نوشته: جیمز هاموند

ترجمه‌: مهدی سریرچی

بخش نهم

صدای محیط

هر مکانی که مشتری با بنگاه تعامل برقرار می‌کند خواه فروشگاه باشد، خواه محل پذیرش یا دفتر کار، عامل صدای محیطی عاملی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. در هر حال مشتریان یا صدایی را می‌شنوند که شما می‌خواهید بشنوید (و آن صدایی است که در آن زمان مناسب است) یا اینکه صداهایی را می‌شنود که خارج از کنترل شما به گوش او می‌رسند. بسته به اینکه در چه محلی این تعامل انجام می‌شود، صدای محیط می‌تواند، موزیک‌هایی که با بدسلیقگی انتخاب شده‌اند، موزیک‌هایی که با صدای بسیار بلند (یا برعکس با صدای بسیار پایین) پخش می‌شوند، صداهای ناخوشایندی که توسط دستگاه‌های مختلف تولید می‌شوند، گفت‌وگوهای گوناگون در اطراف، صدای زنگ تلفن و امثال آن باشد.

اگر می‌خواهید از حس شنوایی مشتریان برای ارتقای تجربه برند بنگاه بهره ببرید، باید بدانید که توجه به صدای محیط به‌اندازه دیگر بخش‌های آوای برند اهمیت دارد. علاوه بر مشتریان صداهای پیرامون پرسنل بنگاه نیز باید به گونه‌ای کنترل شود که آنها قادر به انجام کار باشند و به هیچ عنوان نباید چنین امری را به شانس واگذار کرد. مطالعات نشان داده است که یکی از مهم‌ترین و موثرترین عوامل پایین بودن سطح بهره‌وری بنگاه‌ها، محیط‌های پر سرو صدایی است که پرسنل بنگاه در آنها فعالیت می‌کنند. برخی مطالعات نشان می‌دهند کارآیی افراد در محیط‌های پر سر و صدا نسبت به محیط‌های آرام تا دو سوم کاهش می‌یابد. وجود سرو صدای مداوم در محیط باعث ایجاد استرس شده و در نهایت منجر به نارضایتی شغلی می‌شود (که به صورت خودکار زیان بارترین آثار را روی برند خواهد داشت).

شاید تمایلی نداشته باشید که برای کنترل صدای محیط در دفتر کارتان موزیک پخش شود، در این صورت توصیه می‌شود از روش‌هایی که با هزینه بسیار پایینی سرو صدای محیط را کاهش می‌دهند بهره ببرید. روش‌هایی همچون استفاده از دیوارپوش‌های عایق صوتی، به کارگیری پارتیشن‌های جاذب صوت میان میزها، بهره‌گیری از فرش‌های جاذب صدا و استفاده از آجرهای صداگیر در دیوارها و سقف‌ها. اگر مالک کارخانه هستید، به هیچ عنوان ‌کارگران را به امان خدا رها نکنید.

مقررات ایمنی و بهداشتی تنها حداقل نیازها را متذکر شده‌اند، اما برای ارتقای بهره‌وری پرسنل لازم است از ابزارهایی که سر و صدای محیط را کاهش می‌دهند، بهره ببرید. فروشگاه‌های خرده فروشی یکی از محل‌هایی هستند که کنترل صداهای محیط و پخش صداهای مناسب در آنها بسیار دشوار است. معمولا وقتی وارد یک خرده فروشی یا فروشگاه خیریه می‌شوید موزیکی را می‌شنوید که با هدف کنترل و بهبود محیط صوتی آن محل پخش می‌شود. اما چیزی که واقعا اتفاق می‌افتد این است که مشتریان (و کارکنان) یک یا چند قطعه موزیک تکراری را مرتبا می‌شنوند.

این موزیک‌ها هر روزه پشت سر هم پخش می‌شوند، با این تصور که پخش هر نوع موزیکی از پخش نکردن موزیک در آن محل بهتر است. چنین باوری کاملا اشتباه است. موزیک نیز مانند تمامی محرک‌های حسی دیگر، تا حد زیادی سلیقه‌ای است و بی‌توجهی به نوع موسیقی موردعلاقه مشتریان و هماهنگی آن با تصویر برند بنگاه ممکن است به جای اینکه تجربه خوشایندی را برای مشتری رقم بزند موجب خشم و ناراحتی مشتریان بنگاه بشود.

بر اساس تحقیقاتی که در جولای سال ۲۰۰۵ توسط RetailChoice.com انجام شد، سه چهارم کارکنان فروشگاه‌های خرده فروشی اظهار کرده بودند که شنیدن موزیک‌های داخل فروشگاه، آنها را عصبی می‌کند.

در حدود ۳۱ درصد از کارکنان فروشگاه‌ها مجبور بودند شنیدن یک آلبوم موسیقی را بین ۶ تا ۲۰ مرتبه در هفته تحمل کنند. تعداد دفعات شنیدن یک موزیک برای ۱۶ درصد آنها بیش از ۲۰ مرتبه در هفته بود. افرادی که در بخش البسه و کفش فروشی فعالیت می‌کردند بیش از سایرین دچار «عوارض شنیدن موزیک‌های تکراری» شده بودند. البته تنها کارکنان فروشگاه‌ها نبودند که از این موضوع آزار می‌دیدند. چهل درصد از کارکنان فروشگاه اظهار می‌کردند که مشتریان آنها سخت‌ترین بخش خریدشان را شنیدن موزیک‌های دیوانه‌کننده‌ای که در فروشگاه پخش می‌شود اعلام کرده بودند. بر این اساس در انتخاب موزیک پس‌زمینه باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد‌:

 در انتخاب نوع موزیک باید عواملی مانند گروه سنی، پیشینه قومی و نژادی مشتریان و همین‌طور ‌ آشنایی آنها با موزیک، مورد توجه قرار گیرد تا موزیک انتخاب شده با ذائقه موسیقیایی مشتریان تناسب داشته باشد. اگر مشتریان بنگاه طیف گسترده‌ای از انواع مشتریان مختلف را دربر می‌گیرد بهترین راه مانند همیشه رفتن به سمت گروه مشتریانی است که اهمیت بیشتری برای بنگاه دارند و تمرکز روی سلیقه آنها است.

 آرامش خاطر کارکنانی که داخل فروشگاه کار می‌کنند، مخصوصا آنها که پای صندوق می‌ایستند اهمیت زیادی دارد. مجله سلامت مردان در یکی از شماره‌های خود عنوان کرده است که هنگامی که کارمندی از موزیک پخش شده در محیط خوشش بیاید، عملکرد و بهره‌وری او تا ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت. از طرفی ترجیحات مشتریان باید در اولویت قرار بگیرند. اگر کارکنان هم ردیف ارزش‌ها و ایده‌آل‌های برند باشند، در این صورت قاعدتا ذائقه موسیقیایی آنها نباید با ذائقه مشتریان فاصله داشته باشد.

 تنها در صورتی که موزیک به درستی انتخاب شده باشد، می‌تواند روی فروش و به تبع آن چشم‌انداز برند بنگاه تاثیر قابل ملاحظه‌ای داشته باشد. تحقیقی که در سال ۱۹۸۲ در ایالات متحده توسط رونالد میلیمان انجام گرفت، نشان داد هنگامی که زنجیره‌ای از سوپرمارکت‌ها موزیک‌های ملایم را در محیط فروشگاه پخش می‌کردند، خریداران آنها مدت زمان بیشتری را در فروشگاه صرف و کالای بیشتری را خریداری می‌کردند. در گام بعدی تحقیقات، میلیمان به سراغ رستوران‌ها رفت تا این موضوع را در این مراکز نیز بررسی کند، با انجام همین آزمون در رستوران‌ها، وی دریافت که وقتی افراد به موزیک ملایم گوش می‌دهند لذت بیشتری از صرف غذا می‌برند.