امپراتور کارآفرینی (69)

نویسنده: پیتر جونز

مترجم: غلامرضا کیامهر

بحران آفرینی تصنعی

من شنیده‌ام که در بعضی از کتاب‌ها و دوره‌های مدیریت به کارآفرینان توصیه شده که به منظور برانگیختن احساس نیاز به تغییر و تحول در کسب‌وکار و جلوگیری از بروز رخوت و تنبلی در میان کارکنان، بحران تصنعی ایجاد کنند. من به شدت با چنین اقدامی مخالفم و آن را برای کسب‌وکار مخرب می‌دانم، چون ایجاد بحران مصنوعی در کسب‌وکار نشانه عدم صداقت و شفافیت در مدیریت است و اگر روزی برملا شود دیگر هیچ‌کس به چنین کارآفرینی اعتماد نخواهد کرد. به جای این کار باید شرایطی را در کسب‌وکار به وجود آورد که همه کارکنان از صدر تا ذیل و به‌طور خودجوش ضرورت ایجاد تغییر و تحول را احساس کنند و خود را برای پذیرش آن آماده سازند. بدون جلب‌نظر و حمایت قلبی کارکنان، هیچ مدیری موفق به ایجاد تحول در کسب‌وکار و شرکت خود نخواهد شد.

کارآفرینان بزرگ و موفق همواره با فرهنگ‌سازی مناسب تیم کارکنان خود را برای استقبال از تغییر و تحول و دمیدن هوای تازه به ریه‌های کسب‌وکار آماده نگاه می‌دارند. این قبیل کارآفرینان رهبران بزرگ و توانمندی هستند که توانایی انسجام بخشیدن به تیم همکاران خود را برای حرکت به سوی اهداف متعالی دارند. آنها اثرات تصمیماتی را که اتخاذ می‌کنند، به دقت مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌دهند و پیوسته به دنبال راه‌حل‌های مناسب برای مشکلات کسب‌وکار خود و درگیر کردن کلیه کارکنان در حل مشکلات می‌گردند. آنها تک رو و خودمحور نیستند و موفقیت‌ها را در کار و تلاش گروهی جست‌وجو می‌کنند.

گام چهارم- راه درست توسعه کسب‌وکار

اگر خاطرتان باشد در بخش‌های مقدماتی این کتاب زمانی که بحث اولین قانون طلایی کسب‌وکار مطرح بود، من به شما توصیه کردم در کسب‌وکار نگاه خود را به ستارگان و به دورترین افق‌ها و به حداکثر توانمندی‌های بالقوه خود متوجه سازید و تا می‌توانید بزرگ بیندیشید چون به اعتقاد من بزرگ اندیشیدن و داشتن آرزوهای بزرگ نطفه اولیه رسیدن به موفقیت در هر کسب‌وکار است. اما تنها داشتن آرزوهای بزرگ کافی نیست، بلکه باید با جدیت و استمرار گام به گام به آن آرزوها نزدیک شد. تجربه شخصی من نشان می‌دهد که اگر کارآفرینی به تلاش‌های خود استمرار بخشد و در مواجهه با کمترین شکست از میدان به در نرود، قطعا روزی آرزوهای بزرگ او محقق خواهد شد.

سرعت بخشیدن به رشد و توسعه کسب‌وکار یکی از ضرورت‌های تحقق آرزوهای بزرگ یک کارآفرین است. اما در عین حال رشد بیش از حد و اندازه و غیرمتعارف کسب و کار می‌تواند خطرهایی هم در پی داشته باشد. به عبارت دیگر یک کارآفرین باید با یک سرعت متعادلی کسب و کار خود را توسعه دهد. یعنی نه زیاد کند و آهسته و نه زیاد سریع و پرشتاب که کنترل کسب و کار از دست او خارج شود. در واقع چنانچه شما طرح و برنامه مشخصی برای تعیین میزان رشد و توسعه کسب و کار خود در یک بازه زمانی معین نداشته باشید. بدون تردید کسب و کار شما با مشکلات و فراز و نشیب‌های جدی و خطرناک مواجه خواهد شد.

اصولا مدیریت کردن فرآیند و سرعت رشد و توسعه کسب و کار هم یکی از هنرهای کارآفرینان موفق است. این مدیریت شباهت زیادی به مدیریت سرعت اتومبیلتان به هنگام رانندگی دارد. یعنی یک راننده دقیق و باتجربه هرگز عنان رانندگی را به دست پدال گاز اتومبیل نمی‌سپارد، بلکه متناسب با وضعیت خودرو و جاده، سرعت آن را تعیین و با خیال آسوده رانندگی می‌کند. چون تصمیم دارد حتما به مقصد موردنظر برسد.

به طور طبیعی رشد و توسعه هر کسب و کار مستلزم استخدام نیروی انسانی جدید، پرداخت حقوق و دستمزدهای بیشتر و تحمل هزینه‌های بالاسری بیشتری خواهد بود. در چنین حالتی دو سرنوشت متفاوت می‌تواند در انتظار کسب و کار شما باشد. نخست آنکه بازده کسب و کار شما به سطحی بسیار بالاتر از نیاز بازار برسد و محصول یا خدمات تولیدی روی دست شما باقی بماند و دیگر آنکه کسب و کار شما به طور غیرمتعارف آنقدر رونق پیدا کند که با امکانات موجود دیگر قادر به مدیریت آن نباشید یا مثلا ممکن است نتوانید پول کافی برای هزینه‌های جدید پیدا کنید.

همه این واقعیت‌ها به شما می‌گوید که بهترین راه توسعه کسب و کار در پیش گرفتن یک سرعت رشد متعادل است، چون تنها در این صورت خواهید توانست بدون دستپاچگی و این در و آن در زدن‌های آزاردهنده، به تامین منابع مورد نیاز برای کسب و کار در حال توسعه خود بپردازید بی‌آنکه به اعتبار و حیثیت فردی شما هم خدشه‌ای وارد شود.

هیچ کارآفرینی نباید در توسعه کسب و کار شتابزدگی غیرمعقول و بی‌دلیل و منطق از خود نشان دهد. در زبان انگلیسی ضرب‌المثلی هست که می‌گوید «قبل از آن که بدوی، راه رفتن را یاد بگیر». این ضرب‌المثل باید سرمشقی برای کارآفرینان توسعه‌گرا باشد تا هرگز پیش از مستحکم کردن زیربنای کسب و کار خود و بدون پیش‌بینی دقیق و همه جانبه شرایط آینده بازار برای سرعت بخشیدن به کسب و کار خود وسوسه نشوند و مراقب باشند که خود را در پای چنین وسوسه‌ای قربانی نکنند.

یک بار دیگر به شما توصیه می‌کنم تاکیدهای مکرر را در خصوص پرهیز از شتابزدگی‌های حساب‌ نشده در توسعه کسب و کارتان جدی بگیرید و قبل از آن که کاملا از وضعیت تقاضا در آینده قابل پیش‌بینی اطمینان حاصل نکرده‌اید، دست به سرمایه‌گذاری‌های سنگین در به کارگیری نیروی انسانی جدید، خرید یا اجاره ساختمان‌های جدید یا راه‌اندازی تبلیغات بازاریابی پر سروصدا نزنید.