از رویا تا واقعیت
امپراتور کارآفرینی(۱۵)
مترجم: غلامرضا کیامهر
قانون پنجم
کارآفرینان بزرگ به آنچه میگویند عمل میکنند. به عبارت دیگر حرف و عمل آنها یکی است. به باور آنها تنها گذاشتن بهترین طرح و نقشه کافی نیست، بلکه یک کارآفرین باید دل و جرات و عزم و اراده لازم را برای اجرای طرح و نقشه خود داشته باشد.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
قانون پنجم
کارآفرینان بزرگ به آنچه میگویند عمل میکنند. به عبارت دیگر حرف و عمل آنها یکی است. به باور آنها تنها گذاشتن بهترین طرح و نقشه کافی نیست، بلکه یک کارآفرین باید دل و جرات و عزم و اراده لازم را برای اجرای طرح و نقشه خود داشته باشد. چون دست به عمل زدن به مثابه پلی است که به نتیجه کار زده میشود و چشمانداز شما را محقق میسازد. ضمنا باید جزئیات طرح و نقشه خود را به صورت عملیاتی و مرحله به مرحله روی کاغذ بیاورید. این نقد، ذهنیت شما را تبدیل به عینت میکند و شما با دید بازتری به سوی نقطه هدف گام برمیدارید.
یکی از وجوه تمایز یک Tycoon با دیگران عملگرایی او است، به محض آنکه فکر و ایده تازهای به ذهن او میرسد، دست به عمل میزند. او جرات دست زدن به کارهایی را دارد که شاید ۹۹ درصد مردم حاضر به انجامش نیستند. اما درعین حال یک Tycoon چشم بسته اقدام نمیکند و اقدامات او مبتی بر مجموعهای از اطلاعات مکتسبه است. به همین سبب زمانی که یک Tycoon قدم در راهی میگذارد، آن را تا به انتها طی میکند.
کارآفرینان موفق به جای آنکه منتظر وقوع حادثهای دلخواه بمانند، به خلق آن حادثه میپردازند و هر روز خالق حادثه تازهای هستند. در واقع ابراز خلاقیت و ابتکار یکی از وجوه مشخصه کارآفرینان موفق است. برعکس، بسیاری از کارآفرینان ناموفق چوب تعلل ورزیدنهای خود را در تصمیمگیریهای حساس میخورند. بنابراین اگر میخواهید کارآفرینی با خط فکری شایسته یک کار آفرین بزرگ باشید، در دست زدن به کاری که فکر میکنید به خیر و صلاح شما است، به خود تردید راه ندهید و فورا دست به عمل بزنید و آن را به فردا موکول نکنید.
یک خاطره خوب
یک بار در سال ۱۹۹۸ تصمیم گرفتم وارد حوزه کسب و کار ارتباطات شوم. ارتباطات، کسب و کار پرمخاطرهای بود که به سرمایه زیادی نیاز داشت و من در آن زمان پول کافی برای سرمایهگذاری در آن حوزه نداشتم، البته در آن مقطع در شرکتی کار میکردم و پول خوبی هم به دست میآوردم. اما به طور غریزی دریافته بودم که زمان برای ورود به حوزه کسب و کار ارتباطات بسیار مناسب است. خوشبختانه من از اعتماد به نفس و خود باوری لازم برای دست یازیدن به چنان کاری برخوردار بودم. بنابراین بدون اتلاف وقت دست به کار شدم، به همین سبب با آنکه قراردادی دوساله برای کار در آن شرکت داشتم، برای آنکه بتوانم دوباره روی پای خود بایستم از کارم استعفا دادم و بعد از گذشت یک ماه توانستم همان دفتر محقری را که مدتی در آن زندگی کرده بودم، به دفتر کار جدید خود تبدیل کنم. حالا دیگر به آدمی متفاوت از گذشته تبدیل شده بودم.
همزمان، با دریافت یک وام رهنی اقدام به خرید خانهای کردم و دوباره درنقش یک کارآفرین مشغول به کار شدم. ماههای اولیه فعالیت جدید برایم بسیار هیجانانگیز بود؛ چون حتی سریعتر از آنچه که انتظار داشتم به اهداف تعیین شده برای کسب دست یافته بودم. من به این نتیجه رسیده بودم که به منظور کسب موفقیت سریع باید همه فکر و ذهن خود را بر موضوعاتی متفاوت از رقبای خود متمرکز کنم. البته تمرکز فکری من موضوعی غریزی بود. اما تنها بر روی تامین تجهیزات مورد نیاز شرکت اریکسون متمرکز شده بودم.
من موفق به ابداع روشی شدم که خودم نام «توزیع تکمحصولی» روی آن گذاشتم؛ یعنی فقط تجهیزات تولیدی یک کارخانه واحد را برای سونی اریکسون تامین کنم که اتفاقا این شیوه عمل شهرت بسیار خوبی برای من به عنوان یک تامین کننده موفق ایجاد کرد. ضمن آنکه شرکت تولیدکننده تجهیزات، امتیازهای ویژهای را برای من در نظر گرفت، چون همه توجه خود را بر روی برند آن شرکت متمرکز کرده بودم و از سوی دیگر به دلیل شناختی که از کیفیت محصول آنها داشتم، میتوانستم خدمات بهتری به اریکسون و دیگر مشتریان خود ارائه دهم. کار به جایی رسیده بود که بیشتر مشتریان تصور میکردند ما شعبه اریکسون در انگلیس هستیم!!
چند توصیه مفید من به شما
همیشه خلاقانه فکر کنید و به طراحی نقشه عمل خلاقانه برای خود بپردازید.
در انجام کار سرعت عمل به خرج دهید و از چالشهایی که بر سر اجرای نقشه عمل بر سر راهتان ایجاد میشود، نهراسید.
هم و غم خود را روی زمینههایی متمرکز کنید که بهترین نتیجه را برای شما به بار خواهد آورد.
در اجرای نقشه خود با هر تعداد افراد که لازم میدانید گفتوگو کنید و آنها را با خود همراه سازید.
از تجربههای خوب دیگران درس بگیرید و از پرسیدن چیزهایی که نمیدانید، احتراز نکنید، پاسخ هر سوالی را هم به دقت به دست آورید و همواره فردی پرسشگر باشید.
قانون طلایی ششم
هر کار آفرین موفق در راه تعیین اهداف و رسیدن به آنها تلاش میکند. اهدافی نتیجه بخش، تردید ناپذیر، قابل اندازهگیری و قابل لمس. شما برای رسیدن به نتیجه اقدامات خود باید مصمم باشید، فرصتهای تازهای را خلق و افقهای جدیدی را برای خود ترسیم کنید و همواره مترصد دستیابی به موفقیتهای بزرگتر باشید؛ یعنی دائما در راه حداکثری کردن موفقیتهای خود گام بردارید. برای شما هر موفقیت باید شالودهای برای رسیدن به موفقیت بزرگتری باشد. مثلا روی افزایش حاشیه سود فروش محصولات و خدمات خود هدفگذاری کنید و به تمرکز بر روی مشتریانی که خرید بیشتری از شما میکنند، بپردازید. به دست آوردن حداکثر نتایج ممکن از هر کسب و کار باید سرلوحه کار یک کارآفرین موفق باشد.
ارسال نظر