از رویا تا واقعیت
امپراتور کارآفرینی(۳۸)
مترجم: غلامرضا کیامهر
برندها و مدلهای متنوعتر و متفاوتتر، پوشاک جدیدتر و کمیابتر، رنگبندیهای متفاوت و در نهایت مشتریانی در کلاس بالاتر و با قدرت خرید بیشتر از جمله دیگر شاخصهایی هستند که ما میتوانیم در این حوزه کسبوکار برای خود انتخاب کنیم تا فروشگاه پوشاک ما متفاوت از سایر فروشگاههای پوشاک به نظر آید.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
برندها و مدلهای متنوعتر و متفاوتتر، پوشاک جدیدتر و کمیابتر، رنگبندیهای متفاوت و در نهایت مشتریانی در کلاس بالاتر و با قدرت خرید بیشتر از جمله دیگر شاخصهایی هستند که ما میتوانیم در این حوزه کسبوکار برای خود انتخاب کنیم تا فروشگاه پوشاک ما متفاوت از سایر فروشگاههای پوشاک به نظر آید. باید این واقعیت را بپذیریم که تا زمانی که تقاضا در بازار وجود دارد، هر اقدام نوآورانه ما در کسبوکار میتواند مشتریان خاص خود را داشته باشد. نکته مهم این است که شما با کنکاش و پژوهش شاخصهایی را که میتواند کار شما را از دیگران متمایز سازد به خوبی شناسایی کنید. و البته چنانچه شما به راستی به ایدهای دست یافتهاید که پیش از این مشابه آن در هیچ نقطهای از جهان وجود نداشته است، امری که به ندرت ممکن است اتفاق بیافتد، در آن صورت باید وجود رقابتهای احتمالی را هم در نظر داشته باشید، زیرا حتی اگر در حال حاضر رقیبی در ارتباط با آن ایده نوین، برای شما وجود نداشته باشد، مطمئن باشید که سر و کله این رقیب بهزودی پیدا خواهد شد. چون تجربه نشان داده که ورود هر محصول و خدمات جدید و بیسابقه به بازار همیشه جماعتی را وسوسه میکند تا از آن کپیبرداری کرده، سهمی از بازار پررونق آن را به دست آورند. بعضی از کپیبرداریها هم به قدری دقیق و هنرمندانه است که کمتر کسی میتواند تفاوت محصولات تقلیدی را از محصولات اصلی که ایده اولیه آن مربوط به شما بوده است، به درستی تشخیص دهد. حتی بعضی از رقبا تا آنجا پیش میروند که چیزهایی هم به آنچه که شما به بازار عرضه کردهاید اضافه کرده و محصول خود را بهعنوان محصولی برتر از محصول شما به بازار عرضه میکنند. اینها همان رقبای احتمالی هستند که شما از نقطه آغازین خلق یک ایده جدید باید در نظر بگیرد و برای مقابله با خطراتی که از ناحیه آنها متوجه کسبوکار نوین شما خواهد شد، راهحلهای لازم را پیدا کنید. اما در هر صورت باید قبل از عملی کردن هر فکر و ایده نوین یک مطالعه و بررسی دقیق از وضع موجود به عمل آورید و فرصتها و تهدیدهایی را که در ارتباط با ایده شما وجود دارد، خوب شناسایی کنید و تنها زمانی که اطمینان نسبتا کافی نسبت به چند و چون کسبوکار فعلی ایده نو خود کسب کردید، برای عملیاتی کردن آن دست به کار شوید.
من قبلا بر ضرورت تحولپذیری کارآفرینان به قدر کافی تاکید ورزیدهام و حالا بار دیگر تاکید میکنم که یک کارآفرین واقعی، خود معمار تغییرات و تحولات است و این همان خصیصهای است که یک Tycoon را از دیگران متمایز میسازد. بنابراین همیشه مترصد ایجاد تغییرات در کسبوکارهای موجود باشید و تصور نکنید چون کسبوکاری قبلا وجود داشته یا در حال حاضر وجود دارد، شما دیگر نباید وارد این کسبوکار شوید. نه، این اندیشه درستی نیست. چون همانطور که قبلا گفتهام امکان نوآوری و ایجاد تحول در هر کسبوکاری به وفور وجود دارد و این تنها یک Tycoon است که میتواند ایدههای نو و متفاوت را وارد آن کسبوکار کند.
اصولا بسیاری از کارآفرینان از نوع Tycoon، کسبوکاری را صرفا به خاطر احساس دلزدگی از وضعیت موجود در یک بازار خاص شروع میکنند که خود این مساله سرچشمه یک انرژی سرشار برای کارآفرین به منظور دست زدن به تغییر و تحولات بزرگ در آن بازار است و حتی میتواند به منبع الهام دیگران برای پذیرش تغییر و تحول تبدیل شود.
هنگامی که سر ریچارد برانسون کارآفرین و میلیاردر معروف انگلیسی، شرکت هواپیمایی و شرکت خدمات مالی خود را رونمایی کرد، نظیر چنان شرکتهایی قبلا هم وجود داشت، اما آنچه که برانسون به راه انداخت با دیگر شرکتها از هر جهت متفاوت بود. ذهن خلاق و قوه تخیل ریچارد برانسون به او کمک کرد تا با دست زدن به نوآوری تمام عیار در آن دو عرصه کسبوکار و با به چالش کشیدن وضعیت موجود در صنعت هوانوردی و خدمات مالی- اعتباری، طرحی نو دراندازد و حق انتخاب گستردهای را برای مشتریان ایجاد کند.
اصولا کارآفرینان بزرگ و موفق متفکرانی اصالتگرا هستند و گهگاه هم دست به نوآوری میزنند. اما در هر دو صورت دغدغه همیشگی آنها این است که هر کاری را متفاوت از دیگران انجام دهند و برای مشتریان حق انتخاب بهتر و بیشتری را قائل شوند. آنها دائما برای شکستن قالبهای حاکم بر کسبوکار و بازار تلاش میکنند که رمز اصلی موفقیت آنها را هم باید در همین نوآوریها و قالبشکنها جستوجو کرد. شما هم اگر میخواهید کارآفرین بزرگ و موفقی باشید، چارهای جز دست یازیدن به نوآوری و متفاوتاندیشی در کسبوکار خود ندارید، چون اگر در دام کلیشههای حاکم بر بازار ایسر شوید، دیگر نمیتوانید خود را یک کارآفرین موفق بدانید. توجه به این نکته مهم به ویژه برای کارآفرینانی که در ضمیر ناخودآگاه خود به محافظهکاری یعنی حفظ وضعیت موجود گرایش دارند، حائز نهایت اهمیت است.
شما باید همواره خود را در ارتباط با محصول یا خدماتی که به بازار عرضه میکنید، مورد سوال قرار دهید و مثلا از خود بپرسید آیا ایدهای که در سر میپرورانید میتواند پاسخگوی نیازها و انتظاراتی باشد که دیگران تاکنون موفق به برآورده ساختن آن نشدهاند. آیا ایده شما میتواند اساس صنعتی را به لرزه در آورد و همه چشمها را به خود خیره سازد. آیا در حال حاضر در ارتباط با یک محصول یا خدمات خاص خلاء و شکافی در بازار وجود دارد که ایده شما میتواند آن را برطرف سازد؟ یا از خود بپرسید که اصولا مردم از کدام بخش وضعیت موجود ابراز نارضایتی میکنند و شما تا چه حد خواهید توانست رافع نارضاییهای مردم باشید؟
ارسال نظر