ساعات کار طولانی بر بهره‌وری کارمندان تاثیر منفی دارد. پس چگونه می‌توان از دام کار کردن در آخر هفته فرار کرد؟

رابرت از شغل خود راضی است، اما ساعات کار طولانی زندگی شخصی وی را به حاشیه برده است. کارفرمای او سیاست توازن میان کار و زندگی شخصی را اجرا نکرده است. برای انجام کارهایی مثل تنظیم قرار کنفرانس‌ها با دفاتر بین‌المللی رابرت مجبور است تا ساعات پایانی شب کار کند، آخر هفته‌ها سر کار بیاید و ساعات کاری او در طول هفته به ۶۰ تا ۷۰ ساعت می‌رسد. او چگونه می‌تواند بین این دو موضوع مقداری توازن ایجاد کرده و بدون لطمه به کار خود، ساعات کاری را کاهش دهد؟

رابرت در این خصوص تنها نیست. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که این روزها در مقایسه با گذشته، هزاران نفر ساعات بسیاری را صرف کار می‌کنند، با وجود این حقیقت که این ساعات مازاد هیچ تاثیری بر بهره‌وری آنها نداشته است.

به طور فزاینده‌ای از کارمندان انتظار می‌رود تا با دقت، اضافه بر سازمان و بیشتر از میزانی که در قراردادشان قید شده، کار کنند. به هر حال، برنامه کاری رابرت بیش از حد زیاد به نظر می‌رسد. هیچ شکی وجود ندارد که این ساعات کاری طولانی بر روابط کاری و بیرونی او تاثیر بسزایی خواهد داشت و می‌تواند برای سلامتی او نیز خطر داشته باشد.

برای در میان گذاشتن موضوع با کارفرما، رابرت ابتدا باید فکر کند چه نوع توازنی میان کار و زندگی می‌خواهد.

کار کردن بی‌وقفه در فضای کاری امروزی بسیار سخت است. رابرت باید سوالاتی جدی از خود بپرسد. اول، او باید ارزش‌های شخصی و آرزوهای خود را مرور کند. توازن میان کار و زندگی برای رابرت واقعا به چه معنی است؟ او از زندگی کاری، خانوادگی و دوستان خود چه انتطاراتی دارد؟

سلامت کاری، یعنی زندگی باکیفیت، همراه با جامعه‌ای که زندگی هدفمند، کار متوازن و اوقات فراغت و زمانی برای دوستان دارد. اگر عمیق تر بنگریم، سردرگمی رابرت، امری اجتماعی، اخلاقی و روانی است.

گام دوم، پرسیدن این سوال است که در این فرهنگ، احتمال واقعی تغییر چه مقدار وجود دارد؟ آیا رابرت سعی کرده است تا این مسائل را با مدیر خود در میان بگذارد؟ اگر نه، این همان نقطه شروع است.

آیا رابرت فقط قصد کوتاه کردن زمان کاری خود را دارد؟ احتمالا اینگونه نیست. آیا اتحادیه یا صنفی وجود دارد که به نمایندگی از او حرف بزند؟

باید فرض کنیم که رابرت در کار خود خوب بوده و نیاز به کار در مدت طولانی ندارد، زیرا او تلاش می‌کند تا کار خود را به بهترین شکل انجام دهد و قبل از پذیرفتن شغل، رابرت می‌دانست که شاید گاهی اوقات مجبور باشد تا دیر وقت کار کند. همچنین باید در نظر داشته باشیم که خود رابرت مقررات زمان کاری را انتخاب نکرده و او از درآمد مناسبی برخوردار است.

اگر این فرضیه‌ها درست باشند، ما با یک مشکل انسانی روبه‌رو هستیم نه یک مساله حقوقی.

با در نظر گرفتن زمان مازادی که رابرت معمولا کار می‌کند، به نظر می‌رسد می‌توان فرض کرد که سیاست توزان میان زندگی شخصی و زندگی کاری کمتر مورد اشاره قرار می‌گیرد. احتمالا فرهنگ کار مازاد در کسب‌وکار وجود دارد که خود رابرت هم به این موضوع اذعان داشته است. اگر رابرت می‌خواهد روش دیگری را درپیش بگیرد، او خلاف جریان آب و فرهنگ ذاتی کسب‌وکار شنا کرده است.

پس چه باید کرد؟ پیشنهاد کارشناسان این است که رابرت باید با مدیر مستقیم خود در این باب مذاکره کند. او باید توضیح دهد که ساعات طولانی کار تاثیر متضادی روی زندگی خصوصی وی داشته و همچنین احتمال دارد که بر روی زندگی کاری او نیز تاثیر منفی داشته باشد. او باید تاکید کند که از کار خود خشنود بوده و قصد ادامه آن را دارد.

او باید به مدیر خود بگوید که کیفیت از کمیت مهم‌تر است و اینکه او کار خود را به خوبی ادامه خواهد داد، اما احساس می‌کند که با پرهیز از کار مازاد، کارآیی و تمرکز وی افزایش خواهد یافت. کاهش ساعات کاری به عملکرد او لطمه‌ای وارد نخواهد کرد و او تنها احساس می‌کند که با کاهش ساعت کار می‌تواند تمرکز بهتری داشته باشد و بهره‌وری خود را افزایش دهد.

پژوهشی که توسط شرکت کریدین انجام شده نشان می‌دهد که ۴۰ درصد کارمندان انگلیسی اضافه کاری طولانی مدتی دارند. این اضافه کاری نه تنها می‌تواند منجر به استرس کاری شود، بلکه انگیزه آنها را کاهش خواهد داد و تاثیر بسیاری بدی بر روی کیفیت کار آنها خواهد گذاشت.

امروز در کسب‌وکارهای مدرن سلامتی کارمند از واجبات است، زیرا استرس می‌تواند به صورت فیزیکی و ذهنی نمایان شود. به عنوان بخشی از وظیفه شرکت در قبال سلامتی کارکنان، می‌توان برای مدیران کارگاه‌های آموزشی برپا کرد تا آنها نشانه‌های استرس در میان کارمندان را بهتر شناسایی کنند.

رابرت با صحبت کردن با مدیر خود می‌تواند به راه‌های بهبود توازن زندگی شخصی و کار اشاره کند. وقتی که یک تصمیم متقابل گرفته شد، جلسات ماهانه‌ای برای بررسی پیشرفت کاری باید در نظر گرفته شود.

رسیدن به یک راه حل مناسب برای رابرت و کارفرمای او پرفایده است؛ زیرا این امر نه تنها از استرس رابرت می‌کاهد، بلکه کیفیت کاری او را نیز افزایش داده و باعث بهره‌وری کسب و کار در طولانی مدت می‌شود.

Mohammed.farahani@yahoo.com *