خط سیر
نوآوریهای عظیم بزرگترین زیرمجموعه آدیداس
شرکت «ریبوک» یک تولیدکننده کفشهای ورزشی، پوشاک و لوازم ورزشی و زیرمجموعه شرکت آدیداس است. نام آن از تلفظ آفریقایی ربوک (Rhebok) که یک نوع غزال آفریقایی است، گرفته شده است.
کوشان غلامی
شرکت «ریبوک» یک تولیدکننده کفشهای ورزشی، پوشاک و لوازم ورزشی و زیرمجموعه شرکت آدیداس است. نام آن از تلفظ آفریقایی ربوک (Rhebok) که یک نوع غزال آفریقایی است، گرفته شده است. سابقه ریبوک به دهه ۱۸۹۰ برمیگردد که شخصی به نام جوزف ویلیام فاستر خود را به عنوان اولین سازنده کفشهای ورزشی میخدار معرفی کرد. تا سال ۱۸۹۵ کفشهای او به صورت دستدوز برای دوندگان مشهور ساخته میشد، ولی در سال ۱۸۹۵ او شرکتی در شهر بولتون با نام اصلی جی.دبلیو فاستر و پسران تاسیس کرد و پس از مدتی این کمپانی کفشهای خود را به کلیه ورزشکاران سرتاسر جهان عرضه میکرد.
در سال ۱۹۵۸ دو نوه بنیانگذار کفشدوزی، شرکتی را ایجاد و نام آن را با الهام از یک غزال آفریقایی، ریبوک نامیدند که درنهایت با کمپانی فاستر و پسران ادغام گردید. جو و جف فاستر این نام را در لغتنامهای پیدا کردند که جو در یک مسابقه برنده شده بود. این دیکشنری نسخه جنوب آفریقایی بود که تلفظ آن با تلفظ انگلیسی تفاوت داشت.
در سال ۱۹۸۱، جمع فروش ریبوک ۵/۱ میلیون دلار بود و نقطه عطف در سال بعد به وجود آمد که ریبوک اولین کفش ورزشی طراحی شده برای بانوان را عرضه کرد که به نام کفشهای «فری استایل» معروف شد. در سال بعد میزان فروش به طور غیرمنتظره با بیش از سه برابر افزایش به ۹۱۹ میلیون دلار در سال ۱۹۸۶ رسید. میزان فروش در سال ۱۹۸۷ به ۴/۱ میلیارد دلار و در سال ۱۹۹۱ به ۷/۲ میلیارد دلار بالغ گردید و به عنوان بهترین و نوآورترین شرکت سازنده وسایل ورزشی در جهان شناخته شد.
در سال ۱۹۸۷ ارزش سهام ریبوک در صنعت کفشهای ورزشی به لحاظ فروش ۴/۱ میلیارد دلاری، از رقیب اصلیاش؛ یعنی نایک بالاتر رفت، ولی پس از مدتی سرعت رشد فروش ریبوک کم شد و در سال ۱۹۹۰ فروش شرکت نایک نسبت به ریبوک افزایش یافت.
در این زمان ناگهان ریبوک شروع به از دست دادن تدریجی موقعیت خود در بازار کرد و زمینه نگرانی سهامداران را فراهم ساخت. بخشی از جابهجایی موقعیت رقابتی ریبوک به لحاظ سرمایهگذاری سنگین نایک در تبلیغات و استفاده از ستارههای ورزشی گرانقیمت بود.
پل فایرمن، توزیع کننده لوازم ورزشی ریبوک در آمریکایشمالی برای بازگرداندن موقعیت ریبوک، ابتدا از بخش بسکتبال آغاز کرد. در این زمان، مایکل جردن در بسکتبال بازنشسته شد و در غیاب مایکل جردن که در فروش کفشهای نایک تاثیر زیادی داشت، ریبوک با ستاره معروف؛ یعنی شکیل اونیل قراردادی امضا کرد که باعث افزایش چشمگیر فروش این شرکت در آن سالها شد.
در جریان مسابقات NBA در سال ۱۹۹۴ ریبوک به عرضه کفشهای طرح جدید و بدون بند و قابل شارژ به وسیله گاز کربنیک پرداخت. قیمت این کفشها ۱۳۰ دلار بود که بسیار معقول تعیین شد و فایرمن انتظار داشت که با این نوآوری سهم بازار خود را در طول سه سال تا۱۰ درصد افزایش دهد.
ریبوک همچنین در ژانویه ۱۹۹۳ کفشهای بنددار مخصوص را برای ورزشکاران دبیرستان عرضه کرد. همچنین در سال ۱۹۹۴ با ۱۲ نوع کفش و انتظار فروش۱۰۰ میلیون دلار وارد بازار هاکی شد.
فایرمن پیشبینی کرد که با افزایش میزان فروش، درآمد آنها سه برابر شود، ولی تلاشهای گسترده او برای نوسازی شرکت برای مقابله با شرکت نایک و نیل به پیشگامی در بازار با اقبال مواجه نشد و پارهای مشکلات در رابطه با قیمت بالای محصولات ریبوک ظاهر گردید.
در شش ماه اول ۱۹۹۳ نیز کفشهای بسکتبال بهرغم تبلیغات شکیل ۲۰ درصد کاهش یافت. در سال ۱۹۹۵ هزینههای عملیاتی شرکت افزایش یافت. ریبوک پذیرفت که بخشی از افزایش هزینهها ناشی از عقد قرارداد با ستارگان ورزشی و پرداخت پارهای هزینههای مسابقات است؛ بنابر این برخلاف چهار سال قبل و به جای ۴۰۰ نفر، ریبوک با ۳۰۰۰ ورزشکار برای پوشیدن کفشهای ریبوک در جریان المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا قرارداد منعقد کرد. از طرف دیگر با مسوولان سانفرانسیسکو و فدراسیونهای تیمها و ستارگان بسکتبال برای پوشیدن کفش ریبوک قراردادهای جداگانه بست.
تا سال ۱۹۹۵ ریبوک با فروش ۲۲۸ میلیون دلاری در رده سوم بزرگترین فروشندگان کفشهای ورزشی قرار گرفت. دو سال بعد فروش کفشهای نایک به ۷۵۰ میلیون دلار افزایش یافت، ولی ریبوک ۱۲۲ میلیون دلار به دست آورد.
شرکت آدیداس در اواخر سال ۲۰۰۵ میلادی با پرداخت مبلغ ۸/۳ میلیارد دلار اقدام به خریداری تمام سهام شرکت آمریکایی ریبوک کرد. مدیران آدیداس پس از خریداری ریبوک نام این شرکت را تغییر ندادند و فقط تکنولوژی آدیداس را در خطوط ساخت محصولات ریبوک جایگزین کردند، زیرا نمیخواستند با این اقدام بازار فروش خود را از دست بدهند.
ادغام آدیداس با ریبوک در ژانویه سال ۲۰۰۶ را میتوان فصل جدیدی در تاریخ ریبوک دانست. ادغام این دو برند مطرح با یکدیگر به آنها این فرصت را میداد که با ایجاد ویژگیهای مکمل در این دو برند به بازار گستردهتری دست یابند و توانایی ارائه محصولات متنوعتری را به بازار داشته باشند.
ارسال نظر