نویسنده: اسکات الن

مترجم: سیمین راد

ارشمیدس زمانی گفت: «به من اهرمی بدهید که به قدر کافی بلند باشد و نیز یک تکیه‌گاه بدهید تا این اهرم بر آن جا‌به‌جا شود، آن وقت جهان را تکان خواهم داد.». «کار اهرم» یک مفهوم قدرتمند است. این مفهوم همان تفاوت بنیادین بین یک روزنامه‌نگار مستقل و یک کارآفرین است: یعنی پول‌گرفتن برای تمام وقتی که صرف می‌کنید (روزنامه‌نگار مستقل)، در برابر پول‌درآوردن از دل کوشش‌های دیگران و تلاش‌های پیشین خودتان (کارآفرین). درآمد منفعل همان مفهومی است که نتیجه منطقی‌اش می‌تواند به این قرار تعریف شود: «با حداقل میزان کوشش از جانب خود یا کارمندان‌تان، درآمد کسب‌و‌کارتان را به حداکثر میزان ممکن برسانید».

چیزی به عنوان درآمد منفعل صددرصدی وجود ندارد و نمی‌تواند ممکن باشد. حتی سپردن پول به بانک هم اندکی تلاش می‌طلبد و البته هیچ نقطه میانبری در این وضعیت وجود ندارد تا در آن بتوانید درآمد فعال خود را به یک درآمد منفعل تبدیل کنید. پس حتی می‌توان از درجات متفاوت درآمد منفعل نیز سخن گفت. برای نمونه، دریافت آنلاین سفارشات و عرضه مستقیم و از تولید به مصرف کالاها از کارخانه کاملا منفعل است، با این حال هنوز مستلزم حفظ محل کار و درگیرشدن در فرآیند بازاریابی و موارد دیگر نیز هست. دریافت سفارشات به وسیله تلفن اندکی کمتر منفعلانه است، چون مستلزم داشتن کارمندانی است که به تماس‌های تلفنی پاسخ بگویند. اما اگر سود فروش شما به طرز قابل توجهی با هزینه زمانی سفارش‌گیرنده نامتناسب باشند، آن وقت باز هم منفعلانه خوانده می‌شود. از طرف دیگر، اگر فرآیندهای فروش‌ شما نیازمند یک فروشنده واقعی است تا برای دفعات بسیار با مشتری مشخصی تماس بگیرد، در این صورت، درآمدتان دیگر منفعل نیست.

اکنون که تصویر بهتری از آنچه درآمد منفعل خوانده می‌شود به دست آوردیم، چرا این درآمد منفعل برای کارآفرین مهم است؟ اجازه دهید پنج شیوه‌ای را مورد بررسی قرار دهیم که در آنها درآمد منفعل می‌تواند درون استراتژی کسب‌و‌کار شما ادغام شود.

(۱) تثبیت گردش وجوه. در شرکت‌هایی که مدیران خود، شرکت‌هایشان را راه‌اندازی می‌کنند، گردش وجوه مالی حتی از فروش‌ها هم مهم‌تر است. وقتی وجه نقد از گردش وا می‌ماند کسب‌و‌کار شما نیز مرده است. پس شما می‌توانید با سرمایه‌گذاری ابتدایی در جریان‌های درآمد منفعل از مشکل رنج‌آور کمبود وجوه در گردش بکاهید؛ مساله‌ای که به‌طور قطع اغلب برای هر کارآفرینی پیش می‌آید. اولین بار همان چند صد یا چند هزار دلار درآمد منفعل به کسب‌و‌کارتان کمک می‌کند تا با لیست حقوق روبه‌رو شوید، اجاره خانه‌تان را بپردازید و دست آخر از اینکه برای سر و سامان بخشیدن به این کار وقت گذاشتید، خوشحال خواهید

بود.

(۲) بیشینه‌سازی درآمدها. درآمد منفعل به طور کلی درباره این موضوع است که با منابع در دسترس‌تان هرچه بیشتر پول درآورید. آیا این امر عملا یکی از اهداف اصلی هر کسب‌و‌کاری نیست؟ استراتژی‌های درآمد منفعل می‌‌توانند وضعیت درآمدزایی شما را بی‌اندازه بهبود ببخشد.

(۳) استراتژی خروج. تا وقتی که شخصا در عملیات روزانه و ایجاد عایدی درگیر هستید، نمی‌توانید کنار بکشید، یا به سراغ فعالیت اقتصادی بعدی‌تان بروید، یا تابستان را در یک سفر دریانوردی دور دنیا سپری کنید. شماباید برای دستیابی به درآمد منفعل،ابتدا کسب وکار خود را تثبیت

کنید.

(۴) منافع کارمندی. کارمندان شما همچون شما تسلیم مسائل کسب‌و‌کار و فعالیت‌های مرتبط با آن هستند. هر چه بیشتر بتوانید اصول درآمد منفعل را در کسب‌و‌کارتان اعمال کنید، می‌توانید به پرسنل‌تان آزادی زمانی و مکانی بیشتری بدهید و به جای ساعاتی که کار می‌کنند، بر اساس ارزشی که می‌آفرینند، به ایشان دستمزد بپردازید.

(۵) بازاریابی خودپشتیبان. در خدمات بازاریابی نیز شکل‌های بسیاری از درآمد منفعل برای کسب‌و‌کارتان وجود دارند: کتاب‌ها، مستندات، گزارش‌های ویژه، ویدئوها، کاتالوگ‌ها، وب‌سایت‌هاو.... زیبایی این قضیه در آن است که وقتی درآمد منفعل‌تان را در حال پیشرفت یافتید، آنگاه این مجراهای بازاریابی نیز بی‌اندازه برای کسب‌و‌کارتان سودده و پرمنفعت خواهند بود.

نتیجه‌گیری: الگوهای بسیار متفاوتی برای درآمد منفعل وجود دارند. مساله بر سر آن است که چگونه با کمترین فعالیت به بیشترین درآمد دست یابید و زمان آزاد بیشتری را به دیگر فعالیت‌های خود اختصاص دهید. حتی بسیاری از کارآفرینان بی‌آنکه در جریان این مفهوم مهم باشند، از این راه کسب درآمد می‌کنند. در حالی‌که بعضی کسب‌و‌کارها آسان‌تر می‌توانند به درآمد منفعل بپردازند، تقریبا هر کسب‌و‌کاری می‌تواند برخی از انواع گوناگون جریان‌های درآمد منفعل را بسته به وضعیتش برای خود ترسیم کند. این جریان‌ها و مجراها باید از برخی جهات به کسب‌و‌کار خودشان نیز مرتبط باشند.

درآمد منفعل عموما می‌تواند به دو دسته تقسیم شود:

الف) درآمد مانده که از تلاش اولیه و بر اساس وقت صرف‌شده دریافت می‌شود. مثلا: یک باشگاه ورزشی یوگا که یک فیلم ویدئویی از کارش تهیه می‌کند و آن‌را هم در مغازه ورزشی‌اش و هم به صورت آنلاین به فروش می‌رساند یا یک شرکت تور مسافرتی محلی که عکس‌های راهنماها و نشان‌های اختصاصی شهر را تهیه می‌کند و آن عکس‌ها را برای یک سایت عکس بارگذاری و قابل دسترسی می‌کند و در صورت فروخته شدن حق امتیاز دریافت می‌کند.

ب) درآمد مربوط به کار اهرم یا سود مکانیکی؛ پولی است که شما از تلاش‌های دیگران، خصوصا مردمی که برای شما هزینه جاری یا ثابت ندارند، کسب می‌کنید؛ مثلا: خرده‌فروشی‌های آنلاین.

چطور می‌توانید در کسب‌و‌کارتان به این اصول دست یابید؟ آیا می‌توانید نوعی محصول اطلاعاتی از همین نوع بیافرینید؟ آیا آنقدرها دارایی عقلانی دارید که بتوانید به دیگر شرکت‌ها گواهی‌نامه بدهید؟ اهمیتی ندارد کسب‌و‌کارتان چیست، شما می‌توانید مفهوم‌های درآمد منفعل را به منزله بخشی کلیدی از استراتژی تجاری‌تان به کار بگیرید.