این مغزهای برتر امکان پذیر بود، بقیه ما با مطالعه این موارد چه چیزهایی را میآموختیم؟
تحقیقات نشان میدهند که در بسیاری از سازمانها مدیران ارشد خودشان مسوولیتی برای دادن ایدههای جدید احساس نمیکنند. بلکه آنها معمولا مسوولیت ایجاد فضایی مناسب برای نوآوری در سازمان را روی شانههایشان احساس میکنند. در مقابل، مدیران ارشد سازمانهای نوآور کاملا متضاد این تفکر عمل میکنند. آنها خلاقیت را به عهده دیگران نمیگذارند، خودشان این کار را میکنند.
ولی آنها چگونه این کار را انجام میدهند؟ تحقیقات، پنج مهارت کشف را شناسایی کردهاند که مدیران بسیار نوآور را از دیگران متمایز میکند. این مهارتها عبارتند از: ارتباط دادن، سوال پرسیدن، مشاهده کردن، آزمایش کردن و شبکه زدن. تحقیقات نشان میدهد که مدیران نوآور نسبت به سایر مدیران ۵۰درصد زمان بیشتری به این پنج مهارت اختصاص میدهند و این پنج مهارت با هم چیزی است که ما به آن نام دیانای خلاقیت میدهیم و خبر خوب این است که اگر شما این دی ان ای را ندارید، میتوانید آن را در خودتان ایجاد کنید.
چه چیزی نوآوران را متفاوت میکند؟
فرض کنید که شما یک برادر دو قلوی همسان دارید. به شما یک هفته فرصت داده میشود که برای کاری بسیار جدید ایده بدهید. شما تصمیم میگیرید که در اتاقتان بنشینید و با خودتان فکر کنید که چه ایدهای میتوانید بدهید و در مقابل برادرتان ۱- با ده نفر شامل یک مهندس، یک موسیقی ساز، یک پدر خانه نشین و یک طراح در مورد این کار جدید صحبت میکند ۲- سه سازمان نوآور جدید التاسیس را بازدید میکند که ببیند آنها چه کار میکنند. ۳- پنج محصول تازه به بازار آمده را میآزماید ۴- پروتوتایپی که خودش ساخته است را به پنج نفر نشان میدهد و ۵- سوالات «اگر من این کار را امتحان میکردم چه؟» و «چرا شما این کار را میکنید؟» را حداقل روزی ده بار در خلال این رابطه برقرار کردنها، مشاهده کردنها، آزمایشها و غیره از خودش میپرسد. شما فکر میکنید که کدام یک شما یا برادرتان در نهایت به یک ایده نوآورتر که قابل پیادهسازی هم باشد دست پیدا خواهید کرد؟
مهارت کشف ۱: ارتباط دادن
ارتباط دادن موضوعات، مسائل، سوالات یا ایدههای در ظاهر بیربط به یکدیگر یکی از مهارتهای بنیادی در دی ان ای فرد خلاق است. برای اینکه بفهمیم ارتباط دادن چگونه کار میکند، ابتدا باید از عملکرد مغز در این مورد آگاه باشیم. مغز انسان اطلاعات را مانند یک دایرهالمعارف ذخیره نمیکند که شما بتوانید کلمه «تئاتر» را در ردیف حرف «ت» پیدا کنید. بلکه این کلمه را به هر تجربهای که از این موضوع در زندگی داشتهایم ربط میدهد. برخی از این ربط دادنها ممکن است کاملا منطقی باشند مانند ربط دادن به تئاتری که یک بار دیدهایم، ولی برخی دیگر ممکن است در ظاهر مشخص نباشند. درست همانند ترس از روی سن رفتن زمانی که یک کودک بودیم. ورودیهای جدید، ارتباطات جدیدی را به وجود میآورند که در برخی موارد به ایدههای جدید منجر میشوند. همانطور که استیو جابز مرتب این موضوع را بیان میکند: «خلاقیت ربط دادن موضوعات به یکدیگر است.» استیو جابز میتواند ایده روی ایده بدهد چرا که یک عمر را صرف تجربه کردن چیزهای جدید و ظاهرا بیربط به یکدیگر کرده است.
ارتباط دادن درست همانند یک ماهیچه روانی است که میتواند با استفاده کردن از سایر مهارتهای کشف، قویتر شود. همانطور که نوآوران این رفتارها را از خودشان نشان میدهند، آنها توانایی ربط دادن موضوعات به یکدیگر به شیوههای جدید را در خودشان افزایش میدهند.
مهارت کشفی۲: سوال کردن
بیش از پنجاه سال پیش پیتر دراکر قدرت سوالات بر انگیزاننده را توصیف کرد: «کار دشوار و مهم، پیدا کردن جوابهای درست نیست، پیدا کردن سوال درست است.» نوآوران همیشه سوالاتی را میپرسند که بدیهیات را زیر سوال میبرد. به عبارت دیگر: «آنها «غیرقابل تردید» را زیر سوال میبرند.» افراد نوآور به موقعیت فعلی خودشان راضی نیستند و به همین دلیل هم مرتب با خودشان فکر میکنند که چگونه میتوانند دنیا را تغییر دهند و از خودشان میپرسند: «اگر این کار را بکنم، چه اتفاقی میافتد؟»
برای اینکه کار آفرینان نوآور سوالات موثری بپرسند، کارهای زیر را میکنند.
از خودشان میپرسند: «چرا؟»، «چرا که نه؟» و «اگر...؟» بسیاری از مدیران سعی میکنند بفهمند که چگونه میتوانند فرآیندهای فعلی را بهبود بخشند (چگونه میتوان فروش را در تایوان افزایش داد؟). کارآفرینان نوآور از سوی دیگر، پیش فرضها را زیر سوال میبرند (اگر ما وزن این محصول را نصف کنیم، چه تاثیری روی ارائه کالای ما میگذارد؟).
برعکس واقعیتها را تصور میکنند. نوآوران میتوانند دو ایده کاملا متناقض را به صورت همزمان در سرشان داشته باشند، بدون اینکه مجبور باشند یکی از آنها را بر دیگری ارجحیت دهند. به این ترتیب آنها میتوانند گزینهای را خلق کنند که بر هر کدام از این ایدههای متناقض برتری دارد.کارآفرینان نوآور معمولا دوست دارند نقش وکیل مدافع شیطان را بازی کنند. به این ترتیب که با چیزی که به آنها گفته میشود مخالفت میکنند و طرف مقابل را مجبور به توجیه کردن حرفی که میزند میکنند. به این ترتیب آنها میتوانند به ایدههای کاملا جدیدی دست پیدا کنند. محدودیتها را با آغوش باز بپذیرید. بسیاری از ما محدودیتهایی همانند استفاده از منابع محدود یا محدودیتهای تکنولوژیکی را تنها زمانی در فکرهایمان لحاظ میکنیم که به موقعیتهای دنیای واقعی میاندیشیم. ولی در واقعی سوالات عالی همواره روی ذهن ما محدودیت میگذارند و باعث میشوند ما به این ترتیب به ایدههای جدید دست پیدا کنیم. برای مثال یک مدیر نوآور چنین سوالی را از خودش میپرسد که «اگر دولت، ما را از فعالیت کردن با مشتریهای فعلیمان منع میکرد چه میکردیم؟»
مهارت کشفی ۳: مشاهده کردن
مدیران نوآور معمولا ایدههای غیر معمول کسب و کار را از طریق موشکافی کردن در رفتار مشتریان بالقوه به دست میآورند. زمانی که آنها دیگران را از نزدیک نگاه میکنند، سعی میکنند درست همانند یک جامعهشناس یا یک روانشناس عمل کنند. آنها سعی میکنند رفتار افراد را زمانی که زندگی روزمرهشان را میکنند، ببینند و فکر کنند که آنها چرا برخی کارها را به یک شیوه خاص انجام میدهند و نه به صورت دیگر. نوآوران همواره در رفتار مشتریان، رقبا و همکاران به دنبال جزئیات رفتاری کوچک هستند تا به این ترتیب بتوانند راههای جدیدی برای انجام دادن کارها بیابند.
مهارت کشفی ۴: آزمایش کردن
زمانی که به آزمایشها فکر میکنیم، به یاد دانشمندانی با لباسهای سفید یا خلاقان بزرگی چون توماس ادیسون میافتیم. درست همانند دانشمندان، مدیران خلاق هم همواره به دنبال آزمودن ایدههای جدید هستند. به این ترتیب که همواره سعی میکنند پروتوتایپهایی از هر ایدهای درست کنند و از آنها استفاده کنند. درست همانطور که ادیسون میگوید: «من شکست نخوردهام. بلکه توانستهام ده هزار شیوهای را کشف کنم که کاری را با استفاده از آنها نمیتوان انجام داد.» دنیا آزمایشگاه این افراد است. بر خلاف مشاهده کنندهها که تنها دنیا را نگاه میکنند، آزمایشکنندهها سعی میکنند تجربههای جدیدی را بیابند و به این ترتیب سعی کنند به سوالات قدیمیبه شیوه ای جدید جواب بدهند. افراد خلاق، آزمایش کردن را بخش اصلی هر کاری که میکنند قلمداد میکنند. یکی از قویترین آزمایشهایی که افراد نوآور میتوانند خودشان را درگیر آن کنند، زندگی کردن و کار کردن خارج از کشور است. تجربه نشان میدهد که هر چه فردی کشورهای بیشتری را دیده باشد و در آن زندگی کرده باشد، احتمال نوآور بودن او در دادن محصولات جدید، روندهای جدید و کسب و کار جدید افزایش مییابد. در واقع اگر مدیر عامل سازمانی قبل از مدیر عامل شدن حداقل یک تجربه کار خارج از کشور داشته باشد، سازمانش نتایج مالی بهتری از خودش نسبت به سازمان مشابهی که مدیر عاملش چنین تجربهای ندارد از خود نشان میدهد.
مهارت کشفی ۵: شبکه سازی
صرف زمان و انرژی برای یافتن و آزمودن ایدهها از طریق افراد متنوع و مختلف این امکان را برای افراد نوآور فراهم میکند که بتوانند موضوعی را از رویکردهای مختلف ببینند. برخلاف اکثر مدیران که تنها زمانی به دنبال افراد دیگر میروند که به چیزی نیاز داشته باشند، کارآفرینان نوآور از راه خود خارج میشوند و سعی میکنند با افرادی با ایدههای جدید ملاقات کنند تا به این ترتیب بتوانند دامنه دانششان را گسترش دهند. به همین دلیل هم سعی میکنند که به کشورهای دیگر سفر کنند و افرادی با دنیای متفاوت از دنیای خودشان را ملاقات کنند.
آنها همچنین در کنفرانسهای تکنولوژیکی و غیره شرکت میکنند؛ چرا که در این کنفرانسها افراد مختلفی از همه نقاط جهان گرد هم میآیند تا بتوانند ایدهها و پروژههای جدیدی را عرضه کنند.
تمرین، تمرین، تمرین
تمرین کردن رفتارهایی که ما در این مقاله شرح دادیم، برای اینکه این ایدهها در نهایت بتوانند به ایدههای جدید کسب و کار و خلاقیت در محیط کار بینجامند، ضروری هستند. مهمترین مهارت برای تمرین کردن پرسیدن است. پرسیدن چرا و چرا که نه، میتواند محرک مهارتهای دیگر باشد. سوالاتی را بپرسید که هم روی تفکر شما محدودیت بگذارند و هم این محدودیتها را حذف کنند، به این ترتیب شما میتوانید مشکل یا فرصتی را از زوایای مختلف ببینید.
ارسال نظر